به گزارش
عصرایران، گفتوگوی خبرنگار همشهری با سنایی درباره تحولات روابط ایران و روسیه و مسائل روز سیاست خارجی در دفتر کار او در مؤسسه ایراس انجام شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
یکی از اتفاقهای ویژه در روابط ایران و روسیه وتویی بود که روسیه در ماجرای قطعنامه ضدایرانی درباره یمن انجام داد، آیا این نشانه راهبردی شدن روابط بود؟ در آن رأی که روسیه داد سطوح مختلف تحولات بینالمللی، منطقهای و دوجانبه تأثیرگذار بود. روسیه بهصورت کلی در سالهای اخیر با تحریمهای جدید و کلا سیاست تحریمی از مسیر شورای امنیت مخالف است، یعنی موضع روسیه مثل گذشته همراهی با تحریم نیست. موضوع دیگر این است که در تحولات منطقهای رویکرد نزدیکی به ایران دارد. هرچند وجود برخی اختلاف نظرها طبیعی است اما شاید بتوان گفت نزدیکترین راهبردها و مواضع در مسائل منطقه متعلق به روسیه و ایران باشد. با وجود این رویکردهای منطقهای و بینالمللی مهمترین عامل در وتوی آن قطعنامه مختصات و سطح جدید روابط 2کشور و رایزنیها و همکاریهای فیمابین بود.
آمریکا بهدنبال تصویب قطعنامهای علیه ایران است. فکر میکنید رأی روسیه در قبال این قطعنامه وتو باشد؟
روسیه با اقدام آمریکا از همین الان مخالفت کرده و وزیر خارجه روسیه نامهای صریح به دبیرکل سازمان ملل در این زمینه زده است. این موضوع از ابعاد مختلف برای روسها حائز اهمیت است. یکی اینکه روسیه مایل به ابقای برجام است و همیشه از حفظ برجام حمایت کرده و در واقع اقدام یکجانبه آمریکا برای خروج از برجام و تحریم علیه ایران را به صریحترین شکل ممکن محکوم کرده است، به همین دلیل از نظر روسیه اقدام آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران کاملا غیرمقبول است. از بعد حقوق بینالملل نیز که در بیانیه اخیر 2وزیر خارجه بر تقویت آن تأکید شده بود، تمدید تحریم تسلیحاتی ایران قابل پذیرش نیست. ضمن اینکه یک موضوع روابط دوجانبه نیز هست، ما با روسیه تعاملات دفاعی داریم اما طرف روس درباره آنچه مشمول تحریمهای شورای امنیت بوده ملاحظاتی داشته و در بسیاری مذاکرات دفاعی که با آنها داشتیم این تاریخ (تاریخ لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران) مهم بوده که امکان همکاری دفاعی کامل فراهم میشود. اگرچه ایران در سالهای اخیر به توان قابل توجهی در عرصه دفاعی ازجمله در تولید انواع تجهیزات نظامی و دفاعی رسیده اما این همکاریها برای ما و روسیه با اهمیت است و اگر روسیه به لحاظ اقتصادی هم نگاه کند نباید اجازه دهد این تحریمها تمدید شود. روابط ما با روسیه اعتمادآمیز و دوستانه است و رئیسجمهور به همین دلیل گفتند از روسیه و چین انتظار هست مانع تحریمهای تسلیحاتی ایران شوند. علاوه بر این تصویب این تحریمها بهمعنای مرگ برجام بهعنوان یکی از عناصر ثباتبخش است و اوضاع را تشدید میکند و عکسالعمل ایران را در پی خواهد داشت که شرایط را بغرنجتر میکند. رئیسجمهور در نامهای به سران 5کشور عضو شورای امنیت بهجز آمریکا این پیام را ابلاغ کرده که ایران چه عکسالعملهایی خواهد داشت.
بهنظر شما این عکسالعملها بازدارنده است؟بله، حتما؛ چون دیدید در رابطه با کاهش تعهدات چقدر سروصدا کردند. آنها طبیعتا درباره اقدامات احتمالی ایران محاسبه خواهند کرد و وجود ابزارها در عرصه بینالمللی ضروری است.
