عصر ایران؛فاطمه صابری- هرگز قانونی مصوب نشد؛ اما از 38 سال قبل تا ساعت 13 روز پنجشنبه 18 مهر 98 زنان ایران بهطور رسمی حق ورود و تماشای بازیهای فوتبال مردان را در استادیومها نداشتند. هرچند در این مدت شمار کمی از زنان دو بار موفق به نشستن روی سکوهای ورزشگاه آزادی شده بودند اما ماجرای دیروز متفاوتترین تجربه حضور زنان طی حدود 4 دهه گذشته را رقم زد.
4 هزار بلیت سهم زنان بعد از 38 سال انتظار
دیدار تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج یکی از بازیهای انتخابی جام جهانی 2022 قطر و جام ملتهای 2023 چین در حضور فقط ۶ هزار تماشاگر برگزار شد. آنهم در ورزشگاهی که ۷۸٬۱۱۶ صندلی دارد. سهم زنان از 6 هزار تماشاگر حاضر چهار هزار تَن بود.
زنان بلیت به دست تا قبل از ورود به ورزشگاه 3 بار چک و بازرسی بدنی شدند. مانند مشکلات اخیر که سر راه ورود تماشاگران مرد به ورزشگاهها وجود داشته، دستگاه بارکد خوان برای بلیتهای زنان هم چند بار ارور داد و در اینجا هم دخترانی پنهانی موفق به حضور در آخرین گیت و نزدیکی صندلیها شده بودند اما در آخرین مرحله از ورود بدون بلیتشان جلوگیری شد و افراد بدون بلیت تحویل انتظامات ورزشگاه شدند.
برخلاف مردان، زنانی که از در شرقی و پارکینگ 21 وارد محوطه ورزشگاه میشدند تا گیت بعدی اجازه پیادهروی نداشتند و با اتوبوس به گیت ورودی اصلی رسانده میشدند. همانطور که در مسیر بازگشت از ورزشگاه هم این اتفاق رخ داد. و بیرون از ورزشگاه هم زنانی که وسیله نقلیه نداشتند به صورت رایگان و با اتوبوس تا ایستگاه مترو و نزدیکترین ترمینال اتوبوسرانی برده شدند.
موضوعی که در کنار ایستگاه صلواتی برای پذیرایی باعث شد بعضی از تماشاگران زن با لحن شوخی به ماموران انتظامات ورزشگاه بگویند؛ «نه به فرش قرمز پهنشده الان و نه 40سال ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه.»
این زنان اما بعد از ورود به ورزشگاه خوشحال بودند و بهطور مداوم با خواندن شعارهای جمعی و زدن شیپور مشغول ابراز احساسات بودند.آنها حتی بعد از خروج از ورزشگاه و داخل اتوبوسها هم ریتمیک و غیر ریتمیک تیم ملی فوتبال ایران را تشویق کردند و بابت دستیابی بهحق تضییعشده خود طی سالهای گذشته بارها یکدیگر را در آغوش گرفتند و این موفقیت را تبریک گفتند.تبریکات صمیمانهای که عموما با گرفتن عکس و فیلم و اشتراک لحظهای با مخاطبانشان در شبکههای اجتماعی همراه بود.
عکاسان؛ پشت به زمین رو به زنان
یکی از موارد جالبتوجه بازی روز گذشته تیم ملی ایران و کامبوج عکاسان و فیلمبرداران پرشمار در بیرون و داخل ورزشگاه بودند. برخلاف پذیرش تماشاگران زن،فدراسیون فوتبال اجازه حضور عکاسان زن در کنار زمین را صادر نکرد. اما عکاسان مرد حاضر در ورزشگاه پشت به زمین بازی و عملکرد 22 بازیکن، دوربینهایشان را رو بهجایگاه 10 استادیوم آزادی تنظیم کرده بودند تا شادی و تشویقهای 4 هزار زنی که موفق به حضور در ورزشگاه شده بودند را به تصویر بکشند.
