عصر ایران ؛ امیر حسن خدیر - چهرۀ سرشناس فوتبال ایران- محمود خوردبین (به صورت خُردبین هم نوشته میشد) - به بهانۀ یک عکس که در آن حضور دارد، درس جوانمردی و معرفت داده تا بگوید در سالهای دور، او به عنوان بازیکن پرسپولیس به یاری تیم تاج (استقلال بعدی) شتافت و یار آبیها در جام باشگاههای آسیا شد ولی اخیراً استقلالیها رفتار وارونهای داشتند چون به اعتقاد او موجب محرومیت عیسی آلکثیر در نیمه نهایی و فینال باشگاههای آسیا شدند و لابد به اندازۀ دست مهدی شیری در دست نیافتن به جام، مقصرند.
نمیخواهم بنویسم رفتار بازیکن را با بازیکن و هوادار را با هوادار مقایسه میکنند نه بازیکن را با هوادار زیرا اساساً عکس مورد استناد آقای خوردبین مربوط به تیم تاج نیست تا به خاطر آن منت بگذارد و مقایسه و اهانت کند و فخر بفروشد و در این نوشته این اشتباه را توضیح میدهم.
عکس مورد استناد و فخرفروشی، مربوط به تیم جوانان ایران در مسابقات «کاپ بینالمللی دوستی در تهران» است. نه تیم تاج در جام باشگاههای آسیا!
کاپ بین المللی دوستی 10 روز قبل از جام باشگاه های آسیا برگزار شد و شاید حضور رایکوف به عنوان مربی و ستارههای تاج (استقلال بعدی) آقای خوردبین را به اشتباه انداخته یا پنداشته مخاطبان جوان و بیخبر از تاریخ و تاریخچه و اکتفاکنندگان به دنیای پس از اینترنت، متوجه نمیشوند.
در آن زمان البته تیم جوانان زیر 22 سال بود و مربی گری رایکوف و حضور ناصر حجازی در عکس نباید این تصور را ایجاد کند که تاج است.
زنده یاد ناصر حجازی در این کاپ و در مقابل «زسکا»ی مسکو با تمام ستارهها و دو روز مانده به عید نوروز از جان، مایه گذاشت و نگذاشت دروازه باز شود.
در تیم ملی جوانان ایران ستارگانی چون کارو حقوردیان، علی پروین، ناصر حجازی، جواد قراب، غلامحسین مظلومی و محمود خوردبین بازی میکردند و با این که پیشبینی میشد قهرمان خواهد شد اما در یک چهارم نهایی حذف شد. البته خوردبین را رایکوف بعدا خط زد و حاج محمد را به خاطر بازیهای درخشان او در جام باشگاههای آسیا به مانیل فیلیپین بُرد.
جالب است بدانیم در بازی با تیم جوانان کرۀ جنوبی در مسابقات قهرمانی آسیا که با نتیجه یک-یک مساوی تمام شد، علی پروین یک پنالتی را از دست داد و وقتی پس از 120 دقیقه کار به ضربات پنالتی کشید، علی پروین پشت توپ قرار گرفت اما این هم گل نشد و تیم ایران حذف شد.
اما نه تنها منبع استناد او نادرست است که ادعای تأثیرگذاری برخی از هواداران در رأی و تصمیم کمیته اخلاق کنفدراسیون فوتبال آسیا در محروم ساختن عیسی آلکثیر هم نادرست است.
زیرا در بند اول ذیل ماده 58 و اصطلاحا 58.1 کمیته مذکور تصریح شده هر حرکت بازیکن که بینندۀ تلویزیونی را بیازارد و برنجاند موجب محرومیت او خواهد شد چون اصل را بر لذت و نه رنج و ناخرسندی بیننده گذاشته اند و به انگیزه و نیت شخص کار ندارند.
تردیدی نیست که از آلکثیر هرگز رفتار نژادپرستانه و به قصد تحقیر سر نزده و خود در بستری از تبعیض ها رشد کرده اما برای آن کمیته رنج و لذت بیننده مهم است و نه انگیزه و نیت بازیکن و معتقدند تماشای فوتبال به قصد لذت بردن انجام می شود و نه رنج کشیدن و آزار دیدن و از منظر تماشاگر ازبک، رأی داده اند.
