کیفیت پایین
کیفیت خوب
عصر ایران؛ سیمین ثقفی ــ المپیک توکیوست! این طرف ژاپنیهایی که به نمایندگی از تقریبا 80 درصد از مردمشان، برگزاری آن را تهدیدی برای کشورشان می دانند و آن طرف امپراطور ژاپن با ماسک به تماشای نمایشی با شکوه از موسیقی، رقص، آتش بازی و رژه تمامی شرکت کنندگان در این دوره از بازیها نشسته! المپیکی که با وجود پاندمی کوید در جهان شاید هرگز مشابهش در تاریخ تکرار نشود.
تا بازیها هنوز قوت نگرفته اند و مدالها پرتعداد و پررنگ نشده اند، نگاه ها روی جنبه های دیگر برگزاری بازیها متمرکز شده از طرح زیست محیطی تخت های ورزشکاران تا لباس های رسمی تیم های شرکت کننده!
آئین افتتاحیه بازیها همیشه فرصتی بوده تا کشورها توان فرهنگی و ورزشی شان را یک جا به رخ جهان بکشانند آنهم با پوشش قهرمانان کشورشان که اغلب از بهترین طراحان یا تولید کنندگان برای آن استفاده می کنند! اما همین لباس ها حتی در طرح هایی که بیشتر جلب توجه کرده خیلی وقتها هم چالش برانگیز است.
مثلا اینجا در طراحی لباسهای تیم چک، طراح از پارچه هایی نیلگون با شیوه چاپ و رنگ آمیزی سنتی این کشور که یکی از میراث ناملموس جهانی هم هست بهره برده؛ روشی که در طول سالها از کشورهایی مثل اندونزی، هند و ژاپن از جاده ابریشم به اروپا رسیده! و برخی از ناظران به کارگیری آن را در طراحی لباس رسمی اعضای تیم المپیک نوعی توجه به دیپلماسی براساس تاریخچه فشن می دانند. اما طراح در این لباسها نگاهی هم به فرهنگ ژاپنی داشته و اجزایی هم به آن افزوده مثل بادبزن یا کیفهای حصیری ظریف که صدای منتقدان را درآورده است . بعضی از ورزشکاران اون لباسهارو به اندازه کافی راحت و دوست داشتنی می دونند و برخی از طراحان معتقدند طرح ها خیلی غیر حرفه ای هستند و هرسال طراحی لباسها بد و بدتر شده!
یا این ورزشکاران کانادایی که با کتهای جینشان در المپیک تلاش کردند تا یادآور نقش تقریبا فراموش شده جین در دنیای مد کانادا و امریکا باشند. کتهایی که روی آن طرح نقاشی هایی دیواری، با نگاهی به هنر ژاپنی، گلدوزی شده اند. اونها به برندی که لباسهاشون رو طراحی کرده افتخار می کنند و معتقدند که لباسهاشون مورد توجه قرار گرفته! مثل امریکایی ها که با افتخار از برند معروف Ralf lauren بهره بردند! اما با وجود این رضایت، این سوال مطرح شده که آیا جنس جین و این طرح ها برای هوای گرم این روزهای ژاپن مناسب است؟
اما طرح لباس ژاپنی ها نظر منتقدان را با خودش همراه کرده و در گروه بهترین ها قرار داده. اونها تقریبا شبیه تیمشان در المپیک 1964 ظاهر شدند؛ لباسهایی به رنگ پرچمشان یعنی سفید و سرخ با این تفاوت که این بار رنگها جابجا شدند. برای نخستین بار تولیدکننده و حامی لباسها برای تمام ورزشکاران المپیک و پارا المپیک لباسی یک سان و منطبق با ویژگیها و نیازمندیهای آنان تولید کرد و آتقدر به جزئیات مورد نیاز توجه کرد که ورزشکاران پارا المپیک این را یک اتفاق خجسته در طراحی لباس ها دانستند.
از ویژگیهای لباس های فیروزه این قزاق ها هم در این دوره اینه که اعضای تیم در تمام مراحل تهیه لباس از انتخاب طرح تا رنگ و پارچه همراهی داشتند تا به این لباس های به رنگ آسمان کشورشان برسند و مورد توجه واقع بشن!
چینی ها هم برای اینکه به چشم بیان طراح برگزیده جشنواره سینمایی bafta رو انتخاب کردند تا لباسهای بزرگترین گروه ورزشکاران این دوره از المپیک رو با 777 نفر طراحی کنه! لباسهایی با رنگهای سرخ و سفید و نمادی از قهرمانی اژدها !
اما مکزیکی ها برای تهیه لباس رسمی ورزشکارانشان در المپیک، یک مسابقه انلاین برای طراحی برگزار کردند و در نهایت این طرح که با سوزندوزیهای سنتی مردمان بومی این کشور تزئین شده بخشی از پیشنهادهایی بود که مردم می توانستند به آن رای بدهند و لباس موردنظرشان را انتخاب کنند.
و حالا باز استادیوم توکیو و رژه تیم های شرکت کننده در المپیک؛ مثل یک طرح هنریه که هر سرزمین بخشی از زیبایی و پیام اون رو تامین می کنه!
اونجا که کلمبیایی ها روی کلاهشون دوخت های ظریف محلی شون رو دارند یا لباس سنتی مالزیایی ها که ترکیبی از رنگ زرد و آبی سلطنیه! به رنگ پرچشمون! کفش های تیم بوتان با اون طراحی زیبای سنتی و گلدوزیهای رنگی رنگی و تیم های افریقایی که هرکدام نمادی از فرهنگشون رو در بخشی از لباسهاشون دارند و لباس تیم ایران که یک نماد گویاست از نوعی دیپلماسی که هرگز به کار گرفته نشده!