امیر جعفری صامت، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم بانکی
یکی از منابع مالی بانک که شرایط رشد اقتصادی و مالی بانک را فراهم میآورد میزان سود نقدی بانکهاست.
هر چه سود وجوه نقدی بانک فزونی یابد باعث افزایش قدرت مالی و اقتصادی بانک میگردد و در مقابل هر چه این امتیاز با کاهش روبهرو شود، درآمدهای بانک روبه تنزل نهاده و موجبات ضعف اقتصادی بانک را فراهم میآورد و درصورتیکه این نقطهضعف بهوسیله سایر منابع تأمین نگردیده و پوشش نیابد، بانک را بهسوی ورشکستگی سوق میدهد.
در بانکداری سنتی که سالهاست در کشورمان رواج دارد، بانکها از طریق شعب خود اقدام به جذب مشتری و تبعاً جذب سرمایه میکنند. هر چه بانک قویتر و باثباتتر باشد نسبت به افتتاح شعب مختلف و متعدد اقدام نموده و موجبات جذب سرمایههای مشتریان را فراهم میآورد. در مقابل اگر تعداد شعب کاهش یابد (هرچند موجبات کاهش هزینهها منجمله نیروی انسانی را فراهم میآورد) مانع جذب مشتری جدید گردیده و تبعاً سرمایه قابلجذب بانک از طریق شعب جدید محقق نمیگردد. امری که خود میتواند به ورشکسته شدن بانک در صورت وجود دلایل دیگر منتج شود.
بانکها بنگاههای تجاری هستند که از طریق جذب سرمایه مشتریان اقدام به انجام فعالیتهای تجاری میکنند. اگر بانکی پس از جذب سرمایه مشتریان خود نتواند از آن استفاده بهینه کند، تبعاً رضایت مشتریان خود را ازدست داده و ایشان نیز به مطالبه و استرداد وجوه خود اقدام مینمایند. امری که کاهش نسبت های نقدینگی بانکها و در نتیجه زیان بانک را فراهم آورده و آن ها را بهسوی ورشکستگی سوق می دهد.
عدم انجام فعالیتهای تجاری و اقتصادی و کاهش زمینه کاری مرتبط با بانک مانع سودآوری بانک بوده و طبعاً باعث ضعف اقتصادی و مالی مؤسسه اعتباری خواهد بود که خود از عوامل ورشکستگی بانک تلقی میگردد.
خصوصاً در کشور ایران که میزان تعطیلات بسیار زیاد بوده که خود باعث کم کاری و توقف عملیات است.
نیروی انسانی کارآمد و تخصصی مهمترین رکن هر بنگاه اقتصادی خصوصاً بانکهاست. بانکداری امری تخصصی است که علاوه بر احاطه بر امور تجاری و مالی، نیازمند مدیریت قوی نیز است. بانکی موفق خواهد بود که دارای مدیران ارشد و متخصص باشند. طبیعی است درصورتیکه نیروی انسانی کارآمد و خصوصاً مدیران ارشد بانک از ادامه همکاری و مدیریت بانک سرباز زند بانک دچار لطمه قطعی خواهد شد.
یافتن نیروی انسانی متخصص، تفاهم درزمینة مدیریت ارشد بانکی بهسادگی امکانپذیر بوده و قطعاً از دست دادن این نیرو تأثیر مخرب بر فعالیتهای بانکی به خاطر از دست دادن انگیزه سایر کارکنان خواهد گذاشت و اگر این خلأ در آینده پر نگردد، بانک بهسوی ورشکستگی قدم بر خواهد داشت.
سیاستهای غلط اقتصادی ازجمله عدم عرضه و تقاضای مناسب، فروش گسترده سهام شرکت توسط سهامدار عمده یا مؤثر، تحلیلهای غلط یا اخبار کذب درخصوص شرکت که تأثیر بر سهام شرکت می گذارد، شایعات موجود در فضاهای مجازی یا در بین عوام که یکی از مؤثرترین دلایل افت قیمت سهام شرکتهای بزرگ است، سایر عوامل ازجمله عملکرد ضعیف مدیران شرکت یا برداشتها و سوءاستفادههای شخصی از شرکت را نیز میتوان عوامل دیگر افت قیمت سهام عنوان کرد.