«ارزش خبری و تصویری» دیروز نه داخل زمین که روی سکوهای جنوب غربی ورزشگاه آزادی وجود داشت. حتی وقتی ایران در حال ثبت یک رکورد با زدن 14 گل به دروازه کامبوج بود. به همین دلیل تعداد خبرهای مخابره شده با محوریت تماشاگران زن و عکسهای برداشتهشده از این تماشاگران، چند برابر تعداد خبرها و عکسهایی است که از گل زنان و شادیهای بعد از گل و تماشاگران مرد ثبتشده است.
ترکیبی از حسرت روزهای رفته و خوششانسی
روز پنجشنبه در ورزشگاه آزادی زنانی حضور داشتند که در آستانه 60 سالگی و بیشتر بودند. آنها بعد از ورود به ورزشگاه مانند دختران نوجوان و جوانی که اشک شوق میریختند،گریستند.اما بر روزهای رفتهای که هرگز برنمیگردد.
خانوادههای شماری از فوتبالیستهای حاضر در زمین هم در همین طیف قرار داشتند. ازجمله آنها همسر و دختر خردسال علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی ایران بود.
همسر و دختر علیرضا بیرانوند نفر اول از سمت چپ
همسر بیرانوند در حالی شانس پوشیدن پیراهن هواداری تیم ملی به نام همسرش و تشویق بیرانوند در کنار صدهها زن و مرد دیگر را داشت که همسران دروازهبانان بزرگی مانند مرحوم ناصر حجازی و احمدرضا عابدزاده طی حدود 4 دهه گذشته هرگز چنین فرصتی روی سکوهای ورزشگاههای ایران را نداشتند. موضوعی که چند باری باعث شد آنها زبان به گلایه باز کنند. تراژدی ترین بخش این ماجرا مربوط به زمانی بود که ناصر حجازی دروازهبان بزرگ استقلال و هادی نوروزی کاپیتان پرسپولیس درگذشتند.
خانوادههای این افراد و دهها چهره درگذشته سالهای اخیر تنها در این زمان بود که با چشمانی اشکبار شانس ورود به ورزشگاه را پیدا کردند یعنی وقتی پیکر این ورزشکاران روی دوش همبازیان و تماشاگران قرار داشت و خبری از فوتبال و هیجانات معمول ورزشگاه نبود.
دود سیگار و زنانی که زباله نریختند
وقتی بازی تیم ملی ایران و کامبوج تمام شد برخلاف تصاویری که از ورزشگاههای ایران مخابره میشود، کمتر صندلی و سکویی در ورزشگاه کثیف بود.
اکثر زنان حاضر در ورزشگاه که اتفاقا بعد از فروکش کردن هیجانات اولیه ورود به ورزشگاه و فریادهای ممتد روی سکوها،برای تجدیدقوا مقابل بوفه ورزشگاه صف طولانی برای خرید آب و تنقلات ایجاد کرده بودند نهتنها زبالههایشان را جمع کردند که زبالههای بهجای مانده از آخرین حضور مردان در این ورزشگاه را هم در کیسههای زباله ریختند. زنی که پلاستیک بزرگی را از زبالههای زیر پای تماشاگران پُر کرده بود با خنده به دختر همراهش میگفت؛«اینجا را تمیز میکنیم چون قرار است بهزودی بازهم برگردیم و روی صندلیهایش بنشینیم.»
البته مانند هر تجمع انسانی دیگر ورای جنسیت، در ورزشگاه آزادی هم زنانی بودند که بهطور مخفیانه و روی صندلیها یا راهروی دستشویی سیگار میکشیدند. انتظامات ورزشگاه با مشاهده این موارد به زنان سیگار به دست تذکر میدادند که ورزشگاه جای سیگار نیست.
تذکر،حجاب و عکس سلفی البته تعداد این تذکر بهاندازه درخواست به رعایت حجاب روی سکوها نبود. کار وقتی برای دو طرف کمی سخت شد که ایران حریفی آسان مقابلش میدید و تماشاگران زن 14 بار برای گلهای ایران و یکبار برای پنالتی مهارشده توسط بیرانوند به آسمان پریدند و شالهای روی سر از حد معمول عقبتر رفت. هرچند باری که زنان حاضر در ورزشگاه تذکر گرفته باشند نشانه آن نیست که در بین زنان علاقهمند به تماشای فوتبال، افرادی با حجاب کامل و چادر حضور نداشتند. برای پیدا کردن زنانی با این پوشش اصلا نیازی به چشم چرخاندن نبود. چون در هر ردیفی چند دختر جوان و زن میانسال و سالمند با پوشش دلخواهشان که شامل روسریهایی که کاملا موهایشان را پوشانده بود و چادر مشغول تشویق تیم ملی فوتبال ایران و عادیتر از تشویق در جایگاه 10 ورزشگاه آزادی، یعنی گرفتن عکس سلفی بودند.
