عصر ایران- چنان که ساعاتی پیش اعلام شد «رضا بابایی، نویسنده، منتقد ادبی، دینپژوه و ویراستار برجسته صبح امروز 18 فروردین 1399 به خاطر بیماری سرطان درگذشت».
هر چند مرحوم بابایی برای عموم کمتر شناخته شده بود اما اهل فرهنگ و خصوصاً حوزههای دینپژوهی با نام و کارنامۀ او نیک آشنا بودند و از فقدان او متأثر شدندند.
برای آشنایی بیشتر با او و دیدگاه های او سراغ نشریۀ «حریم امام» رفتیم چرا که در شمارۀ 384 خود (7 شهریور 1398) و به مناسبت آغاز «هفتۀ احیای امر به معروف و نهی از منکر» با آن مرحوم گفت و گو کرده.
رضا بابایی در آغاز اینگونه معرفی شده است:
«استاد رضا بابایی، متولد قزوین، مدرس دانشگاه، سردبیر سابق مجلۀ قرآنی صحیفۀ مبین، مسؤول انجمن قلم حوزه با 30 کتاب در زمینه های فرهنگی و تاریخی به دلیل تسلط در بیان مسایل روز جامعه از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است.»
بخش هایی از این مصاحبه را به نقل از همین منبع (حریم امام، هفتم شهریور 98) نقل میکنیم:
عالیترین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه کدام است؟
- الآن اگر امر به معروف و نهی از منکر معنایی داشته باشد، گفتوگوی انتقادی با صاحبان قدرت سیاسی و متولیان ساختارهای سنتی در جامعه است. بقیه امر به معروفها و نهی از منکرها، انحراف از مسائل اصلی جامعه است. مرتبۀ عالی را هم باید متناسب با نیازهای جامعه و اهداف کلان اجتماعی سنجید.
جایگاه حق مردم در امر و نهی حاکمان و مؤاخذه حکومت را در متون اسلامی و انسانی چگونه میبینید؟
- لازم نیست من ببینم. در متون دینی درباره حاکمان و مؤاخذۀ آن چه آمده است تا مطابق آن عمل کنم. من از خود متون دینی آموختهام که باید با مراجعه به خرد جمعی و تجارب بشری و تفاهمات عصری، دریابم که چه وظیفهای در برابر حکومتها دارم. همیشه هم همین طور بوده است.
ما یک روز احساس وظیفه کردیم که باید انقلاب کنیم و انقلاب را مستند به متون دینی کردیم. در واقع عقل جمعی ما در آن زمان میگفت باید تغییری رخ دهد. احساس تغییر را متون اسلامی به ما تزریق نکردند. خودمان چنین احساسی را پیدا کردیم و سپس بر پایۀ آن احساس، متون دینی را هم فهم و تفسیر میکردیم. بعد که به عصر اصلاحات رسیدیم، باز شیوه جدیدمان را به متون اسلامی نسبت دادیم. این روش درست نیست. اما فی الجمله عرض می کنم که روح و مفاد امر و نهی در متون دینی بیشتر متوجه امر و نهی حاکمان است و اولین کسی که این توپ را در زمین مردم انداخت و مردم را سرگرم امر و نهی یکدیگر کرد، معاویه بود.
لازمۀ سوال مردم از کارگزاران و حاکمان و امر و نهی آنان چیست؟
- لازمهاش البته سعۀ صدر مسئولان است؛ اما چنین چیزی جزو محالات است. اساسا قدرت، برخی فضایل اخلاقی، مانند صداقت و سعۀ صدر و انتقادپذیری را در صاحب قدرت به حداقل میرساند. بنابراین مردم اگر واقعا میخواهند حاکمانشان را مؤاخذه کنند، ابتدا باید قدرت آنان را محدود و کشور را تحیت قیمومت قانون درآورند.
امیرالمؤمنین(ع) بیانی دارد مبنی بر اینکه اگر زمامداران، دچار خطا و اشتباهی شوند قبل از اینکه مورد سؤال مردم قرار بگیرند خود باید آن را اعلام و اعتراف کنند. برداشت حضرت عالی از کلام امیرالمومنین(ع) و وظیفه حاکمان در چنین مواقعی چیست؟
- این توصیۀ امام(ع)، یک توصیۀ اخلاقی است و مخاطب آن هم حاکمان است. اما جامعه نمیتواند منتظر بنشیند که آیا حاکمان به وظیفۀ اخلاقی خود عمل میکنند یا نه. ما بیش از همه به ساختارهایی نیاز داریم که قدرت را کنترل کند. توصیههای اخلاقی و اعتماد به تقوای شخص، در عالم سیاست بیمعناست.
آیا سابقهای در حکومتهای گذشته و حال سراغ دارید، که در آن حاکمان از مردم تقاضا کرده باشند که بر کار حکومت نظارت کنند؟
- بر فرض هم چنین حاکمانی بوده باشند، راه اصلاح حاکمان این نیست که منتظر بنشینم خودشان از ما دعوت به اصلاح کنند یا ما از آنان اصلاح را گدایی کنیم. راهکارهای بسیار مشخص و مجرب و جهانی برای کنترل قدرت وجود دارد. چرا از آنها استفاده نکنیم؛ مثلا استقلال قوۀ قضایی و آزادی مطبوعات.
بهترین راهی که مردم بتوانند حکومت را از تقصیرها و قصورها در حفظ حقوق جامعه بازدارند چیست؟
- آزادی بیان، قانون و مطبوعات آزاد...
----------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
درگذشت استاد رضا بابایی، پژوهشگر برجسته ادبیات در قم
_____________________________
"روح و مفاد امر و نهی در متون دینی بیشتر متوجه امر و نهی حاکمان است و اولین کسی که این توپ را در زمین مردم انداخت و مردم را سرگرم امر و نهی یکدیگر کرد، معاویه بود."