عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: نوشتن این یادداشت چالش اخلاقی را برای بنده ایجاد کرد. اینکه آن را بنویسم یا سکوت کنم؟ شاید هنگامی که به پایان مطلب رسیدید، شما هم متوجه این چالش اخلاقی شوید.
به نظر میرسد که مذاکرات وین در باره بازگشت ایالات متحده آمریکا به برجام آخرین مراحل خود را طی میکند، و به احتمال قوی توافق نهایی میان طرفین صورت میگیرد. البته ممکن است برخی اتفاقات انگیزههای طرفین را برای ادامه کار کم کرده باشد که موضوع بحث ما نیست. به نظرم نهایی شدن این توافق بدون تأیید مجلس کنونی اشتباه بزرگی است.
همه میدانیم که تندروهای اصولگرا در زمینه روابط خارجی و برجام ادعاهای غیر مسئولانه و حتی دروغهای فراوانی داشته و حرفهای بیپایه زیاد زدهاند. آن قدر در این راه پیش رفتند که بدترین حملات را به دولت و شخص رییس جمهور و از همه بیشتر متوجه وزیر خارجه کردند.
از سوی دیگر میدانیم که دولت روحانی چندان ذینفع در حل این بحران نیست، حتی به لحاظ ظاهر حل این مشکل به زیان آن نیز هست، زیرا با حل شدن مسأله و بازگشت ایالات متحده به برجام امکان فروش نفت و دسترسی به پول و نیز آزادی مبادلات تجاری و... فراهم میشود و این به نفع دولت بعدی است تا قدری وضع معیشت مردم را سر و سامان دهد و با توجه به وضعیت پیش آمده برای انتخابات به نظر میرسد که نتیجه آن از پیش روشن است و گروهی که سر کار میآیند میخواهند علیه دولت موجود حرف بزنند، در نتیجه منطقی نیست که این دولت بذری را بکارد که ثمره آن علیه خودش و به سود دولت بعدی باشد که مخالف قسم خورده این دولت است.
ولی میدانیم که فارغ از این نکته که اگر اصولگرایان مدیریت امر را عهدهدار باشند، قطعاً چنین گذشتی برای منافع ملی کشور نمیکردند، این دولت در حال حل مسأله است، و بدون توجه به بهرههایی که دولت بعدی خواهد برد، آن را به پیش میبرد و از این نظر شایسته تقدیر هستند ولی پیشنهاد میشود که تصویب نهایی آن را چون اصل برجام به عهده مجلس و تأیید شورای نگهبان و شورای عالی امنیت ملی باید قرار داد.
مبادا دولت برای پیشبرد امور بخواهد که بدون تصویب آنان قدمی بردارد. اگر چه تصویب قبلی نیز در مجلس اصولگرای نهم و نه دهم!! بود که ماهیتی متفاوت با مجلس فعلی نداشت، و در عرض ۲۰ دقیقه آن را تصویب و همین شورای نگهبان نیز فوراً آن را تأیید کرد، ولی اصولگرایانِ فراموشکار چند بار گفتند که مجلس دهم این کار را کرده است.
این بار باید گربه را دم حجله کشت. متن توافق را بگذارید روی میز مجلس و خداحافظی کنید. از اینجا به بعدش به عهده آقایان باشد تا ببینیم اکنون که خودشان مواجه با مسأله شدهاند، تا چه حد حاضر هستند که به شعارهای پوچ و ضد منافع ملی که تاکنون دادهاند، پایبند باشند.
البته برخی دوستانی مثل آقای دکتر زیدآبادی اصولاً پیشنهاد کردهاند که این دولت مذاکرات را متوقف کند و بگذارد دولت بعدی آن را ادامه دهد. این پیشنهاد منطقاً ایرادی ندارد ولی شاید به سود مردم و جامعه نباشد، لذا آنچه که پیشنهاد شد راهحل میانهای است که هم هدف ایشان تأمین میشود و هم در صورت تصویب مردم زیان نمیبینند.
چالش اخلاقی پیش گفته این است که احتمال دارد به خاطر لجبازی و بیمدیریتی این توافق را رد کنند و چوب آن را کشور و مردم بخورند، پس نباید این را پیشنهاد کرد.
این درست است ولی معتقدم اگر آنان از همین ابتدا تا این حد مسئولیتناپذیر باشند، فردا بدتر از این را رفتار خواهند کرد. آنان باید مسئولیت منافع حاصل از این توافق را بپذیرند. نمیشود که هم نان آن را بخورند، و هم مسئولیت آن را به شکل غیر منطقی متوجه دیگران کنند.
حالا فرض کنیم که دولت روحانی به خاطر مصلحت مردم و کشور نخواست این کار را انجام دهد. در این صورت آقایان مجلسیها که پنج ماه پیش قانون نوشتند و اجرا نشد، لطفاً در این خصوص یک مصوبه سه فوریتی بدهید که هر گونه توافقی برای احیای برجام باید به تصویب مجلس و شورای نگهبان برسد. ببینیم این حد از شهامت و اخلاق سیاسی را دارید یا فقط بلدید شعار دهید؟