۰۶ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۰۰۹۶۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۹-۰۹-۱۳۹۸
کد ۷۰۰۹۶۰
انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۹-۰۹-۱۳۹۸

بنزین و آموزش

تأکید می‌کرد که برخلاف ادعای دست‌اندرکاران، بسیاری از معلمان استان سیستان‌وبلوچستان سبد حمایتی را دریافت نکرده‌اند و این شده است قوز بالاقوز! گرچه سبد معیشتی مبلغ دندان‌گیری نیست، اما نپرداختنش بسیار دردآور و تا اندازه‌ای تحقیرکننده است!

محمدرضا نیک‌نژاد در روزنامه شرق نوشت:

از استان سیستان‌وبلوچستان تماس می‌گرفت و دل پری داشت از افزایش باورنکردنی بهای بنزین و دردسرهایی که در اندک‌مدت اجرایش گریبان او و بسیاری از معلمان این استان را گرفته است. می‌گفت هر روز مجبور است فاصله 200 کیلومتری محل زندگی تا دبستان محل کارش، در یکی از روستاهای دورافتاده مرزی را بپیماید. با صدایی لرزان و از سر ناامیدی افزود که سهمیه بنزینش تنها برای سه روز پاسخ‌گوی این سفر هرروزه است!

این معلم بلوچ می‌گفت نرخ تازه بنزین بی‌گمان زندگی‌مان را دچار دشواری‌های پرخطری می‌کند. پرسیدم: امکان دارد چند معلم با هم سرویس بگیرید تا هزینه آمدوشدتان ارزان‌تر بیفتد؟ گفت در این مورد هم پرس‌وجو کرده‌ایم. افزایش نرخ بنزین بهای این مسافرت بین‌شهری را نیز بی‌نصیب نگذاشته و هزینه از شهر ما تا شهر محل کارمان برای هر معلم 650 تا 700 هزار تومان شده است؛ البته باید به این مبلغ هزینه رفتن تا روستای محل کار را هم افزود.

تأکید چندباره‌ای می‌کرد که این مبلغ فشار فراوانی بر زندگی ما معلمان منطقه وارد می‌کند و سرراست بر کیفیت کار و زندگی‌مان اثرگذار خواهد بود. اما طنز تلخ ماجرا آنجا بود که می‌گفت با داشتن خانواده‌ای پنج‌نفره از سبد حمایتی نیز محروم مانده‌ایم!

تأکید می‌کرد که برخلاف ادعای دست‌اندرکاران، بسیاری از معلمان استان سیستان‌وبلوچستان سبد حمایتی را دریافت نکرده‌اند و این شده است قوز بالاقوز! گرچه سبد معیشتی مبلغ دندان‌گیری نیست، اما نپرداختنش بسیار دردآور و تا اندازه‌ای تحقیرکننده است!

بی‌گمان سخنان این همکار بخشی از گرفتاری‌های آموزشی ناشی از افزایش بهای بنزین در مناطقی مانند سیستان‌وبلوچستان است. با توجه به گستردگی استان و دوری شهرها و روستاها در این استان، بسیاری از دانش‌آموزان برای درس‌خواندن باید از روستای خود به شهرها و روستاهایی بروند که دارای مدرسه‌اند. توان اقتصادی منطقه و بسیاری از خانواده‌های ساکن در استان ظرفیت افزایش هزینه‌های رفت‌وآمد فرزندانشان را ندارد.

پیش از شوک اقتصادی ناشی از افزایش بهای بنزین نیز این استان در کنار چند استان نابرخوردار دیگر پرچمدار بازماندگی از آموزش بوده‌اند، ازاین‌رو این ادعا پربیراه نیست که خانواده‌هایی که از پس سیرکردن شکم فرزندانشان برنمی‌آیند، درس و مشق و مدرسه و یادگیری از اولویت‌هایشان نیست. از این رهگذر بی‌گمان دختران نخستین قربانیان بازماندگی از آموزش هستند؛ دخترانی که بنا بر آمار، تا پیش از این نیز در مناطق نابرخوردار یا کم‌برخوردار گرفتار بازماندگی نگران‌کننده از آموزش بودند.

در میان پرداختن به معلمان حق‌التدریس و خرید خدمات آموزشی در این مناطق و البته سراسر کشور که ماه‌هاست حق‌الزحمه‌ای دریافت نکرده‌اند، داستانی پر ز آب چشم و بسیاربسیار دردآور است؛ البته برای آنانی که هنوز توان درک چنین مصیبت‌هایی را داشته باشند!

به‌هرروی زمان آن رسیده که دولت و به‌ویژه آموزش‌وپرورش به وعده‌های خود عمل کرده و برای کمی سهمیه‌های بنزینی که آموزش را بیش از این دچار گرفتاری و آسیب می‌کند، راهکاری فوری، مؤثر و بادوام بیابد؛ راهکاری به دور از سیاست و شعارزدگی و متناسب با جایگاه و حساسیت آموزش در جهان کنونی.

ارسال به دوستان