گفتید روسها منتظر تاریخ لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند، ما مذاکرات مشخصی داشتهایم؟ مثلا درباره خرید اس-400، جنگنده یا...ما همکاریهای متعددی با روسیه در حوزه دفاعی و منطبق با قواعد بینالمللی داشتهایم. یکی مواردی که از قبل در زمینه دفاعی قرارداد وجود داشته؛ ازجمله اس-300 که معلق شده بود. اواخر1392 که ماموریت من در روسیه آغاز شد همکاریهای دفاعیمان در سایه قطعنامههای تحریمی سازمان ملل تقریبا راکد و حداقلی بود. بعد از آن و بهدنبال مذاکرات مقامات 2کشور قرارداد اس-۳۰۰ اجرا شد و همکاریهای جدید نیز در حوزههای دفاعی و غیرتحریمی شکل گرفت. یک بخش هم مواردی که تحریمها مانع انجام آن میشده در این زمینه مذاکراتی شده که باید بعد از لغو تحریمها منجر به قرارداد شود، به همین دلیل رفع این تحریمها مهم است. درباره اس-400 حرفهای زیادی زده شد؛ ازجمله اینکه گفته شد ایران اس-400 خواسته روسیه نداده، این نقل درستی نبود. اولا ایران هیچگاه درخواست اس-400 نداشت، حتی در یک برهه که بر سر اس-300 مذاکره میشد روسها پیشنهاد کردند اس-400 بدهند اما طرف ایرانی به دلایلی که داشت نپذیرفت و تصمیم گرفتند قراردادی که از قبل بوده عملی شود. بخشی از دلایلش، پیشرفت دفاعی ایران بود، بعد از آن هم ایران دیگر درخواست اس-400 نداشت.
جنگنده چطور؟باید از مقامات دفاعی بپرسید. قاعدتا اروپا که قرار نیست بعد از لغو تحریم تسلیحاتی به ایران جنگنده بفروشد، میماند چین و روسیه. البته این موضوع علاوه بر چین و روسیه برای ایران حائز اهمیت است چون نفع آن فقط خرید تسلیحات نیست، بلکه فروش تسلیحات هم هست و ایران الان توانمندیهایی دارد که خیلی از کشورها خواهان آن هستند.
در قضیه اس-300 روسها غرامتی ندادند؟دعوایی بود که اقامه شد ولی پیگیری نشد چون خود قرارداد اجرا شد.
ایران و روسیه همکاریهای وسیعی را در سوریه شروع کردند که به روند آستانه منجر شد. درباره همکاریهای دوجانبه در سوریه بحثی بود که ایران روی زمین و روسها روی هوا پشتیبانی میکنند. درباره شکلگیری این روند بهخصوص نقشی که گفته میشود سردار سلیمانی در ورود روسها به میدان سوریه داشت، بگویید.فعالیت ایران و روسیه در سوریه موضوع بسیارحائز اهمیتی بود. ابتدا اینکه مانع از اجرای طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا شد. در صورت سقوط دولت سوریه، یک دومینو از اتفاقات دیگر را در منطقه عربی و خلیجفارس شاهد میبودیم که همکاری ایران و روسیه مانع این اتفاق شد. نکته دیگر اینکه شکلگیری یک همکاری جدی در حوزه منطقهای بود؛ همیشه از این پتانسیل یاد میشد اما در عمل بحثی نبود. خاطرم هست در سال 1389 که بهعنوان رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و روسیه به مسکو رفته بودم آنجا بررسی و پیشنهادی مطرح کردیم؛ اینکه ایران در خاورمیانه ظرفیتهایی دارد که ضمیمهشدن آن به توانمندی روسیه میتواند تحولات مهمی را رقم بزند. همکاری 2 کشور در خاورمیانه از گذشته مورد بحث بود اما این روند پس از اتفاقات سوریه و در سال ۱۳۹۴ محقق شد و در مبارزه با تروریسم هم یک نقش بسیار مهمی ایفا کرد؛ بنابراین یکی در متوقف کردن طرح آمریکا، دوم در ارتقای سطح همکاری ویژه 2 کشور که با معیارهای خودش سنجیده میشود و بحث سوم هم مقابله با تروریسم بود. الان شاید در اذهان کمرنگ شده باشد اما جولان داعش تهدیدی جدی برای منطقه و حتی جهان بود. خاطرتان هست که هر روز شاهد انفجار و کشتار در کشورهای اروپایی بودیم. در مقابله با این تهدید جهانی ایران و روسیه تاثیر واقعی و بسزایی داشتند .این پتانسیل وجود داشت اما در سال ۱۳۹۴ عملیاتی شد. ایران کنار سوریه ایستاده بود و اطمینانی که برخی داشتند که دولت اسد سقوط میکند با تردید مواجه شد و همزمان همکاریهای ایران و روسیه گسترش یافت و این اقدام به شکل عملی با سفر شهیدسلیمانی شکل گرفت. بعد از ملاقاتی که ایشان با آقای پوتین داشت در پاییز همان سال روسیه وارد عملیات در سوریه شد. اگر همکاری ایران و روسیه نبود، الان شرایط سوریه و منطقه اینطور نبود.
