زندگی زنان جلای وطن کرده برای ازدواج در کره جنوبی آسان نیست، حتی برخی از آنها به محض انتقال به کرهجنوبی در معرض برچسبهای اجتماعی، خشونتهای خانگی و بدرفتاری قرار میگیرند.
بسیاری از آنها در حالی به کره جنوبی میروند که حتی زبان کشور جدید را نمیدانند، با این وجود برای کسب جایگاه مناسب و ایدهآل در جامعه کرهای سعی و کوشش میکنند.
افسر پلیس شدم
کیمهانا برای نخستین بار همسرش را در نپال و در یک قرار عاشقانه که عمهاش ترتیب داده بود، ملاقات کرد. شوهر او از کرهجنوبی آمده بود و در طول سه روز، آنها درباره جزئیات زندگی با هم تبادل نظر کردند و همان سال برای زندگی کردن با هم به کرهجنوبی رفتند.
هانا میگوید عجیب نیست که مردان و زنان جوان نپالی برای ازدواج یا کار، به خارج سفر کنند زیرا فرصتها در نپال محدود و نابرابر است.
بعد از گذشت یازده سال از ملاقات عاشقانه، اینک هانا در کره افسر پلیس شده بود، هانا از جمله معدود نیروهای پلیسی است که اصالت کرهای ندارد.
او ۳۱ سال دارد، بعد از به دست آوردن تابعیت کشور جدیدش اسم نپالی خود را تغییر داد. او میگوید: برخی از افراد بر این باورند که من مانند کرهایهای اصیل، توانایی فعالیت در کسوت پلیس را ندارم، البته من برای فکر کردن به این چیزها وقت ندارم.
او میافزاید: وقتی لباس رسمی پلیس را میپوشم و اسلحه را در کمرم جاسازی میکنم، فکر نمیکنم دیگران دربارهام چه فکری میکنند.
هانا در حال حاضر افسر پلیس امور مهاجرت است و ماموریت او ایجاد پل بین دو جامعه نپالی و کرهای میباشد.
تعداد زنان خارجی که مردان کرهای ازدواج میکنند، در سالهای اخیر افزایش یافتهاست؛ به گزارش مرکز دولتی حمایت از خانوادههای چند ملیتی، تعداد ازدواج از ۱۲۰ هزار و صد و ده مورد در سال ۲۰۰۷ میلادی به ۲۸۷ هزار و ۲۹۸ مورد در سال ۲۰۱۹ رسیدهاست.
با وجود همه تبلیغات، عروسهای شرق و جنوب شرقی آسیا، از سوی جامعه کره با تبعیض مواجهند و تصورات کلیشهای درباره آنها وجود دارد؛ برای مثال مردم کره آنها را "عروسهای پستی" یا "زنان فروخته شده به کره" توصیف میکنند.
هانا میگوید: به یاد میآورم که یکبار همراه پسر کوچکم سوار اتوبوس شدیم، مردی به صورتم فریاد کشید و گفت: ویتنام! بیا و اینجا بنشین! ...زیرا زنان ویتنامی یک سوم عروسهای خارجی را در کره جنوبی تشکیل میدهند و بیشترین درصد مهاجرت برای ازدواج با مردان کرهجنوبی را دارند.
با این وجود کیم هانا توانسته از فشار این موضوع تا حد زیادی کم کند او احساس میکند جامعه کرهای نسبت به قبل بهتر شده و بیشتر از قبل با فرهنگهای مختلف کنار میآید.
از سال ۲۰۰۸ میلادی، دولت کره مراکز حمایت از فرهنگهای متنوع را در داخل این کشور به راه انداخته است.
هانا میگوید مهاجران زیادی اینک در کره هستند و با توجه به ماهیت کارم، تعداد پرشماری از آنها را از نزدیک ملاقات کردهام.
فعال حقوقیام، در ویتنام خوابش را هم نمیدیدم
وناوککوم برای نخستینبار، همسرش را در وطن خود ویتنام ملاقات کرد، که فرزند یک کشاورز ویتنامی بود حالا مدرک فوقلیسانس حقوق دارد و چندی پیش عنوان شهرداری افتخاری پایتخت سئول را به دست آورده بود.
پیشرفت او تا جایی ادامه داشت که سال گذشته به عنوان نماینده پارلمان از حزب حاکم دموکرات لیبرال، نامزد شد، تا به این شکل یکی از معدود غیر کرهای هایی باشد که در این زمینه گام برداشته، البته تلاشهای او برای پیروزی بیثمر بود.
با این وجود هنوز به فعالیت خود و مبارزه برای قانونگذاری برای جلوگیری از تبعیض علیه مهاجران ادامه میدهد،
نقطه عطف فعالیت او زمانی بود که توانست از جایگاه خود برای کمک به کارگران ویتنامی که اعتصاب کرده بودند استفاده کند.
او میگوید در ویتنام هیچوقت تصور نمیکردم بتوانم در بدنه قدرت حاکم، حضور داشته باشم، اما در کره جنوبی وقتی تلاشهایم برای کمک به کارگران ویتنامی نتیجه داد، فهمیدم که در اینجا میتوان تغییر واقعی ایجاد کرد.
هانا موانعی را نیز در کار خود داشته است. به عنوان مثال، اخیراً هنگامی که او سعی میکرد به کارگران مهاجر کمک کند تا ویزای اقامت خود را تمدید کنند، دولت به شیوهای نامحترمامه او را خطاب قرار داد، او میگوید: اگر با من اینگونه رفتار شود، تصور کنید که چگونه با دیگر مهاجران رفتار میشود.
مترجمم، و بعد از طلاق روی پاهای خودم ایستادم
هنگامی که کیلا (نام مستعار) در سال 1999 از فیلیپین وارد سئول شد 24 ساله بود. اولین بار بود که به خارج از کشور سفر میکرد. کلیسایی در فیلیپین واسطه ای بود که این دو را برای ازدواج معرفی کرد - ازدواج آنها پس از چند سال به هم خورد. شوهرش شروع به نوشیدن مشروبات الکلی کرد تا اینکه سرانجام خانه را ترک کرد و حمایت مالی از کیلا و سه فرزندشان را متوقف کرد.
کیلا میگوید: از من خواستند طلاق بگیرم، اما طلاق در فیلیپین دشوار است، بنابراین در ابتدا رد کردم.
كیلا بدون حمایت به دنبال شغل بود. او می گوید: من ساعتهای طولانی کار میکردم. اما گاهی پول کافی برای پرداخت تمام صورت حسابها نداشتم.
امروز کیلا راهنمای زنان مهاجر است و همزمان به عنوان مترجم اداره پلیس و خدمات مهاجرت فعالیت میکند. او به زنان مهاجر میآموزد که ازدواج در کره جنوبی تنها به معنی ورود به خانواده جدید نیست بلکه به معنی ورود به فرهنگ جدید است.
دولت کره مراکزی را هم برای آموزش تعداد رو به افزایش مردان متقاضی ازدواج با مهاجران ترتیب داده است تا با تفاوتهای فرهنگی آشنا شوند. کیلا میگوید دوست دارم بچههایم مثل بچههای کرهای زندگی کنند، دخترم میخواهد ستاره پاپ شود، پسر وسطیم در شرکت فناوری اطلاعات شروع به کار کرده و پسر بزرگم نیز باید به سربازی اجباری نیروی دریایی برود، تمام تلاشم را کردم تا بچههایم متناسب با فرهنگ کرهای رشد کنند و آموزش ببینند.