در بین هر دو طیف زنان کسانی بودند که با چشمان اشکبار ورزشگاه را ترک کردند.چون مطمئن نبودند بازی بعدی که شانس ورود به ورزشگاه به آنها داده میشود هفته بعد است یا سالهای آینده.
همراهی مردان با زنان
یکی از لحظات به یادماندنی روز گذشته حمایت و حضور مردان خانواده از زنان مشتاق ورود به ورزشگاه بود. شماری از آنها تا وقتی اطمینان پیدا نکردند همسر،خواهر، دختر یا دوستانشان روی سکوها ننشستهاند پشت در ماندند و حتی علیرغم داشتن بلیت برای دیدن بازی به داخل ورزشگاه نرفتند.
حدود 500 زن هم که موفق به خرید بلیت برای حضور در این رویداد تاریخی برای تعدادی از زنان ایرانی، نشده بودند هم تا دقایقی قبل از پایان سوت بازی با ماموران پشت نردههای آهنی برای ورود به ورزشگاه مشغول چانهزنی بودند. و به دفعات طرفین باورهای یکدیگر را به چالش کشیدند.
زنان پشت در ورزشگاه بارها به ماموران توضیح دادند که اصلا بلیتفروشی بازی به یک ساعت هم نکشید و آنها حاضرند هزینه بلیت را نقدی و با کارتبانکی، قبل از نشستن روی صندلیهای ورزشگاه آزادی پرداخت کنند.
طبیعتا ماموران نمیتوانستند به این درخواست جواب مثبت دهند چون پیام «فروش بلیت به زنان بس است» نه روز پنجشنبه 18 مهر که شامگاه جمعه هفته قبل یعنی 12 مهرماه صادر شده بود. از سوی چه کسانی؟ هرگز مشخص نخواهد شد؛مانند همان قانون نانوشته ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه که نزدیک 4 دهه در ایران اجرایی شد بدون آنکه روی کاغذ آمده باشد. این دستور اجرا شد مانند دیروز که حتی 10 درصد ظرفیت ورزشگاه آزادی هم پُر نبود اما قرار نبود قانون نانوشته نقض شود.
برخی از مردانی که کنار زنان بدون بلیت پشت در ورزشگاه بودند هنگامی که فضای بین ماموران و زنان پرتنش میشد در دفاع از زنان وارد گفتوگو میشدند و تلاش داشتند ماموران را راضی کنند تا شاید درِ قفل شده به روی آنها باز شود.
تلاش آنها وقتی بیشتر شد که دو تَن از زنها به دلیل اظهارات تند به ونهای مستقر در محدوده پارکینگ 21 منتقل شدند. دقایقی بعد 2 مردی هم که در مقام دفاع از زنان برآمده بودند هم به آن مکان منتقل شدند.مقامات انتظامی البته پس از بازی اعلام کردند که هیچکس بعد از بازی در بازداشت نمانده است و تمام زنان و مردان راهی منازل خود شدند.
جای خالی «دختران ریشدار و دختر آبی» در آزادی
طی سالهای گذشته زنانی که موفق به ورود به ورزشگاه نشده بودند دست روی دست نگذاشته بودند. تعدادی از آنها بارها پشت در ورزشگاهها رفتند و علیرغم آنکه مطمئن بودند نهتنها راهی به داخل نخواهند داشت و با برخوردهای خشن و بازداشت هم مواجه میشوند،دست از تلاش برای رسیدن به یک حق تضییعشده برنداشتند.