از محمد حسین میثاقی که ای اف سی را ای اف سیرک می خواند و در مدار علی فروغی و در غیاب عادل فردوسیپور محبوب از هیچ حرکت موزونی مضایقه نمیکند انتظاری نیست ولی محمود خوردبین که حالا دیگر سن و سالی از او گذشته و سالها تجربۀ سرپرستی تیم را دارد قاعدتا میداند سرپرست باید بازیکنان جوان را درباره حساسیتهای برگزار کنندگان و اموری از این دست، توجیه میکرد و کوتاهی یا بیاطلاعی او را نمیتوان پای رفتار برخی از هواداران رقیب، نوشت.
به بهانه این بحث، ذکر این نکات هم خالی از لطف نیست:
اول: در آن زمان و تا دو دهه قبل، استفاده از یار کمکی مرسوم بود. حدود بیست سال پیش هم خداداد عزیزی به عنوان یار کمکی برای پرسپولیس بازی کرد و گرنه عضو این تیم نبود.
داستان آن تیم اما از این قرار است که در اواخر سال 1348 و در آستانه نوروز 1349 چهار بازیکن بزرگ تیم تاج دچار آسیبدیدگی شدید شدند: پرویز قلیچخانی، اکبر افتخاری و جلال طالبی و حسین فرزامی ( پرچمدار تیم در افتتاحیه)
با این حال با مربی گری مرحوم علی دانایی فرد و بعد از پیکان، در جایگاه دوم قرار گرفت.
پرسپولیس در آن سال، نهم شد و چون پیکان در مسابقات کاپ دوستی شرکت کرده بود، تاج به عنوان نماینده ایران در جام باشگاههای آسیا حاضر شد.
این حضور نیاز به حمایت و تقویت بیشتر داشت و به همین خاطر پرویز خسروانی مالک و مدیر باشگاه، رایکوف را از تیم ملی به تاج آورد.
او که به بازیکنان پا به سن گذشته باور نداشت، آنان و از جمله داریوش مصطفوی را کنار گذاشت و چهرۂ تیم با جوانانی چون نصرالله عبداللهی، مسعود معینی، جواد قراب، علیرضا حاجقاسم و مسعود و عباس مژدهی تغییر کرد و البته سه بازیکن کمکی هم آورد: یکی همین جناب خوردبین که موضوع این نوشته است و دو دیگر نیز غلام وفاخواه از عقاب و فریدون معینی از پیکان و نه از پرسپولیس چون بعد از جام باشگاههای آسیا به پرسپولیس رفت.
دوم: چون بحث اصلی درباره محمود خوردبین است باید اشاره شود که در کل تورنمنت، رایکوف تنها سه تعویض انجام داد و یکی به زمین فرستادن محمود خوردبین در بازی اول و در ده دقیقه پایانی و در مقابل تیم لبنانی (هومنت من) به جای «حاج محمد» بود و بر این اساس میتوان پرسید به خاطر ده دقیقه پایانی آن عکس را گذاشتهاید و دیگران را متهم میکنید و وقتی از ابتدا در تیم نبودهاید چگونه امکان دارد در آن عکس حاضر بوده باشید و همین هم گواه آن است که به سهو یا به عمد عکس تیم جوانان را به جای تاج، منبع درس اخلاق و اصالت، قرار داده است.
سوم: رایکوف در مسابقۀ فینال، یک تعویض فوقالعاده انجام داد. تیم با یک گل عقب بود. کاپیتان علی جباری را بیرون کشید و جوان 19 ساله ای به نام حاج محمد را به میدان فرستاد و هم او زمینهساز گل تساوی شد.
