عصرایران؛ رضا غبیشاوی - سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهوری به تازگی سفر رسمی به روسیه داشت و با ولادیمیر پوتین رئیس فدراسیون یا اتحادیه روسیه دیدار داشت. در این باره، می توان این نکات را ذکر کرد.
- سفر رئیسی به روسیه و دیدار با پوتین، دستاورد ملموس یا فوق العاده ای نداشت بلکه می توان آن را یک سفر معمولی و روتین با دیدارها و گفتگوهای معمولی تر و روتین تر دانست. نشانه اینکه هیچ توافق یا تصمیم مهمی در این سفر اعلام نشد. ضمن اینکه این سفر خالی از امضای توافقنامه یا قراردادی بود. سخنان و اظهارنظر نیز بیشتر حول محور کلیات و تعارفات و کلیشه ها و شعارها بود.
- سطح روابط ایران و روسیه بالاست. نشانه اینکه این روابط به سطح همکاری های نظامی - امنیتی رسیده است. آنچه که در همکاری نظامی ایران و روسیه در حمایت از دولت بشار اسد در میدان سوریه روی داد شاهدی بر این مدعاست. نیروهای نظامی ایران و روسیه در سوریه با همکاری یکدیگر توانست هدف از پیش اعلام شده درباره نابودی گروه های مسلح، گروه های تروریستی، گروه های مخالفان مسلح و حفظ حکومت بشار اسد را محقق سازند. همکاری های میدانی نظامی - امنیتی، بالاترین سطح همکاری های دو کشور است.
با این حال ایران و روسیه دو متحد استراتژیک نیستند. ایران و روسیه دو چارچوب متفاوت دارند که این چارچوب ها در موضوعاتی مثل سوریه باهم انطباق و اشتراک دارند و در حوزه هایی هیچ اشتراکی ندارند (مثل اوکراین) یا در حوزه هایی مقابل هم هستند (امنیت اسرائیل).
همانگونه که ظریف هم در مصاحبه محرمانه ای که بعدا افشا شد گفت بحران کنترل شده در روابط ایران و غرب یا امریکا به سود روسیه است. به این معنی که حدی از بحران و تنش در روابط ایران و غرب / امریکا وجود داشته باشد تا ایران همچنان مشتری و نیازمند روسیه باشد.
همزمان این بحران نباید از سطح مشخصی بالاتر برود زیرا در این صورت شرکت های روسی و چینی هم در پیروی از تحریم های امریکا نمی توانند با ایران تعامل کنند. همانگونه که بعد از خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریم ها علیه ایران، شرکت ها دولتی و خصوصی روسیه به مانند شرکت های غربی ایران را ترک کردند ( به جز چند استثنای محدود مثل نیروگاه اتمی بوشهر).
- در حال حاضر نوعی نگاه صفر و صد در ایران درباره روسیه و حکومت آن دیده می شود. در یک سو برخی، نگاه صد دارند و روسیه را در اوج همه ویژگی های مثبت و خوب می دانند و کمترین انتقاد و گلایه و شکوه علیه حکومت و مقامات روسیه را نمی پذیرند و تحمل نمی کنند. در دیگر سو، نگاه "صفر" حاکم است که روسیه را در قعر چاه پلیدی و صفات منفی و بد به تصویر می کشد.
هر دو اشتباه هستند و آسیب زننده. هر دو تصور نشانه هایی از توهم و تخیل اند. هر دو تصور نشانه هایی از برتری گذشته بر اکنون و "سیاسی کاری" بر "واقع نگری" اند. روسیه نه خیر است و نه شر. روسیه کشوری است شبیه روسیه. با همه ویژگی های مثبت و منفی که تک تک آنها را باید در نظر گرفت و با آنها تعامل کرد.
به نظر می رسد این از ویژگی های منفی جامعه امروزی ماست. دور شدن از نسبی گرایی و حرکت در خط مطلق گرایی. ویژگی بسیار خطرناک که به سرعت می تواند به سایر حوزه ها نیز کشیده شود ( که متاسفانه کشیده شده است).