سردار سلیمانی تحت تحریم بود، چه شد روسها این ملاقات را انجام دادند؟بله. اینکه این سفر و ملاقات تنظیم شد هم اهمیت شهید سردار سلیمانی در این زمینه را نشان میداد و وقوف روسها به اینکه ایشان کسی است که وجب به وجب میدانهای مبارزه با تروریسم در سوریه را میشناسد. اینکه در عالیترین سطح روسها با ایشان ملاقات کردند؛ یعنی دیدار با آقای پوتین تنظیم شد، اذعان به این واقعیت بود که حرف اول را در صحنه میدانی و عمل سردار سلیمانی میزند. به این دلیل برای روسیه خیلی مهم بود نقطه نظر ایشان را که در تحولات تاثیرگذار است، بشنوند.
در مقطعی گفته شد روسها با آمریکا زد و بندی برای خروج ایران از سوریه داشتهاند.در یک همکاری گسترده و فعالیت راهبردی بین 2کشور نباید انتظار داشت که صددرصد طرفین با هم اتفاق نظر داشته باشند. 2 کشور مستقل اینجا هستند که هر 2 صاحب حرف هستند و تفاوت نظرشان طبیعی است؛ درست است درباره همکاری به اتفاق نظر رسیدهاند و رویکرد مشترک دارند اما یک کنش در سیاست خارجی یک کشور تحتتأثیر الزامات دیگر در سیاست خارجی آن کشور هم هست. در مورد سوریه، ایران و روسیه به دلایل مختلف به همکاری رسیدند؛ دلیل اول اینکه اتفاقات سوریه یک مداخله از طرف غرب بود. موضوع دیگر این بود که یک سیاست یکجانبهگرایانه بود. نکته دیگر این بود که دخالت در امور داخلی دیگر کشورها بود. دلیل چهارم دنبال کردن تغییرات سیاسی در کشورها از طریق جنگ بود و ناامن کردن منطقهای که ایران و روسیه بخشی از آن هستند نه آمریکا که هزاران کیلومتر از آن فاصله دارد. روسیه و ایران رویکردهایشان درباره همه این موضوعات یکسان بود؛ ضمن اینکه احساس تهدید مشترک هم میکردند و رویکرد مشابهی به مبارزه تمامعیار با تروریسم نیز دارند، ولی عوامل دخیل در بحث سوریه مثل عربستان، امارات، اسرائیل ، آمریکا، ترکیه و اروپا هم هستند که الزاما روابط ما با اینها با روسها یکسان نبوده و نیست که طبیعی است تفاوت دیدگاه در برخی موارد ایجاد شود. من که شاهد مذاکرات مختلفی در عرصههای سیاسی، نظامی، حقوقی و دفاعی در بحث سوریه بودم حس میکردم تفاوت جزئی دیدگاهها فنی و اجرایی است و طرفین هرچه پیشتر میروند هماهنگی بیشتری ایجاد میشود. اینکه روسیه پشت ایران را در بحث سوریه خالی کرده باشد بیشتر ساخته و پرداخته ذهن رقبای 2 کشور و محافلی بود که از همکاری 2 کشور عصبانی بودند. در مواردی هم که این مسائل طرح میشد از جانب رسانههای غربی و عربی مثل الشرق الاوسط بود. البته ایران و روسیه در عرصه مبارزه با تروریسم موفقیت زیادی داشتهاند و اکنون روند سیاسی اهمیت و ظرافت بالایی دارد که باید آن را مدنظر قرار داد که باعث شکنندگی نشود. نقش دیپلماسی در این عرصه از اهمیت بالایی برخوردار است. مبانی همکاری ایران و روسیه در سوریه همچنان پابرجاست و تغییری نکرده است. در عین حال برداشت سیاسی و اقتصادی از کاشت مبارزه و مقاومتی که صورت گرفته پیچیدگی زیادی دارد و توجه فراوانی را میطلبد.
