عصر ایران؛ مهرداد خدیر- با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رسانهای در دنیا نیست که به این موضوع نپردازد و به بهانۀ آن زندگی شخصی و سیاسی و اجتماعی چهل و ششمین رییس جمهوری ایالات متحده را نکاود تا نکتۀ تازهای دربارۀ او بیابد و به مخاطب ارایه کند.
نویسندۀ این سطور نیز در چند یادداشت دیدگاه وتحلیل خود را در این باره ارایه کرده و در دسترس است. این یادداشت اما از منظری دیگر نوشته میشود و به قاعده نباید هواداران ترامپ در داخل را آزرده خاطر کند یا برخی بخواهند بگویند نگاه به داخل داشته باشید و شیفتۀ جو نباشید و یک جو غیرت داشته باشید و از این دست انگها که خواهید دید نکتههای عبرت آموز مدّ نظر است و نگاه به خارج و شیفتگی و «بایدن منجی پنداری» در میان نیست!
چرا که در زندگی سیاسی و اجتماعی جو بایدن و همسر او نکات قابل تأملی به چشم میخورد که هر قدر هم ترامپ و بایدن را دو روی یک سکه بدانیم یا کسانی قایل به این باشند که قدرت، جای دیگری است و رییس جمهوری تنها نمایه (ویترین) سیاست در آمریکاست باز نمیتوان بر آنها درنگ نکرد.
اول این که از سال 1973 تا 2009 سناتور ایالت «دلاوِر» بوده است. این که در 30 سالگی سناتور شده و 36 سال این نمایندگی را بر عهده داشته و بعد از آن معاون باراک اوباما شده اما اتفاقا مد نظر نیست.
نکتۀ جالب این که در تمام این مدت یا دست کم 29 سال از این بازۀ زمانی به خانۀ خود در دلاور میرفته است. بله 29 یا 30 سال با قطار از واشنگتن به دلاور! تا جایی که به او لقب «شرکت ریل عمومی جو» داده بودند!
آمریکاییها الگوی ما نیستند اما اگر مقایسه کنیم با نمایندگان محترمی که ترجیح میدهند در تهران ساکن و بعداً ماندگار شوند خالی از لطف نیست.
در دهۀ 70 یکی از نمایندگان شهرستان در مجلس چندی روبه روی خانۀ ما زندگی میکرد و پس از اتمام چند دوره وکالت به موطن خود بازنگشته و سمتی دولتی گرفته بود. روزی از پسر خُرد سال او پرسیدم بابا دیگر کاندیدا نمیشود؟ پاسخ داد: نه، خیلی از شهرستان مزاحم میشدند!
درست است که وضعیت حمل و نقل ریلی و عمومی در ایران مانند آمریکا نیست و نمیتوان هر روزه به شهر محل اقامت یا حوزۀ انتخابیه بازگشت اما این که شخص بعد از نمایندگی در پایتخت ماندگار شود نیز زیبنده نیست.
نکتۀ دوم این که همسر بایدن - خانم جیل جیکوبز- معلم ادبیات انگلیسی است. بله، معلم و نه استاد دانشگاه. جدای این که با مدرک دکتری آموزش عمومی در مدرسه درس میدهد. تازه مدرسه هم دولتی است! (چندی پیش گزارشی منتشر شد که نشان میداد فرزندان اکثر مقامات ما به مدارس غیر دولتی می روند!)
چه معنی دارد شوهر آدم بیش از 30 سال سناتور و 8 سال معاون رییس جمهوری باشد و خودت همچنان معلم باشی و دنبال مجوز مدرسۀ غیر انتفاعی یا ارتقا به استادی دانشگاه نباشی؟! (معاون رییس جمهوری در آمریکا در واقع معادل ولیعهد در نظامهای پادشاهی است و با معاون اول یا معاونان رییس جمهوری در نظامهایی مانند ما تفاوت دارد.)
