عصرایران ؛ جعفر محمدی - قدسی کردن امور زمینی، یکی از آفت های بزرگی است که همواره جوامع دینی را به شدت تهدید می کند و بروز انواع ناهنجاری ها همانند تک صدایی و استبداد را زمینه سازی و آن را تئوریزه می می کند.
اخیرا یکی از علمای قم که رابطه نزدیکی با دولت دارد و بسیاری او را از پشتوانه های مذهبی دولت احمدی نژاد می دانند، اعلام کرده است که چون رییس جمهور از جانب رهبری حکم می گیرد پرتوی از نور بر او نیز تابیده می شود و وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.
همسان سازی اطاعت از یک رییس جمهور با اطاعت از پروردگار عالمیان، در حالی صورت می گیرد که خداوند در قرآن کریم، تنها اطاعت از خود و "اولی الامر" را واجب کرده است و مادون آنها، هرگز واجب الاطاعه نیستند مگر در امر آنان به پیروی از دستورات الهی که خود این نیز نه اطاعت از آمران ، که اطاعت از خداست.
واجب الاطاعه کردن مسوولانی که همانند سایر مردم، جایزالخطا هستند، مقدمه ای است برای مسدود کردن راه نقد و انتقاد و بدین ترتیب اگر این باور جا بیفتد که اطاعت از رییس جمهور، اطاعت از خداست و عدم پیروی، معصیت است آنگاه باید نتایج این ایده جدید را نیز بپذیریم که از آن جمله می توان گفت هیچ کس حق ندارد سخنی در مخالفت با رییس جمهور بگوید و او و سیاست هایش را نقد کند و نیز هر کسی که از او اطاعت نکرده، از خدا اطاعت نکرده و معصیت کار است و طبق موازین فقهی، معصیت کاران، باید تعزیر شوند و شلاق بخورند و نتایجی مشابه آن!
گذشته از این، طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رهبر انقلاب فقط برای یک نفر حکم صادر نمی کنند بلکه افراد متعددی از رده های نظامی گرفته تا سیاسی و ائمه جمعه و ... احکام انتصاب خود را از رهبری می گیرند و طبیعتا همه آنها نیز در همه امور متفق القول نیستند و اختلاف نظراتی گاه بسیار عمیق بین منصوبین رهبر در یک موضوع واحد وجود دارد.
حال اگر حکم کنیم که اطاعت از کسانی که از رهبری حکم گرفته اند، همانند اطاعت از خداست، در موارد متعددی که بین این افراد اختلاف نظر هست چه باید کرد تا خدای ناکرده، معصیتی شکل نگیرد؟!
مثلا، هم میرحسین موسوی از رهبر انقلاب حکم عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد و لذا پرتوی از نور ولایت بر او نیز تابیده است و هم احمدی نژاد حکم تنفیذ ریاست جمهوری اش را از رهبری گرفته است.
حال اگر استدلال واجب الاطاعه بودن احمدی نژاد صحیح باشد، با همان استدلال، باید گفت که میرحسین موسوی نیز واجب الاطاعه است و البته مومنان چه حیرتی دارند در میان این دو مرد واجب الاطاعه در شرایط کنونی!
و این در حالی است که نه موسوی و نه احمدی نژاد هیچ کدام در سلسله مراتب وجوب اطاعت الهی قرار نمی گیرند و این تنها قوانین مسلم شرع هستند که اطاعت یا عدم اطاعت از آنها، مستوجب پاداش یا کیفر الهی است والا اگر با استدلال های برخی آقایان به ماجرا بنگریم، آنگاه حتی معاون یک مدرسه نیز واجب الاطاعه می شود چه آنکه او حکمش را از مدیر و مدیر از رییس اداره و رییس از مدیرکل و مدیرکل از وزیر و وزیر از رییس جمهور واجب الاطاعه گرفته است و بدین ترتیب جامعه ای خواهیم داشت پر از مسوولانی که اطاعت از آنها اطاعت از خدا محسوب می شود و مردمی که کاری جز اطاعت کردن ندارند!
