حمیدرضا شکوهی در روزنامه آفتابیزد نوشت:
با گذشت بیش از شش ماه از آغاز به کار دولت جدید، یکی از مهمترین اتفاقات در حوزه نفت، قطع صادرات فرآورده های نفتی و بویژه بنزین بود. در طول دوران تحریم، اگرچه نفت ایران تحریم بود اما صادرات محصولات پتروشیمی و در ادامه، صادرات بنزین و فرآورده های نفتی، تاثیر مهمی در تامین ارز موردنیاز کشور بویژه در دوران دشوار همه گیری کرونا داشت.
صادرات بنزین و فرآورده های نفتی در سال گذشته، ایران را به مهمترین تامین کننده بنزین در منطقه تبدیل کرد اما در آستانه تغییر دولت، صادرات بنزین متوقف شد. البته مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی، از زمانی که انتخاب شده، بارها انتقاد کرده که چرا بنزین در دولت قبل پیش فروش شده اما تحویل داده نشده؛ و آمار پیش فروش ۲۰۰ میلیون لیتر بنزین را ارائه داده که به زعم او موجب شده مدیریت جدید در تامین این میزان بنزین برای انجام تعهد خود، دچار مشکل شود. اما دو نکته مهم نادیده گرفته شده.
نخست این که پول بنزینی که پیش فروش شده، دریافت شده و این طبیعت معاملات اینچنینی است و درآمد حاصل از پیش فروش بنزین هم صرف امور کشور شده است. پس کار عجیبی انجام نشده است.
دوم این که میزان بنزین پیش فروش شده معادل دو روز مصرف کشور یا معادل یک هفته صادرات بنزین کشور در سال گذشته است و واقعا رقم بالایی نیست که موجب نگرانی مدیران پالایش و پخش را فراهم کند. البته مدیران پالایش و پخش معتقدند که اگر بنزین، پیش فروش نمیشد و ماهها بعد فروخته میشد درامد بیشتری نصیب کشور میکرد اما اولا به این نکته توجه نمی کنند که بازارها بویژه در حوزه نفت و فرآورده قابل پیشبینی نیست و مثلا کسی در دنیا سال گذشته پیشبینی نمی کرد قیمت نفت به صد دلار نزدیک هم شود! ثانیا وضعیت درآمدی کشور را فراموش میکنند که در مقطعی، باید از تمام راهها برای کسب درامد استفاده میشد و چه چیز بهتر از پیش فروش؟! ضمن اینکه محاسبه مابه التفاوت قیمت بنزین در زمان پیش فروش تا زمان تحویل بنزین، نمی تواند مبلغی بالاتر از ۴۰ سنت در هر لیتر باشد که برای آن حجم، واقعا مبلغ بالایی نیست.
اما نکته مهمتر این است که با قطع صادرات بنزین ایران، نه تنها فرصت ارزآوری از کشور گرفته شد بلکه بازارهای صادراتی بنزین ضربه خورد و جبران این ضربه، کار راحتی نیست. تجار و بازرگانان مثال معروفی دارند که می گوید فتح بازارهای یک کشور از فتح خاک یک کشور دشوارتر است! چرا که ورود به بازار یک کشور و کنار زدن رقبا، یک بحث است و تضمین استمرار حضور در آن بازار، بحثی دیگر. در سال گذشته بازارهایی را تسخیر کردیم اما امسال آنها را از دست دادیم و حالا پس گرفتن دوباره آن بازارها کار راحتی نیست. چراکه نوعی بدبینی بین خریداران بنزین ایران ایجاد شده که جریان صادرات بنزین و فرآورده را مستمر و پایدار نمی بینند.
ممکن است ذکر شود که مصرف داخلی بنزین بالا رفته است. اما پرسش اساسی این است که مگر فاصله میزان تولید و مصرف کشور چقدر کم شده که امکان صادرات نداریم؟ سال گذشته، روزانه حدود ۱۱۰ میلیون لیتر بنزین تولید میشد و مصرف کمتر از ۹۰ میلیون لیتر و حتی نزدیک به ۸۰ میلیون لیتر بود. چگونه ممکن است که در سال بعد، هم تولید کمتر شده باشد و هم مصرف افزایش یافته باشد؟
حلقه مفقودهای که به ما کمک میکند عامل فرصت سوزی واقعی در بازار فرآورده های نفتی را پیدا کنیم، آمار است. ارائه آمار شفاف از تولید و مصرف بنزین، می تواند به ما کمک کند تا به نتیجه مطلوبی برسیم. البته آمارهای صحیح؛ نه از آن دست آمارهایی که میزان اکتان را به جای عدد با درصد نشان می دهند!
قطعا شرکت پالایش و پخش فراورده های نفتی هم که برنامه برای ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه دارد، به دنبال افزایش تولید بنزین و فرآورده های نفتی است و اگر انتقادی هم صورت می گیرد برای بهبود امور است. اما باور کنید تا وقتی که آمار دقیقی از تولید و مصرف بنزین نداشته باشیم، نمیتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم. کما اینکه وقتی میزان پیشرفت طرح های توسعه پالایشی از جمله فاز دوم پالایشگاه آبادان یا طرح بهبود فرآیند و کیفیت گازوئیل اصفهان که با پیشرفت بالایی تحویل دولت فعلی شد به طور شفاف اعلام نمی شود، نمی توان انتظار داشت برآورد دقیقی از چشم انداز طرح هایی داشته باشیم که هنوز روی کاغذ است. ارائه آمارهای دقیق، می تواند نشان دهد دلایل فرصت سوزی ما در بازار فرآورده های نفتی چیست؟