درباره هر چیزی و هر موضوعی به سرعت باید تعیین تکلیف کرد این سو یا آن سوی خط. خوب یا بد؟ زشت یا زیبا؟ صفر یا صد؟ خیر یا شر؟ این نگاه نه تنها ما را از درک واقعیت ها، محروم می کند بلکه درهای ارتباط واقعی، تعامل و ارتباط سودآور و کنش و واکنش مناسب به اتفاقات مثبت و منفی و فرصت و تهدیدها را از ما سلب می کند.
ضمن اینکه موضع مطلق منفی برخی دولت ها و برخی مسوولان ایرانی در برابر امریکا به نوعی باعث نوعی موضع مطلق منفی بخش زیادی از مردم در برابر روسیه شده است.
- به نظر می رسد بسیاری در نگاه به مسکو و روسیه همچنان تصوری از حکومت پادشاهی تزارها یا شوروی سوسیالیست کمونیست (اتحادیه جمهوری های شوروی) را در ذهن دارند در حالی که روسیه از این دو مرحله عبور کرده گرچه میراث دار این دو حکومت / دو عصر است. نگاهی که بیشتر از آنکه از دریچه واقعیت اکنون و جغرافیا و آمار و عدد و رقم باشد از کانال کتاب های تاریخی و فیلم ها و تصاویر و داستان های قدیمی، می گذرد... تصاویری که با آنها زندگی می کنیم و جلوی چشمان ما رژه می روند. گرچه تاثیر گذشته بر اکنون را نمی توان نادیده گرفت اما نباید گذشته را بر اکنون حاکم کرد یا اولویت داد.
اگر شوروی کمونیست ضد دین بود امروزه مسکو پایتخت مسیحیت ارتدوکس جهان است. کلمه ارتدوکس به معنی متعصب بار عام پیدا کرده و هم معنی متعصب استفاده می شود مثل یهودی ارتدوکس یا مسلمان ارتدوکس. مسیحیت ارتدوکس در مقابل مسیحیت کاتولویک. مسکو در برابر واتیکان. اگر شوروی بر پایه خودکفایی و استقلال اقتصادی بود امروز خودروهای غربی و برندهای اروپایی بر سنگفرش های تاریخی و ساختمان های قدیمی مسکو و سنت پترزبورگ، خودنمایی می کنند.
ایران امروز با وجود نزدیکی جغرافیایی به روسیه اما در ناآگاهی عجیبی نسبت به واقعیت های روسیه به سر می برد. کمترین اطلاعات و دانش را درباره روسیه امروزی داریم ... اطلاعات بخش مهمی از مسوولان و مردم ایران به تصورات قدیمی و تاریخی و تصویرسازی های رسانه ای، محدود و متکی شده است.
- روسیه یکی از غول های جهان امروز است. هم به لحاظ اقتصادی (یکی از سه کشور بزرگ تولیدکننده نفت جهان و بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده گاز جهان) هم به لحاظ سیاسی ( عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و دارای رای وتو) و هم به لحاظ نظامی ( یکی از 5 قدرت دارای بمب اتمی رسمی، دارای ارتش هجومی و دارنده یکی از ارتش های بزرگ جهان).
پیش بینی می شود تا 20 سال آینده قدرت سیاسی - نظامی و اقتصادی امریکا در جهان روبه افول روند. همزمان برآورد می شود در این مدت قدرت چین و روسیه افزایش یابد (از جمله اینکه چین به جای امریکا، قدرت اقتصادی اول جهان شود).
در این شرایط به نظر می رسد در اوراسیا با دوگانه روسیه - چین روبه رو هستیم. دوگانه ای که چین بازوی اقتصادی و روسیه بازوی نظامی - سیاسی خواهد بود.
مگر می توان این قدرت را نادیده گرفت یا به آن بی توجه بود؟ نه دشمنی، نه پیروی بلکه واقع بینی و تلاش برای بهره مندی حداکثری از مزیت های روسیه و دوری از تهدیدات آن.