از زمان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در نیمه ماه اوت سال ۲۰۲۱، دولت ایتالیا بیش از ۴ هزار شهروند افغان را از این کشور خارج کرده است. با این حال هزاران نفر از بستگان همین افراد در کابل مانده و اعضای خانوادهها از هم جدا شده اند.
به گزارش عصرایران به نقل از یورونیوز، جامعه جهانی بارها خواستار از سرگیری عملیات خروج شهروندانی شده است که میخواهند از افغانستان مهاجرت کنند. با این حال همین امر مستلزم کسب موافقت طالبان است.
جیورجیا اورلاندی، خبرنگار یورونیوز در ایتالیا با شماری از افغانهایی که به تازگی به این کشور پناه آورده اند و چالشهای زندگی در غربت گفتوگو کرده است.
احمد (نام مستعار) در ماه اوت همراه با شماری از اعضای خانوادهاش با یک پرواز نظامیِ ایتالیا افغانستان را ترک کرد. او میگوید از زمان ورود به کشور جدید روزی نیست که به دو خواهرش که همچنان در کابل ماندهاند فکر نکند: «به هیچ وجه امکان آمدن به اینجا را ندارند. همه تشویش من هم به همین خاطر است. کاش آنها اینجا بودند. کاش میتوانستیم قاچاقی به یک کشور دیگر راهیشان کنیم، دلمان (خیالمان) جمع بود که کار میکنند و زندگیشان تامین میشود. اما اینها دو دختر هستند و امروز شرایط در افغانستان برای زنان بسیار سخت شده است، بهخصوص آنهایی که بیسرپرست هستند.»
تمام اعضای خانواده احمد از اقلیت شیعه هزاره هستند؛ گروهی که پیشتر هدف حملات طالبان بودند و هماکنون به سیبل اصلی بمبگذاریهای داعش تبدیل شده اند. احمد درباره ناامنی برای هزارهها در افغانستان میگوید: «من چهار سال نتوانستم از کابل به جاغوری [زادگاهم] بروم. در جاده کابل به جاغوری سر صدها نفر را بریدند. سر زنها را بریدند.»
مادر احمد به همراه پسرش به ایتالیا آمده است. اگرچه از زندگی در امنیت راضی است اما نگران دو دخترش است که در کابل مانده اند: «آنها زن هستند و هیچکسی مراقبشان نیست. هربار با دخترانم صحبت میکنم، میگویند وضعیت بدتر میشود. همیشه وحشتزده اند.»
با وجود همه دشواریهای زندگی در یک کشور جدید و دور از دو عضو جدا مانده خانواده، ایتالیا برای احمد و هزارن پناهجوی دیگر افغان، سرپناهی امن و سرزمینی آزاد است؛ کشوری که میتوان در آن به آینده کودکان، بدون جنگ و بمبگذاری و مرگ خوشبین بود. احمد میگوید: «برای من تا آخر عمر چیز زیادی نمانده. ۴۳ ساله هستم. آینده اولادهایم (فرزندانم) خوب است. اینجا درس میخوانند. آینده خانوادهام هم خوب است. حداقل از نظر امنیت. اینجا بمب و انفجار نیست.»
افغانستان از بیش از چهار دهه پیش و پس از انقلاب ثور ۱۳۵۷ وارد یک چرخه بیپایان خشونت شده است. طالبان که در سال ۱۹۹۶ و با هدف پایان دادن به جنگ داخلی به قدرت رسیدند و توانستند گروههای مجاهدین درگیر در آن دوران را از میدان به در کنند، از سال ۲۰۰۱ به بعد به یک پای ثابت جنگ داخلی جدید با حکومت مورد حمایت غرب و نیروهای نظامی خارجی تبدیل شدند. رهبران امارت اسلامی افغانستان هماکنون عملا از خنثی کردن تهدیدهای داعش خراسان ناتوانند.
هیچکدام از ۵ فرزند احمد در دوره حاکمیت طالبان متولد نشده اند. مانند بسیاری دیگر از جوانان و نوجوانان افغانستان، سقوط حکومت سابق و بازگشت طالبان به قدرت، رویاهای دختر احمد را هم بر باد داده است: «نمیتوانم بر زندگی شخصیم متمرکز شوم. نمیدانم باید چکار کنم. باید فقط به خودم فکر کنم؟ نمیتوانم. [شرایط افغانستان] برای یک دختر، برای همه سخت است. وقتی در کشور خودم بودم، آرزویم این بود که سیاستمدار شوم. اما حالا میخواهم هنرپیشه یا دکتر شوم.»
با وجود همه دشواریها، دختر احمد هم احتمالا مانند بسیاری از هم سن و سالهایش به آینده امیدوار است: «ایمان دارم که یک روز به افغانستان باز خواهم گشت. آن موقع میتوانم به مردمانم و به کشورم کمک کند. ایمان دارم.»