یکی از مهمترین عوامل رشد همهجانبه کشور، وجود نیروی انسانی کافی در زمینههای مختلف است. از اینرو، کاهش جمعیت میتواند آسیب سختی به ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک مملکت وارد کند.
«خراسان» در ادامه نوشت: سرمایه انسانی یکی از مهمترین عوامل رشد و ترقی در جوامع مختلف بشری است؛ به شرط آنکه مدیریت صحیح بتواند استعدادها را کشف و در مسیر درست هدایت کند. یکی از دغدغههای همیشگی امیرکبیر، پایینبودن نرخ رشد جمعیت در ایران، به واسطه عوامل مختلف بود. نفوس ایران، به دلیل درگیری با مصائب متعدد، سطح پایینی داشت و بویژه بعد از شکست ایران در جنگ با روسیه تزاری، بخش زیادی از جمعیت کشور از دست رفته بود.
تقویت نظامی ایران و نیز راه انداختن چرخ اقتصاد و صنعت کشور، بدون وجود نیروی کار امکان نداشت و این مسئله با توجه به نرخ پایین رشد جمعیت ایران در آن زمان، در حال تبدیلشدن به یک بحران تمامعیار بود. امیر برای ترقی نرخ رشد جمعیت و افزایش نفوس ایران، تمهیداتی اندیشید که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
امیر مردم را به داشتن فرزندان بیشتر تشویق میکرد. او در میان کارکنان دولتی، افرادی را که دارای فرزند بیشتر بودند، برای دریافت مواجب و کمکهای بیشتر، ارجح میدانست. وی در سطح جامعه نیز خانوادههای پرجمعیت اما فقیر را زیر پوشش میگرفت و سرمایهداران را به حمایت از آنها وا میداشت.
در گزارشی از کارمندان سفارت انگلیس در تهران، آمده است که امیرکبیر، بسیاری از ثروتمندان جامعه را مسئول رسیدگی به وضعیت خانوادههای پرجمعیت و فقیر کرده بود. او تجار و صنعتگران را به استخدام افرادی که دارای فرزند بیشتر بودند، تشویق میکرد و تأکید داشت که فرزندان این افراد نیز میتوانند در آینده راه پدران خود را ادامه دهند و به توسعه صنعت و هنر صاحبان کسب، کمک کنند؛ اما در واقع، امیر به تربیت بیشتر نیروی متخصص در کشور میاندیشید.
طرح وی برای مبارزه با فقر و حمایت از کسانی که به تکدیگری رو آورده بودند، با محوریت خانوادههای پرجمعیت آغاز شد. روزنامه وقایع اتفاقیه، شماره ۳۲، گزارشی از این اقدام امیر را منتشر کرده است. افرادی که برای کار در قورخانه برگزیده میشدند، در صورت داشتن فرزند بیشتر، از اولویت برخوردار بودند.
امیر در مورد خانوادههای پرجمعیت و معیشت آنها بسیار حساس بود. گام مؤثری که وی برای رفع دغدغه معیشت آنها برداشت، ایجاد شغل و تثبیت وضعیت اقتصادی بود. امیر در تسهیل فعالیت سرمایهگذاران در فضای کسب و کار، اصرار فراوانی داشت؛ بر همین اساس، کسانی که در برخی رشتههای جدید، مانند معدن، سرمایهگذاری میکردند، از معافیت مالیاتی برخوردار میشدند. برنامه اصلی این بود که مردان عیالوار و متأهل، کمتر بدون شغل بمانند و این از مسئولیتهای والیان بود که با ایجاد رونق اقتصادی، فضا را برای ایجاد شغل فراهم کنند. طبیعی بود که در چنین وضعیتی، اقبال به تشکیل خانواده بیشتر میشد و فرزندآوری افزایش مییافت.
گزارشهایی که فریدون آدمیت در کتاب «امیرکبیر و ایران» ارائه کرده است، نشان میدهد که امیر در پی توسعه فضای کسب و کار در کنار توسعه جمعیت و تقویت فرزندآوری و حفظ نفوس کشور بوده است.
در کنار حمایت از فرزندآوری، امیر زمینه بهبود بهداشت عمومی را هم برای حفظ کودکان فراهم کرد. واکسیناسیون علیه آبله، یکی از مهمترینِ این اقدامات بود و باعث جلوگیری از مرگومیر کودکان شد. میرزا تقیخان، در خصوص سلامت فرزندان این آب و خاک، حساسیتی فراوان داشت و در بازدیدهایش از مناطق مختلف پایتخت، پرجمعیتبودن خانوادهها را نشانهای از آینده پربار میدانست.
اعتضادالسلطنه گزارش داده است که امیرکبیر در سفر اصفهان، نسبت به خانوادههایی که به دلیل ابتلا به آبله فرزندان خود را از دست داده بودند، بشدت واکنش نشان داد و آنها را جریمه کرد. اعتضادالسلطنه مینویسد که از باب «آرامکردن» اوضاع، به امیر گفته است: «این مطلبی نیست که اینقدر شما را مشتعل کند!» ولی امیر در پاسخ به وی با عتاب گفته بود: «شاهزاده! تعجب دارم که دو نفر از نفوس این مملکت بیجهت تلف شدهاند و به شما تأثیر نکرده است!»
دکتر «پلاک» اتریشی مینویسد: «چون امیر به افزایش جمعیت کشور علاقهمند بود، علیه بیماری آبله کارها کرد؛ آبلهکوبی را در سراسر ایران مرسوم ساخت.» قانون آبلهکوبی، همگانی و اجباری بود. اما تنها وظیفه آبلهکوبها، واکسن زدن به اطفال نبود. آنها موظف بودند درباره وضعیت خانوادهها و شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها نیز گزارشهای منظمی برای امیرکبیر ارسال کنند و همین گزارشها میتوانست نقش مهمی در تنظیم برنامههای دولت برای افزایش فرزندآوری و حفظ نفوس ایران داشته باشد. به این ترتیب، شبکهای گسترده در تمام ایران، وظیفه هدایت این طرح را در کنار دهها طرح مشابه و غیر آن، برعهده داشت.