موضوع استفاده روسها از پایگاه نظامی نوژه بود. اشاره کردید در همکاری وسیع امکاناتی در اختیار هم قرار دادند اما در آن مقطع سروصدای زیادی شد.در مورد پایگاه نوژه ادعا شد ایران پایگاه نوژه را به روسیه واگذار کرده؛ در حالی که این اتفاق نیفتاده بود اما در آن برهه حساس به شکل مقطعی قرار شد در برخی پروازها برای مبارزه با تروریسم از نوژه استفاده شود یا سوختگیری بکنند. اینها از الزامات یک همکاری نظامی است که اگر نباشد، همکاری معنا ندارد.
پیوستن ایران به پیمان شانگهای مدتهاست که متوقف شده. پیوستن ایران مزیتی دارد؟شانگهای یک سازمان منطقهای است که تاثیر خودش را دارد. هم بهدلیل تقویت رویکرد شرقی در سیاست خارجی و هم بهدلیل توجه ایران به همکاریهای منطقهای اقتضا این است که همکاری ایران با پیمانهایی مثل شانگهای افزایش یابد. ایران سالهاست عضو ناظر این سازمان است و در سطح مناسب در اجلاسهای آن شرکت کرده است. بحث عضویت دائم ایران مطرح است، یک زمان مانعی وجود داشت که در منشور سازمان قید شده بود کشورهای تحت تحریم سازمان ملل نمیتوانند عضو این پیمان باشند اما با قطعنامه 2231 این امکان فراهم شد. روسیه بارها شفاف اعلام کرده مایل به پیوستن کامل ایران است اما به دلایل مختلف این اتفاق رخ نداده است.
تاجیکستان مانع است؟ مدتی گفته میشد مخالفت تاجیکستان مانع اصلی است اما اخیرا مشکلات روابط ایران و تاجیکستان حل شده و بهنظر میرسد روند بهتری دنبال خواهد شد. شانگهای دوطرفه است؛ همانطور که برای ایران مهم است، برای اعضای شانگهای هم ظرفیتهای ایران مهم است. بهنظرم عضویت کامل ایران با اینکه مهم است اما مهمتر از آن کار فشرده ایران با این سازمان و سایر سازمانهای منطقهای است. در زمینه عضویت کامل ایران از برخی کشورهای بزرگ حاضر در این سازمان که ملاحظه روابطشان با غرب را تابهحال کردهاند، انتظار همراهی و مساعدت بیشتری در این زمینه میرود. اینکه در عموم اسناد بالادستی مربوط به سیاست خارجی کشور منطقهگرایی مورد تأکید قرار گرفته، ظرفیت بسیاری برای همکاریهای منطقهای دوجانبه و چندجانبه ایجاد میکند.
اخطارهای افایتیاف در آخرین نشست افزایش یافت. با توجه به اینکه روسیه یک عضو مؤثر است، چرا مانع بازگشت هشدارهای افایتیاف نشد؟براساس ارزیابی بانک مرکزی ایران و بخشهای اقتصادی کشور ایران اکنون یکی از بهترین روابط بانکی را با روسیه دارد و در این سالها بسیاری از گرههایی که در روابط بانکی بود، باز شد. البته به این معنا نیست که روابط بانکی ما ایدهآل است بلکه در مقایسه با دیگر کشورها روابط خوبی است. یک نمونه کرهجنوبی است که پول خود ما آنجا بلوکه است و نمیدهند. در بسیاری از کشورهای دیگر نیز وضعیت مشابهی دارند و عملا کار بانکی با ما نمیکنند. در عین حال برای حفظ این روابط بانکی یکی از مسائل روسها بحث افایتیاف بوده است. در مذاکرات مختلف یادآوری میکردند که افایتیاف میتواند موانع جدی ایجاد کند. موضع چین و روسیه در بحث افایتیاف مشابه بوده است؛ هم بهدلیل مشکلاتی که در روابط دوجانبه ایجاد میکند، هم بهدلیل مشکلاتی که برای دفاع از ایران در بخشهای بینالمللی ایجاد میکند.