چهارم: چون از غلام وفاخواه نام برده شد نقل این خاطره هم بیمناسبت نیست. در جلسهای مربوط به مدیران دفاتر خدمات هوایی و مسافرتی، ایشان هم به عنوان مدیر مؤسسه متبوع خود شرکت کرده بود. تا نام او مطرح شد و شناختیم و گل زیبا و تاریخی او به هاپوئل اسراییل را یادآور شدیم، با اشک و شگفتی گفت: چطور مرا شناختید؟ کسی دیگر به یاد ندارد.
شاید اگر قدیمیها به برنامههای تلویزیونی دعوت میشدند و در برابر مجریان مطلع قرار میگرفتند اطلاعات تاریخی منتقل میشد و قدیمیترین بازیکن پرسپولیس- حتی قدیمیتر از علی پروین-، عکس تیم جوانان را به جای تاج منتشر و بر اساس آن متهم نمیکرد.
هر چند آن متن و تصویر بهانهای برای این یادآوریهای تاریخی شد تا نسل های قبل هم خاطره بازی کنند و داستان به قرمز و آبی هم مربوط نیست. کما این که پیشتر اشتباهاتی در نقل های حسن روشن، گوشزد شده بود.
---------------------------------
از همین نویسنده پیشتر منتشر شده است:
*مرگ پائولو روسی؛ او که اشک برزیل را درآورد
*مرگ مارادونا / دربارۀ پسری که فوتبالیست نبود، خودِ فوتبال بود
*امشب، رقیب به افتخار لیورپول تونل افتخار میگشاید/ 10 نکته به بهانۀ قهرمانی پس از 30 سال
*ناصر حجازی؛ افسانۀ او که پرواز میکرد، کرنش نمیکرد
*شب های فوتبالی؛ غلط خوانی و غلط گویی در مستندِ نامستندِ تلویزیونی
*پرویز ابوطالب؛ خاموشیِ «خدمتگزارِ خاموش» فوتبال ایران
*آقای حسن روشن! خاطره بگویید و روایت کنید، اما لطفاً دقیق و بیشایبه
همانهایی که قهرمانی های استقلال در آسیا را مسخره می کردند ، به چشم خود دیدند که چه کاری است کارستان و چقدر دور است از دستان حقیرشان
من شصت و شش سالمه و اون سال رو کاملا یادمه . در اون سال تمام بازیکنان پیکان همون بازیکنان پرسپولیس بودن که از شاهین به پرسپولیس و از پرسپولیس به پیکان رفتند و اون پرسپولیس که نهم شد در حقیقت تشکیل شده از بازیکنان جوان و گمنام بود و پیکان که اول شد به جام دوستی رفت و تاج به باشگاههای اسیا که بسیار نا معتبر بود رفت چون در اون سال هیچ کدوم از کشور های قوی اسیا این مسابقات رو جدی نگرفتند و شرکت نکردند .
توضیح نویسنده: ضمن تشکر از توجهتان و صرفا برای یادآوری تاریخی:
پاسخ نویسنده: در متن پاسخ پرسش شما آمده است. بله، یار کمکی بوده اما تنها در 10 دقیقه پایانی و در بازی اول مقابل «هومنت من» لبنان و چون عکس را اول بازی می گیرند در عکس نبوده.
متاسفانه بیشتر خبرنگارای ورزشی جوون اند و از قبل از اینترنت زیاد نمیدون و نمینویسن. این تیپ مطالب را قبلن فقط تو نوشته های ابراهیم افشار، جهانگیر کوثری و حمیدرضا صدر دیده بودم. آقای صدر که از ایران رفته هر چند تو اینستا مطلب می ذاره. آقای کوثری هم یه کم دور شده و بیشتر درگیر سینماست. آقای افشار هم با اون نثر جادوییش واقعن بی نظیره ولی این جور نکته سنجی ها و ذره بین گذاشتنا رو فقط تو نوشته های آقای امیر حسن خدیر دیدم. دست ش درد نکنه. یه جور نوستالژی یه برای افراد سن بالاتر و تاریخ ه برای جوون ترا. تاج پرسپولیسی و آبی قرمزش نکنین تو رو خدا. بذارین بنویسه.
واقعا لذت بردم
با تشکر