عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: در استانه ماه محرم هستیم و یکی دیگر از تناقضات سیاستگذاری در ایران برجستهتر از گذشته خود را نشان خواهد داد. شکاف قدرت و مسئولیت در موضوع مهمی چون
کرونا در این ماجرا آشکارتر میشود.
وضعیت موج پنجم کرونا بر کسی پوشیده نیست. صدای وزیر هم درآمده. او که قبلاً مخالف قرنطینه بود اکنون از رهبری کمک طلبیده است تا بلکه با تعطیلی کامل دو هفتهای از تبعات این موج خلاص شوند.
مسئولین قرارگاه مبارزه با کرونا هشدار پشت هشدار میدهند که نظام درمانی در حال استهلاک نهایی است. تصاویر وصل کردن سرم در فضای باز و راهروهای بیمارستانی منتشر میشود. کمبود سرم نمکی آشکارا اعلام میشود. قیمت داروهای کرونا سر به فلک میزند، هیچ چشماندازی از بهبودی این مسأله وجود ندارد، تعداد فوتیهای رسمی به بالای ۴۵۰ رسیده است و اگر تعداد واقعی را براساس محاسبات دقیق انجام شده سال گذشته حساب کنیم، روزانه چهار رقمی خواهد بود. مرگ و میر به افراد میانسال و جوان نیز رسیده است.
در کنار همه اینها به یک باره شاهد آن هستیم که رییس سازمان تبلیغات اسلامی اعلام میکند که اجازه تعطیلی هیچ هیأتی را نمیدهیم و مقابل ممانعت از روضههای خانگی میایستیم.
در چنین شرایطی کاشف به عمل آمده است که با دستورالعمل
ستاد کرونا به شرح زیر این مراسم برقرار میشود. «۱ - برگزاری هیئت در فضای باز با یک سوم ظرفیت. ۲ - برگزاری هیئت در فضای بسته با یک چهارم ظرفیت. ۳ - زمان برگزاری مجالس حداکثر ۲ ساعت. ۴ - استفاده از طبل و سنج با شرط شخصی بودن یا ضدعفونی کردن هنگام جابجایی بین افراد. ۵ - دسته روی به صورت محلی و رعایت فاصله گذاری. ۶ - ضرورت فاصله گذاری اجتماعی در طول مراسم. ۷ - استفاده از ماسک به صورت مستمر. ۸ - توزیع اقلام بهداشتی در ایستگاههای صلواتی با عنوان موکب سلامت»
این دستورالعملها بیهوده و در واقع نامعتبر است. بهتر بود به جای آن نوشته میشد که هر طور دوست دارید عزاداری کنید. در فضای بسته یک سوم ظرفیت یا در فضای باز یک چهارم ظرفیت یعنی چه؟ مگر هواپیما و اتوبوس و سینماست که تعداد صندلی آن مشخص باشد؟ به علاوه مگر افراد جای ثابتی مینشینند که کنترل شوند؟ ظاهراً نویسنده دستورالعمل یک بار هم در هیأت عزاداری حضور نداشته، یا داشته و خواسته با نوشتن این ضوابطِ بیضمانت اجرا از خودش رفع تکلیف کند.
این تعارض سیاستگذاری از کجاست؟ از اهداف متعارضی که برای حکومت و نیز ساختار آن تعیین و تعریف شده است. از شکافی که میان قدرت با مسئولیت و در نتیجه پاسخگویی وجود دارد. روشن است که اگر مسئولین ستاد کرونا قدرت کافی داشتند، به طور قطع این مجالس را ممنوع میکردند، تا بلکه این موج بخوابد و اثرات واکسنها به داد مردم برسد.
ولی چرا چنین مجوزی را صادر میکنند؟ چون مسئولیت دارند، ولی قدرت ندارند. چون عدهای دیگر دنبال اهداف خودشان هستند و اجازه تعطیلی هم نمیدهند، مرگ و میر مردم هم مشکل آنان نیست و خود را هم در برابر آن پاسخگو و مسئول نمیدانند.
تعارض در اهداف کجاست؟ در اینکه وظیفه اصلی حکومت حمایت از حیات مردم و تأمین نظم و امنیت و احتیاجات مردم است. از این حیث وظیفه اول آنان برقراری نظامات برای کاهش ابتلا به این ویروس و نیز کاهش مرگ و میر از طریق درمان و واکسیناسیون است. ولی در عمل اختیارات هیچکدام را ندارند، زیرا عدهای دیگر هدف اصلی را انجام مناسک و شعایر میدانند و برای هیچ چیز دیگری اولویت قایل نیستند.
با یکدست شدن سه قوه انتظار میرود که از این تناقضات کاسته شود، هر چند این تناقضات هیچگاه در این ساختار صفر نخواهد شد. ولی پرسش این است که به کدام سو خواهد چرخید، به سوی برقراری مناسک یا کاهش مرگ و میر و کنترل کرونا؟ پاسخ به این پرسش سخت است.
اینگونه تناقضات چالش مهمی است که دولت بعدی مکرر با آن مواجه خواهد شد. افراد بدبین گمان میکنند که اغلب این تعارضات به نفع تقدم دادن به انجام شعایر و مناسک حل میشود و خوشبینها گمان میکنند که به نفع تأمین نیازهای مردم حل خواهد شد.
در هر صورت یک چیز مسلم است و این است که مثل الآن نخواهد بود تا عدهای غیر معتقد به آنان زیر دستورالعملهای مشابه را امضا و ابلاغ کنند.