نکتۀ سوم این که هم خود جو بایدن مدرک دکتری دارد و هم همسرش ولی جایی ندیدیم که مجری برنامه او را آقای دکتر و همسر او را خانم دکتر خطاب کند. در تلویزیون ایران مجری به میهمان میگوید آقای دکتر و تازگی ها میهمان هم به مجری. همه به هم می گویند آقای دکتر یا خانم دکتر!
وجه چهارم این که ظاهرا آقای بایدن در همان خانۀ 40 سال قبل در ایالت دلاور زندگی میکند و آن را نکوبیده و چند طبقه نساخته است.
خانۀ او البته خیلی خانه است! ساده زیست هم نیست و اگر تصویری که پسر ترامپ منتشر کرده درست باشد خانۀ گران قیمتی است. هر چند میدانیم که سناتورها سالانه 140 هزار دلار حقوق میگیرند و 8 سال هم معاون رییس جمهوری بوده است.
اما همین که قانون اجازه نمیدهد یا نمیصرفد یا تعلق خاطر دارند و خانه را به برج و آپارتمان تبدیل نمیکنند برای ما جالب است چون حتی آقای احمدینژاد هم خانۀ قدیمی خود در میدان 72 نارمک را به شکل قبل نگاه نداشت و به آپارتمان -و البته معمولی و نه لوکس- تبدیل کرد! (جالب از منظر حفظ خاطرات و نه جنبۀ انتفاعی)
---------------------------------------
بیشتر بخوانید:
آقای نماینده بیش از همان دوره ایی که بود نتوانست رای بیاورد ولی در تهران و یکی از دستگاههای اجرایی پست مدیرکلی گرفت. جالب اینکه خانواده ایشان در جواب همان سوال شما که چرا کاندیدا نمی شوید گفته بودند که شهرستانی ها با رفت و آمدهایشان اذیتمان می کردند. همان بهتر که حاج آقا نماینده نشوند.
نکنه خود طرف خونده! و گرنه نکته ی منفی نداره که!
آقای دکتر خانم مهندس
مسئولین تازه به دوران رسیده
در اینکه مسئولان ما با اونها قابل مقایسه نیستند شکی نیست ولی ای کاش یه جستجوی ساده انجام می دادید.
فاصله واشنگتن تا ویلمینگتون دلاور محل زندگی جو بایدن تنها 1 ساعت و پانزده دقیقه با قطار فاصله هست و هیچ پروازی بین دو شهر کاملاً نزدیک به هم نیست. با هلی کوپتر اختصاصی هم خیلی تفاوتی تو زمان به وجود نمی آید.
ولی نکته اینجاست که درخواست ماشین و راننده اختصاصی نداشته اند؟
۱. تمرکز بی حد و حصر قدرت در مرکز
۲. نداشتن حکومت های محلی دموکراتیک و کارآمد
۳. عدم سرمایهگذاری در راهآهن و خطوط ارتباطی.
۴. سرمایه گذاری اندک در آموزش و پرورش. در واقع اون چیزی که ما به آن میگوییم مدرسه فقط اسمش شبیه مدرسه آنهاست
۴. عدم استقلال دانشگاهها
۵. و در آخر ...
با وجود هزاران سال زندگی در پهنه این سرزمین هنوز راه آهن؛ سیستم فاضلاب؛ نظام آموزشی مدرن و یک سیستم قضایی کارآمد نداشته باشیم. همان دلیلی که باعث می شود حرفهایمان را سانسور کنند. چیزی که در آمریکا با چند قرن قدمت وجود ندارد.
دوست عزیز به عنوان یک رزمنده دفاع مقدس و هیئت علمی فعلی دانشگاه. فقط به مقاله شما میتوانم بگویم احسنت . خداییش باید در مورد خودم هم تجدید نظر کنم . خصوصا امکاناتی که برای فرزندانمان از آنها بهره می جوییم . ممنون