در 3 سال گذشته هم تعدادی از دختران طرفدار تیم فوتبال پرسپولیس با گریمهای مردانه بحث ورود زنان به ورزشگاه را به مطالبهای جدی بخشی از زنان تبدیل کردند. حرکتی که نهتنها در تهران و ورزشگاه آزادی، که در ورزشگاههای شهرهای مختلف ایران هم مشاهده شد و بعضی از دختران با صرف هزینههای زیاد که برای بعضی بازیها تا دو میلیون تومان هم میرسید،بارها با استفاده از گریمهای مردانه وارد ورزشگاه شدند.
پدیدهای که در شبکههای اجتماعی و رسانههای ایران و جهان با عنوان «
دختران ریشدار» مشهور شد. حدود 2 ماه قبل تعدادی از این دختران بازداشت و چند روزی هم در بازداشت به سر بردند. سحر خدایاری دختری که هوادار استقلال بود و با همراهی یکی از دوستانش،تلاش داشت مانند دختران پرسپولیسی با گریم بازی تیم محبوبش را از نزدیک ببیند اما او بازداشت و سپس آزاد شد.طبق اخبار منتشرشده،سحر که گویا تحمل حاشیههای بعدی اجتماعی و خانوادگی ماجرا را نداشت براثر فشارهای وارده روحی دست به خودسوزی زد.
ماجرایی که بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی پیدا کرد و فیفا که از آبان 97 و همزمان با بازی فینال لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و کاشیماانتلز ژاپن به فدراسیون فوتبال ایران شدیدا متذکر شده بود زنان ایرانی باید آزادانه وارد ورزشگاه شوند را مجاب کرد باید جدیتر از تمام 3 دهه گذشته ناظر بر پروسه ورود زنان هواداران فوتبال ایران به ورزشگاه باشد. هرچند روز پنجشنبه حدود 4 هزار زن ایرانی با بلیت وارد ورزشگاه شدند اما هنوز روند موجود منتقدان زیادی دارد.
منتقدانی مانند دخترانی که به «ریشدار» مشهور هستند و روز گذشته غایبان بزرگ بازی ایران و کامبوج روی سکوها بودند.آنها معتقدند، بلیتفروشی برای ورود زنان، کاملا آزادانه و غیر گزینشی نبوده. این باور باعث شد تا جای آنها هم که برای ورود زنان به ورزشگاه فداکارانه تلاش کرده بودند،مانند سحر خدایاری که مشهور است به «دختر آبی» روی سکوها خالی باشد.
تماشاگران البته چند باری یاد سحر را گرامی داشتند که با عتاب پلیسهای زن حاضر در ورزشگاه مواجه شدند و برگه دستنویس زنی که اسم «دختر آبی» را مقابل عکاسان بالا گرفته بود پاره شد و دختر به اتاق انتظامات برده شد اما به گفته مسئولان در بازداشت نماند.
شیپورت را زمین بگذار
سالهاست دمیدن در شیپور به فرهنگ هواداری تیمهای ورزشی ایران گرهخورده است. فرقی نمیکند بازی در ورزشگاه باشد یا سالن.همیشه عدهای هستند که در شیپور بدمند. حتی وقتی در سالهای اخیر بازیهای مهم در سینماها و ورزشگاهها به صورت خانوادگی روی پرده و تلویزیونهای شهری به نمایش درآمد باز هم عدهای شیپور بر دهان داشتند.
هرچند روز پنجشنبه اکثر زنان حاضر در ورزشگاه آزادی برای اولین بار طی 38 سال گذاشته وارد ورزشگاه شده بودند اما تعداد قابلتوجهی از آنها شیپور را در زمره لوازم ورود به ورزشگاه فرض کرده و از ساعت 13 تا حدود 20 که از در ورزشگاه خارج شدند در آن دمیدند. آنهم بدون حضور هیچ لیدر و ریتمی.
اولین تجربه رسمی زنان مانند رسم ورزشگاههای مردانه ایران طی سالهای اخیر گذشت. جایی که عموما تماشاگران ایرانی شعارهای زیادی برای تشویق ندارند و مدام در شیپورها میدمند. با چه هدف انگیزشی برای بازیکنان تیم؟ روشن نیست.