ارزیابی شما از وضعیت فعلی برجام چیست، بهنظر شما به سمت پایان برجام میرویم، اروپاییها اقدامی برای تامین نیازهای ایران نکردهاند.ایران با حضور در مذاکرات و امضای برجام آمادگی خود را برای حلوفصل مسائل نشان داد اما خروج آمریکا از برجام اتفاقی بود که آسیب جدی به این روند زد. آمریکا برخلاف همه تعهدات بینالمللی از آن خارج شد، اگر هر کشوری تعهدی امضا کند و رئیسجمهور بعدی بخواهد تغییر دهد، سنگ روی سنگ بند نمیشود. اروپا هم در این ماجرا بیعملی خاصی نشان داد، اینستکس به شکلی که گفته میشد پیش نرفت، ماههای پیشرو ماههای حساسی برای سیاست خارجی است. کشور سعی کرده در کنار برجام توانمندی خود را افزایش بدهد و ابزارهای خود را در منطقه تقویت کند اما فشارهایی هم که در ماههای آینده در برنامه است، موضوعات منحصر به برجام نیست، بلکه خواستههای متعددی است. به همین دلیل ماههای پیشرو حساس است که با وحدت ملی، تعامل با سایر کشورها و تحرکات بینالمللی باید آن را پشت سر بگذاریم. هم بحث تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مطرح است که البته به شکلی که دولت آمریکا با نقض قواعد بینالمللی و با وقاحت کامل بهدنبال آن است به سرانجام نمیرسد، اما روشهایی برای جایگزینی آن دارند که نشان میدهد میخواهند تیر خلاص را به برجام بزنند. یا در بحث یمن و آژانس هم شاهد تحرکات آنان بودهایم که منجر به قطعنامه آژانس شد و نشان داد این نهاد نیز تحتتأثیر لابیهای سیاسی است.
روشهای جایگزین بهنظر شما چه خواهد بود؟همزمان 3 پرونده را دارند پیش میبرند؛ تمدید تحریم تسلیحات، پرونده هستهای در آژانس و پرونده ادعایی مرتبط با یمن.
فکر میکنید سرنوشت انتخابات آمریکا چه شود؟الان پیشبینیکردن دشوار است، انتخابات در آمریکا یک رقابت دوطرفه و نزدیک به هم است و متغیرهای زیادی در این موضوع دخیل است که برخی از آنها تغییر میکند. یکی از مزیتهایی که ترامپ داشت، ثبات اقتصادی و رشد شاخصهای اقتصادی مثل کاهش بیکاری و افزایش درآمدها و بورس والاستریت بود اما همه اینها به هم ریخته است. در کنار آن کرونا بیکفایتی دولت آمریکا در مدیریت بحران را نمایش داد. قتل فلوید و اعتراضات به آن هم بحران حکمرانی را در این کشور نمایان کرد.
در عین حال 2 شاخص دیگر وجود دارد؛ یکی اینکه حدود 5ماه زمان مانده و ممکن است شاخصهای اقتصادی تغییر کند و موضوع دیگر این است که ترامپ پایگاه اجتماعی خاص خود را دارد و سعی میکند جامعه را دوقطبی کند. شرایط، برای ترامپ مناسب نیست اما اینکه دموکراتها چقدر بتوانند پایگاههای اجتماعی را بسیج کنند، تأثیرگذار و تعیینکننده است.
مختصات روابط ایران و روسیهروابط ایران و روسیه در طول سالیان گذشته تحول کیفی و کمی عمیقی پیدا کرد. درباره این روابط از سوی ناظران و دستاندرکاران هرازگاهی صحبت شده است. اگر بخواهم موارد خاصی را بگویم که وقتی درباره تحول صحبت میشود منظور چیست، باید اشاره کرد که این تحول شاخصههای مختلفی دارد؛ در این سالها برای نخستینبار در تاریخ روابط 2کشور، جنبههای راهبردی به مختصات روابط افزوده شد که نمودهایی از آن را در سطح منطقهای، بینالمللی و دوجانبه شاهد بودیم. از جمله میشود به فعالیت مشترک ایران و روسیه در سوریه اشاره کرد و همینطور حمایت روسیه از مواضع ایران در عرصه بینالمللی و هماهنگی بالا و تنگاتنگ 2کشور در مجامع مختلف بینالمللی. البته در گذشته هم روابط ما با روسیه همگرا بود، اما در شرایط فعلی وقتی مسائل مرتبط با برجام، موضوعات منطقهای یا تحولات لغو تحریم تسلیحاتی ایران را میبینیم، موضع روسیه کاملا نزدیک به موضع ایران است. در همین چارچوب یکی دیگر از مصادیق این است که روسیه درحالیکه با 6قطعنامه ضدایرانی و تحریمی در شورای امنیت تا قبل از سال۱۳۹۲ نهایتا همراهی کرده بود، در سالهای اخیر نهتنها مقابل اقدامات احتمالی تحریمی ایستاد، بلکه قطعنامه ضدایرانی درباره یمن را نیز وتو کرد که یک اقدام تاریخی در روابط 2کشور بود. یک جنبه دیگر راهبردی این روابط امضای همه اسناد ضروری و مورد نیاز در روابط 2کشور بود؛ اسنادی که بعضا سالها روی میز مانده بود. شکلگیری دیالوگها و نهادسازی ازجمله مختصات دیگر روابط در سالهای اخیر بوده است. هر بخشی را نگاه کنید، یک نهاد یا دیالوگی شکل گرفت که همکاری در آن حوزه را ارتقا داد. گفتوگوهای دو، سه و چندجانبه با روسیه و با حضور سایر کشورها در سطح روسای جمهور، وزرای خارجه و دفاع و دبیران شورایعالی امنیت ملی جریان پیدا کرد.
