عصرایران؛ محسن کرامتی - ورزشگاه غازی در کابل یکی از پرخاطرهترین اماکن ورزشی - فرهنگی کشور افغانستان است که پس از گذشت چند سالِ خوش، حالا دوباره خود را در دست طالبان میبیند. غازی به معنی قهرمان از این جهت بر این ورزشگاه نام نهاده شد تا یادمانی باشد از افغانستانی که خود را از سیطره بریتانیا رها کرده بود. این ورزشگاه در سال ۱۹۲۳ میلادی ساخته شد تا بستری برای نشاط، ورزش و امید مردم افغان باشد. نخستین بازی رسمی در این ورزشگاه میان دو تیم ملی فوتبال ایران و افغانستان برگزار شد که با نتیجه تساوی به پایان رسید.
روزگار این ورزشگاه هم مانند خاک افغانستان به شادی دوام نیافت. در سال ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۲۰ خورشیدی) طالبان با قدرت گرفتن در این جغرافیا، از این ورزشگاه برای اعدام متهمان استفاده کرد! پیش از آغاز مسابقات فوتبال در غازی استادیوم، طالبان برنامه ویژهای برای پاشیدن گردِ غم و اندوه داشتند. متهمی که قرار بود اعدام شود به زمین چمنِ سبز ورزشگاه غازی میآمد و به بدترین شکل کشته میشد. فریاد شادی و هلهله بنیادگرایان افراطی پایانی بر نمایش تلخ آنها و مجوزی برای شروع مسابقه فوتبال در غازی استادیوم بود. در آن سالها بازیکنان فوتبال حق پوشیدن لباس ورزشی نداشتند و باید با همان لباس ملی - محلی خود پا به توپ میشدند.
پس از تار و مار شدن طالبان به دست نیروهای ائلاف بین المللی و آزاد شدن خاک این کشور، نظام جدیدی بر سر کار آمد. در کنار ناآرامیهای همیشگی در افغانستان و انفجار انتحاریها، این ورزشگاه دوباره پناهگاهی برای مردم و جوانان افغان شد. ورزش، گریزِ مسالمتآمیزی برای عبور از شرّّ بنیادگرایی و تفکر طالبانیسم در این کشور بود و کجا بهتر از ورزشگاه غازی؟ مردم دسته دسته، از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان برای تماشای فوتبال به ورزشگاه میآمدند.
شادی در زمینِ خسته ورزشگاه غازی جوانه زده بود و معجزهی امید دوباره بر دل افغانها نشسته بود. کنسرت موسیقی، مسابقات فوتبال و لیگ برتر افغانستان در این ورزشگاه همانند دیگر ورزشگاههای این سرزمین برپا شده بود. مردم افغانستان به امید ساختن کشورشان و عبور از خاطرات تلخ طالبان و بنیادگرایی افراط گرایان، ساعتی را در این ورزشگاه سپری میکردند.
حالا دوباره ورق برگشته است. کابل، پایتخت افغانستان دوباره توسط طالبان فتح شد. غازی هم فتح شد. لباس رزم جای لباس رنگین مردمان سرزمین آفتاب را گرفت. غازی تا سالها شاید دیگر رنگ یک فستیوال شاد را به خود نبیند و هیچ توپی از دروازههایش رد نشود، اما دشمن نمیتواند امید را از دلِ دلسوزان و وطن پرستان این خاک پاک کند. همسایگانِ همزبان و همریشه ما برای کامبک و پیروزی بر شرّ، باز هم به غازی و دیگر میدانها برمیگردند...
* «دشمن علیه فوتبال» کتابی است به قلم سایمون کوپر که با ترجمه عادل فردوسی پور بارها تجدید چاپ شده است