وین ابرهای خشک و حالی حقمان است!
1) باید اجازه می دادید تا متن کامل سخنان ایشان منتشر شود و ایشان ابعاد نظریه خود را کاملا تبیین کنند؛ بعد شخصی متخصص در این کار، آن را نقد می کرد.
عجله و شتابزدگی که برخی جریانات خاص، برای نقد سخنان حضرت آیت الله مصباح یزدی داشته اند؛ حتی در مورد نظریات سروش هم دیده نمی شود؛ که جای سؤال جدی دارد.
2) متاسفانه شما موضوع را آن طوری مطرح کرده اید که بتوانید به آن جواب بدهید. برای نمونه اکثر ایرادات شما به این نکته برمی گردد که احمدی نژاد در برخی فرامین از رهبری تبعیت نکرده، آیا باز هم باید او را اطاعت کرد؟
یا پرسیده اید که این نظر، شامل هاشمی و خاتمی هم می شده است؟
تمام این ها، به این نکته برمی گردد که شما سهوا یا عمدا خود را به فراموشی زده اید. علامه مصباح یزدی مشخصا، این خط اطاعت را به دلیل تنفیذ ولی فقیه دانسته اند، در نتیجه مشخص است که حدود واجب الاطاعه بودن رئیس جمهور نیز در همان حدودی است که مقام شامخ ولایت فقیه تعیین می کنند؛ می باشد. برای نمونه حضرت آقا در در حکم تنفیذ دکتر محمود احمدی نژاد فرموده اند که :
"تنفيذ اينجانب تا هنگامى است كه ايشان بر اين صراط قويم پايدار باشند."
مشخص است که تا زمانی که احمدی نژاد در این چارچوب حرکت کند، باید از او اطاعت کرد و خارج از آن محلی از اطاعت ندارد. به علاوه از همین جا جواب بقیه سؤالات شما مشخص می شود و اگر هر رئیس جمهوری چه آقای هاشمی و چه آقای خاتمی نیز در این چارچوب حرکت کنند، اطاعتشان واجب است و خارج از آن خیر.
کاملا واضح است که شما باید توضیح و تبین کامل نظریه این استاد گرانمایه و علامه زمان را می شندید و بعد آن را نقد می کردید. آن هم نقدی توسط متخصصین این رشته و اجازه نمی دادید تا نقد نظریات این عالم فرزانه، در حد اظهار نظرات عامیانه آورده شود.
به خصوص که عنایت دارید که بعد از اینکه حضرت آیت الله مصباح یزدی، در اقدامی شجاعانه به پاسخ گویی به شبهات جناح موسوم به اصلاح طلب در 8 سال زمامداری آن ها پرداختند و یک تنه اجازه ندادند تا پیش از این، جوانان مومن را با انواع و اقسام شبهات آلوده بکنند؛ مورد حجمه بی اندازه رسانه های اصلا ح طلب قرار گرفتند.
و همان طور که شهید دکتر بهشتی را به دلیل مقابله با جریان لیبرالیسم و سکولاریسم، ترور شخصیت کردند؛ این اندیشمند گرانمایه را نیز به همان تیغ آلودند و به همن دلیل متاسفانه برخی افراد، نسبت به ایشان حساس شده اند و بدون منطق بر ایشان می تازند.
هوشیار باشید که جریان سکولاریسم تبلیغاتی با اتهام آلودن ایشان، ما را از نعمت وجود ایشان محروم نکند و اینگونه نباشد که مانند علامه مطهری، تنها بعد از شهادت ایشان، به خود بیاییم.
ببخشید! این فتوی شامل همه رئیس جمهور هاست یا فقط احمدی نژاد؟
پس اطاعت از بنی صدر و خاتمی و....
هم واجب شد
:)
مگه شما می خواهید رییس جمهور قانونی رو قبول نکنید؟
مگه تو همه کشورها از رییس جمهور از قوانین اطاعت نمیشه شما بو تو یه کشور و از قوانینش اطاعت نکن ، میتونی؟
حلال چون عنوانش مذهبی شده شما روش حساس شدین؟