عصرایران؛ احسان محمدی*- بر اساس برخی آمارها بیش از 25 میلیون ایرانی در اینستاگرام فعالیت دارند. یا محتوا تولید میکنند یا مصرفکننده محتوا هستند. به تجربه قریب به ششسال فعالیت مستمر در این فضا برخی از آموختههایم را به اشتراک میگذارم. با ذکر این نکته که ممکن است شما کاملاً در این فضا به شکل دیگری فکر و عمل کنید.
1- اینستاگرام با هدف «سرگرمیسازی» طراحی شده است. به همین دلیل توانایی عجیبی در بلعیدن زمان ما دارد اما در همین فضا هم میتوان از تکنیک «edutainment» یا «سرگرم آموزی» - ترکیب آموزش با سرگرمی- استفاده کرد. یاد داد و یاد گرفت.
2- ما از اینکه میبینیم سرمایههای مادی و معنوی کشور غارت میشوند و نمیتوانیم کاری کنیم رنج میکشیم. صفحه ما در اینستاگرام، کشور ماست. از آن مراقبت کنیم و نگذاریم هر کسی سرمایههای حتی اندکش را اختلاس یا غارت کند.
3- با فالو کردن افراد کممایه به آنها اعتبار ندهیم. در روزهایی که تعداد فالوور به عنوان ابزاری برای وزنکشی و برحق بودن تبدیل شده است، با کلیک نسنجیده به هر کسی اعتبار ندهیم. واژه فالوور به معنی دنبالکننده است. گاهی دقت کنیم ببینیم دنبال چه کسی راه افتادهایم؟
4- از گزینه بلاک استفاده کنیم و عذاب وجدان نداشته باشیم. صفحه ما سطلزباله عقدهگشایی، فحشنگاری و تخلیه ناکامیهای روحی دیگران نیست. ما کسی را به فالوو کردن صفحهمان محکوم نکردهایم، اینجا هم دنیای واقعی نیست که مجبور به تحمل کسانی باشیم که رنجمان میدهند. هیچ آدم عاقلی یک مشت عقرب را با خودش به رختخواب نمیبرد.
5- رودرباستی را کنار بگذاریم. تظاهر کردن به تحمل و مدارا به قیمت آزاردیدن توسط افراد سمی، مثل این است که به فرد متجاوز لبخند بزنیم. این تشویق به دیکتاتوری و نشنیدن صدای مخالف نیست، مراقبت از روح مقابل کسانی است که جز با زهر ریختن نمیتوانند حرف بزنند.
6- در فحش شنیدن و متلک خوردن هیچ فضیلتی نیست. در این دنیا کسی مراقب روح ما نیست، خودمان از خودمان مراقبت کنیم. اینکه اجازه بدهیم هر کسی به هر بهانهای بخشی از توان روحیمان را بدزدد، نشان دهنده بزرگواریمان نیست. نشانه میلمان به قربانی شدن است.
7- کسانی که «نقد» میکنند حتماً به توسعه ما کمک میکنند. اما بین «نیش» و «نقد» تفاوت هست. گچ، نمک، شکر و هروئین همه سفید رنگ هستند. عدم تشخیص تفاوت آنها با هم به شدت خطرناک است. در «نقد» سازندگی وجود دارد و کمک همدلانه به اصلاح و ارتقا، اما «نیش» با متلکپرانی، زخم زبان و تحقیر همراه است.
8- حرفی که خودمان جسارت زدن آن را نداریم، انتظار نداشته باشیم کس دیگری جای ما بزند. اینستاگرام، جبهه جنگ نیست، اینجا کسی چریک نیست. انتظار قهرمانبازی از کسی نداشته باشیم. هیچکس قرار نیست جای ما شجاعت به خرج بدهد. با شلیک به خودمان و دیگران این فضا را خونینتر نکنیم.
9- میدانم ایجاد یک فضای کاملاً محترم به وسعت اینستاگرام خیالپردازنه است اما ترجیح میدهم به سمت یک خیال خوشایند قدم بزنم تا با تحمل بوی تعفن در لجنزار فرو بروم. هر نوشته، لایک یا کامنت ما در این فضا میتواند نفرت یا دوستی خلق کند. در کدام طرف ماجرا ایستادهایم؟
10- در عصر حاضر آرامش روانی «آسان» به دست نمیآید، آن را «ارزان» هدر ندهیم. اینستاگرام و هر شبکه اجتماعی قرار است جهان را به جای بهتری تبدیل کند. جایی که ارزش زیستن داشته باشد.اگر نمیتوانیم به همدیگر کمک کنیم، دستکم آرامش هم را نخراشیم و یادمان بماند با زهر ریختن به کام دیگران، دهان ما شیرین نمیشود.
*دانشآموخته دکتری فرهنگ و ارتباطات