در حوزه دفاعی اس-300 تحویل شد با وجود فشار کشورهای ثالث که معنی ویژه خود را دارد.
گسترش همکاریها محدود به حوزههای سیاسی و بینالمللی نبوده است بلکه در حوزه دانشگاهی و فرهنگی و دیپلماسی عمومی نیز همکاریها افزایش یافت، در حوزه گردشگری و روادید اقدامات مهمی انجام شد، در حوزه اقتصادی که سختترین بخش روابط ما با روسیه است، به این خاطر که 2کشور هر دو صادرکننده انرژی هستند و اقتصاد مشابه دارند، اتفاقاتی افتاد که برای نخستینبار رخ داده است. بنیادهای قوی برای همکاریهای اقتصادی 2کشور گذاشته شده است که اگر فرصت شود، به آنها خواهیم پرداخت؛ هرچند جای بحث فراوان جداگانهای است. یکی از شاخصهای دیگر سطح گفتوگوی رسمی بین مقامات 2کشور است که به شکل قابلتوجهی ارتقا یافت. رایزنی پیوسته میان 2کشور در دوره اخیر به سطح روسای جمهور رسید، سفرهایی که بهسختی انجام میشد، بهراحتی شکل گرفت. در طول روابط ما با روسیه که بیش از 400سال بوده، یکبار سفر رسمی رئیسجمهور روسیه به ایران را داشتیم اما در این چند سال 3بار سفر آقای پوتین را داشتیم و آقای روحانی 5بار به روسیه سفر داشتند. آقای ظریف که بالای 20بار به روسیه سفر کردند و توجه ویژهای به گسترش این روابط نشان دادند. علاوه بر این سفر متعدد وزیران دفاع، دبیران شورای امنیت و بیشتر وزرا و مقامات دیگر هم ازجمله وزرای مسئول کمیسیون مشترک اقتصادی را شاهد بودیم. 3دیدار رئیسجمهور روسیه با رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر از محتوای عمیق، تعیینکننده و راهبردی جدی برخوردار بود. سفرهای مشاور بینالملل رهبری و دیدارهای سهگانه با رئیسجمهور روسیه از اهمیت بسیاری برخوردار بود. در مسائل منطقهای کریدور شمال جنوب از نو احیا شد و نشست سهجانبه سران 2 نوبت برگزار شد و ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا پیوست که ظرفیت بسیار مهمی است و باید مورد توجه دستگاههای داخلی قرار گیرد. همچنین در روابط ایران و روسیه همیشه نقش منفی عامل سوم وجود داشت اما در دوره اخیر نقش عامل سوم بهصورت جدی کاهش یافت. یکی از اتفاقات تاریخی که جای بحث و پردازش از سوی صاحبنظران و پژوهشگران دارد، همین کاهش تأثیر منفی کشورهای ثالث در روابط ایران و روسیه در این دوره اخیر است. متأسفانه در طول سالیان و دهههای متمادی تأثیر منفی عامل سوم در روابط بسیار بالا بوده است. در سالیان اخیر روابط ایران و روسیه به تمام معنی گسترش یافت و این واقعیت توجه ناظران و پژوهشگران بینالمللی را نیز جلب کرده است.