این سبک بهشدت برای برخی دیگر از هواداران زن آزاردهنده بود. اینکه زنان ایران در این زمینه راه مردان را در فرهنگ هواداری میروند یا خیر در آینده مشخص میشود. جایی که باید آرزو شود آنها شیپورها را کنار بگذارند و بهجای آن شعارهای ریتمیک بسازند تا بازیکنان برای بازی روبهجلو تشویق شوند.کاری که اکثر طرفداران فوتبال جهان بدون شیپور و صداهای ناهنجار انجام میدهند.
زنان در گوشه ورزشگاه
جایگاهی که برای اولین حضور رسمی زنان در ورزشگاه در نظر گرفتهشده بود گوشهای از ورزشگاه بود که از نظر دیدن اتفاقات زمین بازی و سکوهای کناری وضعیت مناسبی نداشت. اما زنان حاضر در ورزشگاه نهایت تلاش خود را کردند تا در چند مورد انگشتشمار تشویق جمعی و موج مکزیکی و تشویق ایسلندی با مردان حاضر در ورزشگاه همراهی کنند. یکی از خوشحالترین لحظات زنان حاضر در ورزشگاه هم وقتی بود که بازیکنان تیم ملی بعد از بازی برای تبریک و تشکر به سکوهای زنان نزدیک شدند و برای تماشاگران دست تکان دادند و دو طرف با تشویقهای ممتد از یکدیگر تشکر کردند.
مدیرانی که بیتفاوت نبودند
روز گذشته شماری از مدیران زن و مرد هم برای تماشای بازی ایران و کامبوج در ورزشگاه حضور داشتند.چند تَن از آنها بعد از مطلع شدن از حاشیههای بیرون و داخل ورزشگاه بهطور لحظهای پیگیر حل مشکلات شدند تا اگر تماشاگری با غضب مواجه میشد با مدیریت و مدارا روی سکوها برگردانده شود یا از ونهای انتظامات مستقر در ورزشگاه پیاده شود. طاهره طاهریان، نایبرئیس بانوان کمیته ملی المپیک و مشاور معصومه ابتکار معاون رئیسجمهوری و حمیدرضا گودرزی معاون امنیتی و انتظامی استانداری تهران و خانم سلیمانپور یکی از مدیران وزارت ورزش و جوانان از جمله این افراد بودند.
در کنار این افراد علی ربیعی سخنگوی دولت حسن روحانی هم تاکید کرد که به نمایندگی از رئیسجمهوری در ورزشگاه حاضرشده تا بگوید دولت حامی ورود زنان به ورزشگاه است. تعداد دیگری از مدیران دولت روحانی هم طی 24 ساعت گذشته با خشنودی از جو مثبتی که بین تعدادی از زنان ایرانی ایجادشده از تمایل به تداوم حضور زنان در ورزشگاهها سخن گفتند و یادآور شدند هرچند سالهاست دولتها و افراد مختلفی از حق ورود زنان به ورزشگاه میگویند اما این دولت روحانی بود که با تکمیل زیرساختها و ایجاد ورودی و امکانات بهداشتی جداگانه علاوه بر توجه به دغدغههای افراد متشرع جامعه،تلاشهای عملی برای احقاق حق شماری از زنان علاقهمند به فوتبال را به سرانجام رساند.
درهای آزادی باز میماند؟
اینکه زنان علاقهمند به حضور در ورزشگاه طی هفتههای آینده میتوانند برای دیدن بازیهای ملی و باشگاهی راهی ورزشگاه آزادی تهران و استادیومهای شهرهای دیگر ایران شوند یا خیر یکی از پرتکرارترین سوالات شماری از کاربران شبکههای اجتماعی و رسانهها در ساعات اخیر است. زنان علاقهمند به فوتبال امیدوارند که فدراسیون فوتبال خیلی زود جواب این سوال را بدهد و آنها به آینده دور ارجاع نشوند.
ایستگاه صلواتی برای پذیرایی از زنان در بدو ورود به ورزشگاه
شکوه آزادی همیشه زیباست.
بیاییم جامعه بهتری با حضور مادران، خواهران، همسران و دختران کشورمان بسازیم
این حضور را مدیون او هستیم که خواسته یا ناخواسته اجماعی جهانی را برانگیخت.