عصر ایران - تعطیلات عید، فرصتی برای خواندن کتاب است. حال قرار است هر کدام از اعضای تحریریۀ عصر ایران، برای این زمان ویژه 3 کتاب را معرفی کنند. شاید کمکی باشد برای آنها که به مطالعۀ کتاب و گذران این روزها با خواندن علاقه دارند. 3 کتاب پیشنهادی "مصطفی داننده" :
- معمولا برای معرفی کتاب یا باید نویسنده را دوست داشته باشید یا موضوع کتاب آنقدر جذاب باشد که آن را به دیگران معرفی کنید. اینبار اما من میخواهم سنت شکنی کنم و کتابهای یک مترجم ایرانی را به شما عصرایرانیهای عزیز معرفی کتم. مترجم چیره دستی که کتابهایی خواندنی و مهم ترجمه میکند.
بیژن اشتری، مترجمی است که بسیاری از کتابهای ترجمه شده توسط او را خواندهام. او به قلب دیکتاتورها زده است و کتابهایی که در مورد آنها، سبک زندگیشان و رفتار اجتماعی و سیاسیشان است را ترجمه کرده. سه کتابی که در ادامه به آن اشاره میکنم، توسط بیژن اشتری ترجمه شده است.
خودآموز دیکتاتورها
کتاب خودآموز دیکتاتورها، نوشته رندال وود و کارمینه دولوکا است. این کتاب یک متن طنز در نقد رفتار دیکتاتورها است که با زبانی تند و گزنده یاد میدهد دیکتاتورها چطور رفتار میکنند.
این کتاب با بررسی تمام دیکتاتورهای مشهور جهان به خواننده یاد میدهد چطور یک دیکتاتور باشد. کتاب ۱۳ فصل دارد و در هر فصل به یکی از موضوعاتی که باعث شکلگیری، قدرت گرفتن و یا حتی افول قدرت یک دیکتتور میانجام صحبت میشود.
نویسندگان برای نوشتن خودآموز دیکتاتورها از منابع مختلفی کمک گرفتهاند تا ما با یک اثر ارزشمند تاریخی مواجه باشیم. اثری که در آن نویسندگان سعی کردهاند تمام وجوه زندگی یک دیکتاتور را زیر ذره بین ببرند و با دقت آن را تحلیل کنند. تحلیلهای آنها باعث میشود با مجموعه گزارشهای سادهای سر و کار نداشته باشیم و با خواندن کتاب خودآموز دیکتاتورها به عمق ماجرا بتوانیم پی بریم.
بر اساس تعریف این کتاب، دیکتاتور کسی است که از طریق فرایندهای دمکراتیک یعنی رایگیری چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم قدرت را در دست نگرفته باشد. پس با این حساب در این کتاب هم هوگو چاوز دیکتاتور است و هم هیتلر.
این کتاب را به تمام علاقهمندان به علوم سیاسی و طنز پیشنهاد میکنیم. اما فراموش نکنید که هدف نویسندگان از نوشتن این کتاب مذمت و نقد دیکتاتوری است، نه ارائه دستورالعملهایی برای دیکتاتور شدن.
امید علیه امید
«امید علیه امید» نوشته نادژدا ماندلشتام (۱۹۸۰-۱۸۹۹)، نویسنده روسی و تصویری از شرایط سخت زندگی روشنفکران منتقد حکومت در دورانش وروی سابق را به نمایش میگذارد. نادژدا ماندلشتام در این کتاب به شرح زندگی خود و همسر شاعرش، اوسیپ ماندلشتام در فاصله سال های ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۸ میپردازد. همسر او از منتقدان نظام حاکم شوروی بود و سرانجام در اردوگاههای کار اجباری در سیبری جان باخت.
زمانی که ماندلشتایم، این کتاب را نوشت، امکان چاپش در شوروی فراهم نبود. پس آن دستنوشتهها پنهانی به خارج از شوروی منتقل، به انگلیسی ترجمه و منتشر شدند.
