عصر ایران؛ مهرداد خدیر- از پذیرش عضویت دایم و پیوستۀ ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، به عنوان مهمترین موفقیت دیپلماتیک دولت آقای ابراهیم رییسی یاد میشود و طبعا این پرسش پدید میآید که چگونه در این مدت کوتاه این اتفاق افتاده است؟
پاسخ این است که داستان مربوط به امروز و دیروز نیست و 6 سال پیش قرار بود عضویت ایران در این سازمان نهایی شود اما تاجیکستان به دلیلی که گفته خواهد شد مخالفت میکرد.
20 مرداد امسال و تنها یک هفته پس از استقرار رییس جمهوری جدید و در حالی که هنوز جانشین محمد جواد ظریف در وزارت امور خارجه مستقر نشده بود علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در حساب کاربری خود در توییتر نوشت:
«ساعتی قبل در گفت وگو با دوست و همکارم - نیکلای پاتروشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه - تحولات افغانستان، سوریه و خلیج فارس را بررسی کردیم. خوشبختانه موانع سیاسی برای عضویت ایران در پیمان شانگهای برداشته شده و با طی تشریفات فنی، عضویت ایران نهایی خواهد شد»
بدین ترتیب، شمخانی پیشاپیش خبر داده بود. منظور او از موانع سیاسی هم چنان که اشاره شد مخالفت تاجیکستان بود.
اما چرا تاجیکستان مخالفت میکرد و چرا پس از 6 سال دست از مخالفت برداشت و اصطلاحا از خر شیطان پایین آمد؟
ماجرا از این قرار است که در سال 1394 محیالدین کبیری رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان (حنات) به روال سالهای گذشته در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران شرکت کرد و به گرمی مورد استقبال قرار گرفت. این در حالی بود که چند ماه قبل از آن این حزب به اتهام تلاش برای سرنگون کردن حکومت تاجیکستان و جایگزین ساختن یک نظام اسلامی در این کشور فارسیزبان غیر قانونی اعلام شده بود.
محی الدین کبیری از شاگردان و دستیاران سید عبدالله نوری رهبر فقید این جنبش بود که میکوشید اسلامگرایان را در تاجیکستان پس از فروپاشی اتحاد شوروی روی کار آورد هر چند که وجه فرهنگی او می چربید اما نفوذ و شبکۀ خانوادگی امام علی رحمان اف که بعدتر «اف» را از نام خانوادگی خود برداشت تا چهرۀ تازهای از خود به نمایش بگذارد بسیار قویتر از آن بود که مجالی به دیگران بدهد.
سفر کبیری به تهران به مذاق حاکمان دوشنبه بسیار تلخ نشست تا جایی که تلویزیون تاجیکستان در اقدامی بی سابقه فیلمی پخش کرد که در آن ادعا میشد ایران در جنگهای داخلی این کشور دخالت داشته است. امری که از جانب تهران به شدت تکذیب و به تلاش های اسراییل برای ایجاد شکاف میان دو مردم هم زبان نسبت داده شد.
از دیگر اقدامات دولت «دوشنبه» بستن نمایندگیهای کمیته امداد و رایزنیهای فرهنگی و چند نهاد اقتصادی بود. پیگیری رد پولهای بابک زنجانی و همکاری نکردن طرف تاجیک هم از دلایل دیگر ذکر شده است.
سفر آقای رییسی به دوشنبه و موافقت تاجیکستان با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای اما نشان داد امام علی رحمان از خر شیطان پایین آمده است. دلیل آن هم می تواند خواست شخص پوتین باشد چندان که توییت 20 مرداد آقای شمخانی مضمونی نزدیک به این دارد.
محیالدین کبیری مهمترین مخالف حکومت خانوادگی رحمان بر تاجیکستان است و بر خلاف تبلیغات رسمی علیه او بیشتر به تبعات حکومت خانوادگی انتقاد دارد و مانند قبل خواستار روی کار آمدن حزب خود نیست بلکه گفته است قصد دارد تاجیکستان را از سیطرۀ اقتصادی و سیاسی یک شبکۀ خانوادگی رها کند.
جدای این موارد یکی از ناخرسندیهای دولت تاجیکستان از ایران هم این بود که وقتی کتب فرهنگی و ادبی درخواست میکنند آثار ایدیولوژیک می فرستند حال آن که برای آنها زبان فارسی اولویت دارد.
با این وصف می توان گفت مهم ترین مانع پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای، مخالفت تاجیکستان بود و این مخالفت هم به سبب روابط جمهوری اسلامی با محیالدین کبیری و نهضت اسلامی و هم امتیاز گرفتن از آمریکا و اسراییل عنوان شد. هر چند روشن نیست که «دوشنبه» واقعا بدبین شده بود یا با نگاه توطئه انگارانه این هم یکی از بازی های روسیه بود که کارت شانگهای را برای خود نگاه داشته بود؟