امروز خبرگزاری آناتولی ترکیه ویدئویی را از "رجب طیب اردوغان" نشان داد که از شهر گرونادایِ اسپانیا با صدای "مهدی یراحی" اذان گوش می دهد. البته بعضی گفتند در کشور آذربایجان است.
قاسم منصور آل کثیر- امروز خبرگزاری آناتولی ترکیه ویدئویی را از "رجب طیب اردوغان" نشان داد که از شهر گرونادایِ اسپانیا با صدای "مهدی یراحی" اذان گوش می دهد. البته بعضی گفتند در کشور آذربایجان است.
گفتنی است در پی شیوع ویروس "كرونا" برخی از مساجدِ اروپا به منظور روحیه دادن به مسلمانان، مى توانند از بلندگوهاى خود (به مدتِ سه هفته) اذان پخش کنند. این اولین بار بعد از تقریبا پنج قرن است که صدای اذان در مساجد اسپانیا طنین انداز میشود.
یراحی، هنرمندی است که با هنرش نواهای آهنگین و معنوی را مورد توجه جهانیان قرار داد و متاسفانه بايد همچنان ممنوع الفعاليت بماند. هنری که دیگران گویا بهتر پذیرا و قدردانش هستند.
سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) بود که "مهدی یراحی" با ملودى و سبك خاص و جديد خودش "اذان" را خواند و کمتر کسی از بازتاب جهانیِ آن خبردار شد. چرا كه آقای یراحی (بر خلاف اكثرِ همصنفانش) عادت به نشر بازتاب های داخلى و جهانى آثارش ندارد.
دو سال پیش نیز پیجِ رسمیِ "اینستگرام" به مناسبت ماه مبارک رمضان شروعِ این ماه را با صدای اذانِ یراحی تبریک گفت! بازتاب اذان آقای یراحی تنها به اینها محدود نبوده و خانم "سبیلجان" یا "سبیلکن"
(مشهورترين خواننده ى زنِ ترکیه) نیز همزمان با وقايعِ میدانِ تقسیم (در زمانِ بحرانِ ترکیه) ویدئویی از اذان "مهدى یراحی" همراه با پرچم ترکیه را پست کرد و برای وطن و هموطنانش آرزوی سربلندی و سلامت کرد.
همچنین پیجی در "یوتیوب" که زیباترین اذان ها را منتشر می کند طبق آمارِ بازدید نشان می دهد که اذان با صدای یراحی میلیونها بار بازدید داشته است.
"دل هدایه" نیز یک خانم است که به سبک یراحی اذان را بازخوانی کرده که اجراى وى نيز ۴ میلیون بازدید داشته است.
در ادامه ى جستجوهایم، کامنت های توئيتر نیز درباره اذان یراحی به نوبه ی خود جالب بودند. یک کاربر توئيترى که مسلمان نیست گفته است من مسلمان نیستم اما از شنبه این آهنگِ اسلامىِ اذان مهدی یراحی را در حالت تکرار گذاشته ام. با اینکه معنی آنچه می گوید را متوجه نمی شوم اما احساس می کنم قدرت معنوی بالايى دارد. و در آخر می نویسد: آيا یک مسلمان می تواند كلماتِ اذان را برایم ترجمه کند؟
اینها تنها مصادیق کمی از انعکاس جهانیِ اذان با صدای "مهدى یراحی" بود. هنرمندی که تنها و تنها بنا به دغدغه های اجتماعی اش از جمله نگاهِ "ضدجنگ" و حمایت از "جامعه کارگری" و از این دست كنش هاى اجتماعى از كارِ هنرى منع می شود و آب از آب تكان نمى خورد!
یراحی با اینکه در سبك پاپ آثار موسيقايى اجتماعی مؤثرى را در کارنامه خود دارد در کنار این مجموعه وسیع، «صدا» و لحن را نیز نباید از یاد برد که مستقل از آنچه «موسیقی» قلمداد می شود با همه عناوین و تنوع اسامی اش؛ آثارش بدل به نشانه های مهم جامعه شناختی و فرهنگ شناسانه شده اند.
اما پرسشِ اصلى اينجاست كه آیا سزاوار است چنين صدا و موسيقى نابى که به روشى اثرگذار میراث معنویمان را به جهان معرفی کرده را مسکوت نگه داریم؟ آن هم در عصری که نبايد و نمى توان هیچ محدودیتی برای هرگونه انديشه اى متصور شد.
اين است شعار و داعيه ى هنر متعهد؟! بناست با اين روش از هنر ماندگار حراست و پاسبانى كنيم؟
چگونه است كه صدایی که محیط زیست، کارگران مظلوم، خشکی کارون، عوارض جنگ، دردهاى مردم و... را فرياد و صاحبان قدرت را مدام به چالش كشيده است باید ساکت شود و صداهایی که به نفع خود و با نگاه و هدفِ کالایی و پولی به هنر و در برخى آثارشان هم آب به آسياب "نژادپرستى" مى ريزند، بايد مهر تایید بخورند؟!