در شب قدر مهم تر از "بیداری کشیدن" "بیدار شدن"است ...
دعا کنیم که بیدار شویم ...
شب قدر است امشب مست مستم ای خدا با تو
شدم تا مست دانستم كه هستم ای خدا با تو
در این خلوت تو من یا من تو، انصاف از تو میخواهم
تو با من مست یا من مست هستم ای خدا با تو
دوباره سفره ی اشک است و فیض ماه خودم
دوباره نیمه شبی و بساط آه خودم
رسیدم اول کاری که معترف بشوم
نشان به کس ندهم نامه ی سیاه خودم
باز امشب "ليله القدر" خداست
ذکر يارب يارب و ورد دعاست...
گاه استغفار و دل لرزيدن است...
گاه توبه گاه "آمرزيدن" است...
گاه عجز و التماس و هم نياز...
روبه درگاه کريم چاره ساز...
گاه جوشن خواني شب تا سحر...
بارش باران اشک ازچشم تر...
پس به وقت ابتهال وحال زار...
ياد کن از اين "حقير بيقرار"...
میشه ایـــــن شَبـــا...
تـــــو روضِه هـا...
تـــــو سینـه زنـی هـا...
اونجـــــا کـِہ دِلـِت میـشکَـنِـہ...
اونجـــــآ کـِہ بُغـض گَـلـُوتـــــو مـیگـیـرِه و اَشـــــک تـو چِـشمـــــآت حَـلـقـِہ مـیـزنـہ...
وَ خـــُــدآرو بـہ عَـزیـــــزآش قَـســـَــم مـیـِــــدے...
وآسـِہ مَنــــَـمْ دُعـآکُنـِــــید؟؟؟؟
شب های احیا در فراق تو گذر شد
عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
باز کن در که گدای سحرت برگشته
عبد عصیان زده و در به درت برگشته
بنده ی بی خرد و خیره سرت برگشته
سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته
من از عمق وجود خود خدایم را صدا کردم
نمیدانم چه میخواهی ولی امشب
برای تو، برای رفع غمهایت، برای قلب زیبایت
برای آرزوهایت، به درگاهش دعا کردم
و میدانم خدا از آرزوهایت خبر دارد، یقین دارم دعاهایم اثر دارد