در بخشی از این کتاب که به نقل از «جوزف برودسکی» در سوگ نادژدا ماندلشتام است، میخوانیم:
« نادژدا ماندلشتام از ۸۱ سال عمرش، نوزده سال را به عنوان همسر اوسیپ ماندلشتام، بزرگترین شاعر روسی قرن بیستم، و ۴۲ سال را به عنوان بیوه او سپری کرد. مابقی، دوران کودکی و جوانیاش بود. در جمع افراد تحصیلکرده، به ویژه در بین اهالی ادبیات، صِرف بیوه یک مرد بزرگ بودن کفایت میکند که چنین فردی صاحب هویت بشود. این به ویژه در روسیه صدق می کند؛ کشوری که رژیمش در دهه های سی و چهل قرن بیستم با چنان بازدهی بالایی مشغول تولید بیوههای نویسندگان بود که در اواسط دهه شصت تعداد آنها کفایت می کرد تا یک اتحادیه صنفی تشکیل بدهند».
ماندلشتایم در فصلی از کتاب به نام «غیرمنطقی» مینویسد:
« مواجهه ما با آن نیروهای غیر منطقیای که به صورتی ناگزیر و به شدت هولآور بر ما حکومت میکردند بر اذهان ما به صورت ریشهای اثر گذاشت. بسیاری از ما ناگزیر بودن آنچه در اطرافمان رخ میداد را پذیرفته بودیم و حتی عدهای به ضروری بودن آن باور داشتیم. این احساس بر همگی ما مستولی شده بود که هیچ راه برگشتی وجود ندارد. این احساسی بود برآمده از تجربیات گذشتهمان، نگرانیهایمان درباره آینده و خواب هیپنوتیزمی ما در زمان حال. باید یادآوری کنم همه ما ــ به ویژه اگر در شهرها زندگی میکردیم ــ در یک وضعیت نزدیک به خواب هیپنوتیزمی به سر میبردیم. واقعا متقاعد شده بودیم که وارد یک «عصر جدید» شدهایم و هیچ انتخاب دیگری جز تن دادن به محتومیت تاریخی نداریم».
راسپوتین
کتاب راسپوتین نوشته ادوارد راژینسکی است. این کتاب به زندگی راسپوتین مرد دو چهرهای میپردازد که همواره حقیقت درباره او در شک بوده است. آیا او یک قدیسه بود یا کسی که روحش را به شیطان فروخته بود.
گریگوری افیموویچ راسپوتین دهقانی بود که در جریان بیماری تزارویچ الکسی وارد دربار میشود و او موفق میشود که شاهزاده جوان را درمان کند در قصر ماندگار میشود. طولی نمیکشد راسپوتین دست راست شاه و ملکه و مورد اعتماد آنها میشود. به طوری که در تمام امور سیاسی دخالت میکند و این مسئله سبب حسادت اطرافیان میشود. تا سر انجام منجر به قتل او میشود.
اما این شخصیت به دلیل پیشگوییهایش و زنبارگی بی حدش و نقشی که در انقلاب روسیه بازی کرده به شخصیتی راز آمیز و معمایی تبدیل شده است. این کتاب با بررسی منابع تاریخی قصد دارد زندگی راسپوتین را بررسی کند. در سال ۱۹۹۵ یک پرونده گمشده از بایگانی روسیه پیدا شد، پروندهای که شامل بازجوییهای کامل از حلقهی داخلی راسپوتین بود.
با این تقویت گسترده و صریح از سابقهی تاریخی ، ادوارد راژینسکی زندگی نامهای قطعی را نوشته است، و زندگی جذاب یک انسان احتمالا مقدس را که روند تاریخ روسیه را تغییر داده است، به طور کامل بازسازی میکند.
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ جهان پیشنهاد میکنم.