عصرایران؛ احسان محمدی- بازار فوتبال کساد است. وقتی بازی و تمرین برگزار نشود و بازیکنان کنج خانههایشان کز کرده باشند، ناچار خبری تولید نمیشود. اما همین کمخبری باعث شده که پروندهها و خبرها و ادعاهای قدیمی که در بمباران روزهای پرخبری، فرصت پرداختن به آنها نیست، رو بیایند. از آن جمله اینکه امیر قلعهنویی نزدیک بود سرمربی پرسپولیس شود!
تصورش الان دشوار است اما محمد رویانیان مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس هم تائید کرد که او بعد از جذب بازیکنانی مثل حسین ماهینی بهترین مدافع راست و مهرداد پولادی بهترین مدافع چپ آن زمان ایران، رضا حقیقی بازیکن تیم ملی و ستاره فجرسپاسی، کریم انصاریفرد آقای گل لیگ، محمد قاضی، محسن مسلمان، پیام صادقیانو... قصد داشت با یک سرمربی موفق به سوی فتح جام خیر بردارد و برای همین با امیرقلعهنویی وارد مذاکرده شد.
او میگوید به قلعه نویی گفتم «یا میآیی یا میترسی بیایی!» از قرار معلوم قلعهنوئی این پیشنهاد را به خاطر تعلق خاطرش به استقلال رد میکند، در حالیکه آن روزها بیکار بود. رویانیان هدف از این کار را یک تابوشکنی و هدایت فوتبال ایران به سمت حرفهایگری عنوان کرده و اینکه «مربی نباید رنگی باشد».
اولین بار قلعهنویی این خبر را فاش کرد و گفت سه بار از پرسپولیسیها پیشنهاد داشتم. یک بار هنگامی که بازی می کردم و دوبار هنگام مربیگری. اول آقای کاشانی تماس گرفت و بعد آقای رویانیان. اگر میپذیرفتم رکورد نقل و انتقالات را میشکستم. البته من به ایشان گفتم اگر در میان کل استقلالیها تنها یک نفر من را دوست داشته باشد، نمیآیم.
در دنیای فوتبال مربیان زیادی روی نیمکت تیمهای رقیب نشستهاند. از فابیو کاپلو که هم سرمربی یونتوس بود و هم آثمیلان و آثرم گرفته تا مورینیو که وقتی در چلسی بود مدام با فرگوسن و منچستریونایتد درگیر میشد و بعد در اولدترافورد سرمریی شد یا آنتونیو کونته یونتوس و اینترمیلان را هدایت کرد.
استفانو پیولی که سرمربی فعلی آثمیلان در فصل 2016/17 سرمربی اینتر میلان بود. البته هواداران میلان از انتصاب یک مربی که سابقه هدایت تیم رقیب را در کارنامه داشت اصلا خوشنود نشدند و در شبکههای اجتماعی با هشتگ «پیولی برو» خواهان کنارهگیری او شدهاند. او البته تنها نبود و هشتمین سرمربی به شمار می رود که تجربه نشستن روی نیمکت رقیب مستقیم را تجربه کرده است. مثل زاکرونی، تراپاتونی، لئوناردو، جوزپه بیگونو، جیجی رادایس، ایلاریو کاستاگنر و ...
یا مصطفی دنیزلی در هر سه تیم بزرگ استانبول، فنرباغچه، گالاتاسارای و بشیکتاش که رقابت خونباری با هم دارند مربیگری کرده است. این لیست بالا بلند است و البته یافتن کسی که در تیم رقیب مستقیم به عنوان کاپیتان بازی کرده و بعد آن تیم را به قهرمانی رسانده باشد و به تیم رقیب برود خیلی آسان نیست.
در فوتبال ایران هنوز برخی از هواداران پرسپولیس از علی دایی دلخور هستند که چرا در برهههایی از بهزاد غلامپور و محمدعلی یحیوی که سابقه پوشیدن پیراهن استقلال را دارند به عنوان مربی دروازههای پرسپولیس استفاده کرده است.
در چندسال اخیر امیر قلعهنویی هر وقت برای بازی مقابل پرسپولیس به ورزشگاه پا گذاشت از سوی هواداران پرسپولیس با شعار «رئیس مافیا کیه؟/امیر قلعهنوییه» استقبال شد و او هم گاهی روی سینهاش کوبید یعنی منم! البته برخی از هواداران استقلال هم بارها از خجالت این بازیکن و مربی درآمدهاند که برای آنها افتخارات بسیاری کسب کرد.
فوتبال ورزش وفاداری نیست و انتظار اینکه بازیکنان و مربیان تا ابد و تحت هر شرایطی وفادار بمانند خوش خیالی است. کافی است یادمان بیاید که ستاره ای مثل رونالدو هم برای بارسلونا بازی کرد هم رئال، و در ایتالیا هم برای اینترمیلان توپ زد و هم برای آث میلان!
پیوستن قلعهنویی به پرسپولیس – فارغ از هر نتیجهای که رخ میداد- حتماً اتفاق هیجانانگیزی میشد که البته احتمالاً قلعهنویی بیش از عشق به پیراهن آبی، به هزینه-فایدهاش فکر کرده بود. وگرنه او در سپاهان هم کم یقه آبیها را نگرفته است و حتی وقتی سرمربی مس کرمان و تراکتور بود و با این تیمها استقلال را شکست داد و مُشت گره کرد. اما طبعاً نشستن روی نیمکت پرسپولیس جسارت و جنون بسیار بیشتری میخواهد.
اینطور که دنیا روی مدار پول و حرفهایگری به پیش می رود احتمالاً طولی نمیکشد که شاهد شکسته شدن این تابو خواهیم بود. یک پرسپولیسی روی نیمکت استقلال یا یک استقلالی روی نیمکت پرسپولیس! شدنی است؟