«درد هنرمند سیستم ایمنی نیست، امنیت شغلی است!»
فرزین پورمحبی در ایسنا نوشت: بالاخره آروزی آنهایی که فرت و فرت شایعه مرگ هنرمندی را در فضای مجازی شوخی شوخی راه میانداختند، به واقعیت پیوست و هنرمندان در فضای غیرمجازی جدی جدی مردند!
اما این قلع و قمع فقط قسمتی از داستان غصه و غم هنرمندان است! چون درد آنها فقط پرپر شدن نیست؛ ریختن کرک و پرشان است! کرونازدگی بیشتر از کرونا دمارشان را درآورده!
آیا میدانید در عصر خزان هنر و تا تاریخ لاکچری ۹۹/۹/۹ چند هنرمند کرک و پرشان ریخته؟ یک سال است که بیش از ۱۰۰ هزار هنرمند کرونازده شدهاند! کرونازدگی مرضی است خطرناکتر از کرونا که بدون علائم بالینی خاص، ناگهان هنرمند، خانواده، جد و آباد و دودمان فرهنگی کشورش را کله پا میکند!
متاسفانه حس بویایی و چشایی در این بیماری خیلی بهتر از قبل کار میکنند؛ چراکه هنرمند و اهل و عیالش میتوانند بوی قرمهسبزی را از فاصله ۵۰ متری تشخیص دهند اما نمیتوانند آن را بچشند! حتی اگر سرشان بوی قرمهسبزی هم ندهد!
هماکنون بین دوراهی کرونا و کرونازدگی، هنرمندان با کمال میل شیرجه زدن به دل ویروس کرونا را انتخاب کردهاند چراکه ایستاده مردن بهتر از شرمنده نشستن جلو چشم خانواده است! اما همین را هم پروتکلها اجازه نمیدهند! چون نمیفهمند مهم، زنده ماندن نیست، مهم زندگی است!
بارها گفته شده مرگ هنرمند دو مرحلهای است: یک بار زمانی که او را از کارش معلق میکنند، یک بار هم زمانی که خودش را آویزان میکنند! فرق مرگ اول با دومی در این است که در حالت اول، هنرمند نمیتواند اعضایش را اهدا کند چون دچار مرگ مغزی نشده؛ گرفتار درد بیمغزی برخی دستاندرکاران شده! کسانی که لزومی نمیبینند به کسی توضیح دهند با بسته بودن درِ مکانهای هنری، بودجه هنر امسال دقیقا صرف چه چیزی شده و یا چه خاکی بر سر آن وعدههای حمایتی شده!؟
با در نظر گرفتن موج یکساله کرونازدگی هنرمندان و با توجه به تعریف بالا، میشود نتیجه گرفت: اگر در هر سه دقیقه یک ایرانی در اثر کرونا میمیرد در هر دقیقه یک هنرمند دراز به دراز میشود!
رعایت فاصله اجتماعی برای کرونازدگی سم است چون هنرمند فقط باید هنرش را توی چشم و چال مردم فرو کند اما متاسفانه یکی از راههای ورود کرونا همین چشم تشخیص داده شده! آخر چرا کسی نمیفهمد هنرمندی که امنیت شغلی ندارد نیازی به سیستم ایمنی هم ندارد!
با این مقدمه خواستیم بگوییم: فقط برای مرگ روزمره و البته عادیشده هنرمندان استوری نزنید و یا برای اینکه نمیتوانید مثل سابق در مراسم تشییعشان سلفی بگیرید اشک نریزید ....
کمی هم به هنرمندان بهظاهر زندهای که تب و سرفه نمیکنند توجه کنید، به کسانی که هیچ نیکوکاری بهشان تبلت نمیدهد که هیچ، بلکه یک پرس املت هم نمیدهد! بله آنها زندهاند و معروف و محبوب؛ جایگاهشان بر صدر است و همهشان در دل مردم جای دارند؛ اما «دل مردم» جای چندان خوبی برای زندگی کردن نیست!
این روزها هنرمند بودن شده یک زندگی بدون کفن و دفن و در آروزی رسیدن به حمایتهایی با پول نفت و البته در سرزمینی که هنر نزد ایرانیان است و بس!
یادتان باشد قبل از کرونا هنرمندان خیلی بیشتر از کادر درمان برای شما میرقصیدند!