عصرایران؛ محمد جلالی - هیچ وقت تصورش را نمیکرد که روزی برسد و دیگر از بالای سن(Scène) تئاتر، مردم را در سالن نبیند. علاقهمندانی که دیگر برای تماشای تئاتر و فیلمهای سینمایی به تاریک خانهها نمیروند. این روزها کنار هم نشستن هم وحشت دارد و همین سبب شده تا برخی از مشاغل کرکرههایشان پایین کشیده شود.
امیدی هم به عادی شدن حداقل در کوتاه مدت نیست و فعلاً روزگار، طعم کرونا میدهد...
در این بین بسیاری از تئاتریها کار خود را از دست دادند و آنانی که قوتشان به شغلشان وابسته بود تئاتر را کنار گذاشتند و به مشاغلی دیگر روی آورند و کرونا ریههای تئاتر را از کار انداخت اما این پایان کار نیست اگر...
در یک خانواده هنرمند متولد شده باشی و ذهن خلاقت هنوز بازیگردانی میکند و پدرت سالیان سال نقش آفرین تلویزیون باشد و بیش از 60 اثر داشته بود و خواهرت «مارال» نیز راه پدر را ادامه داده و هنوز سوپراستار سینما است و تو نیز که اولین بار در دوسالگی طعم دوربین و کات دادنهای پیاپی را چشیده باشی راه چاره ای جز یافتن مسیری جدید برای ارتباط با مخاطبان نخواهی داشت...
مونا به سراغ پدرش جلیل فرجاد میرود و موضوع را با او در میان میگذارد. میگوید میخواهد «تکگوییهای زنانه» را شروع کند با استفاده از حروف الفبا و بهرهگیری از دوست نویسندهاش که هنوز ناشناخته مانده اما بناست تا قصههای بهروزی را مطرح کند و گوشه چشمی هم به آداب و رسوم گذشته ایران زمین داشته باشد.
پدر که سالهای سال دستی بر آتش دارد میگوید: کارِ بسیار سختی است و وقتی که میشنود مونا قرار است به تنهایی آن را انجام دهد و خودش باشد و متن و گوشی موبایلش با تعجب به او نگاه کرده و ابراز تردید میکند...
اما مونا سختکوشتر از این حرفاست و بنا دارد کار را به سرانجام برساند.
موبایل را روی میز قرار میدهد و برای تنظیم کادر تصویر از چند کتاب استفاده میکند؛ از طراح صحنه، نور کافی، دوربین آنچنانی و صدا بردار خبری نیست... خودش است و گوشی موبایلش.
دکمه شروع را میزند و آن را در فضای اینستاگرام و پیج شخصیاش «monafarjad»منتشر میکند و 400 هزار نفر با کاری جدید روبرو میشوند.
استقبال بی نظیر…
حالا همه منتظرند تا پنجشنبهها از راه برسند و مونا با یک تک گویی تازه و با متنی خلاقانهتر بیاید و جالبتر آنکه مخاطبان او آثارش را بازخوانی کرده و آن را برای مونا میفرستند و او هم بیریا با هشتگ «#تئاترهمچوندوامدادی»آن را منتشر میکند.
آری مونا به خوبی توانست تنها بودن در خانه را به یک جذابیت تبدیل کند و بیتردید این اثر او برای سالیان سال خواهد ماند تا هرگاه آثارش را دیدند، بگویند که محدودیت خلاقیت ایجاد میکند.
فارغالتحصیل رشته اقتصاد نظری است و فعالیت حرفهای و سینمایی خود را در به عنوان بازیگر از سال ۱۳۸۲ با سریال «مزرعه آفتابگردان» آغاز کرد.
وی علاوه بر بازیگری چند اثر خودش را دوبله کرده است و این دو فاکتور مهم، کافی بود تا مونا بتواند ایدهای خلاق ارائه کند.
عصر ایران با این هنرمند گفتگویی انجام داده که در زیر آن را میخوانید:
وی در ابتدا گفت: با آمدن کرونا و از آنجایی که تئاتر از جمله مشاغلی بود که با تعطیلی روبهرو شد و امکان اجرا وجود نداشت باید فکری نو میکردم. البته در ابتدا تصورم از کرونا یک دوره کوتاه مدت بود اما در ادامه دیدم که نه، همچنان ادامه دارد و هنوز هم این مسئله دامن جهان را گرفته است.
پدر هنوز هم خاک تئاتر را میخورد و مونا هم از همان جنس است و دلتنگ تئاتر. او میگوید: نشستم و فکر کردم ببینم چه میشود کرد که به این نتیجه رسیدم با استفاده از تکگویی میتوان راهی جدید یافت و پروتکلها را نیز رعایت کرد.
با دوست نویسندهام که تمایلی به معرفی خودش ندارد این موضوع را مطرح کردم و او نیز به من پیشنهاد داد تا از کتاب «واژههای عامیانه» برای این کار بهره بگیرم.
بر اساس پیشنهاد او در هر قسمت از اجرا به یکی از حروف الفبا اختصاص میدهیم و بدین ترتیب ۳۲ قسمت برای تکگوییها در نظر گرفته و قرار شد در صفحه اینستاگرام خودم، منتشر کنم.
البته به غیر از اجرا بنا داشتیم تا یک بار آموزشی نیز از این مسئله برداشت کنیم و با مراجعه به این کتاب متوجه شدیم که بسیاری از واژهها و کلمات به دست فراموشی سپرده شده است و به همین دلیل دیالوگ و مونولوگهایی انتخاب کردیم تا این واژگان را زنده کنیم.
در پاسخ به این سؤال که چرا از فضای اینستاگرام برای کار خود استفاده کرده است گفت: به نظر من اینستاگرام فضایی را ایجاد کرده تا هر نفر برای خود رسانهای داشته باشد و بر اساس آن نظرات، اعتقادات و حتی زندگی روزمره خود را به تصویر بکشد و به مردم نشان دهد.
در اینستاگرام هر سن و سالی وجود دارد و از آنجایی که اغلب این افراد با فضای تئاتر و نمایش آشنا نیستند و مباحث ادبیات کلاسیک را چندان درک نکنند به همین دلیل زمان کلیپها را حداکثر 5 دقیقه در نظر گرفتیم.
در مورد شروع کارش گفت: پدرم از این مسئله خبر نداشت و من برای شروع حتی پایه دوربین هم نداشتم و از یک میز و چند کتاب استفاده کردم. من از پدرم خواستم تا سکوت کنند و حتی گربه خانگیامان که «غنچه» نام دارد و بسیار به من وابسته است، به جایی دیگر انتقال دهند تا بتوانم اجرای خود را انجام دهم.
فرجاد در خصوص اینکه آیا به فکر اجرای حضوری این نمایشها هم هم هست یا خیر پاسخ منفی داد و گفت: با توجه به شرایط کرونا فکر نمیکنم بشود اجرای حضوری داشت و تاکنون نیز روی این موضوع فکر نکردهام.
11 قسمت از «تک گوییهای زنانه» مونا فرجاد منتشر شده و کماکان ادامه دارد.