عصر ایران؛ سروش بامداد- شمارۀ نوروزی «آگاهینو» پروندهای گشوده در نقد و بررسی آرای سیاسی و اقتصادی نخستین رییس جمهوری ایران که در مهر ماه 1400 در فرانسه درگذشت و طرح روی جلد نیز به همین خاطر به او -ابوالحسن بنیصدر- اختصاص دارد.
با توجه به این که اولین رییس جمهوری ایران در تمام 40 سال پس از برکناری نقش اپوزسیون جمهوری اسلامی را البته به صورت تنها و منفرد و به جز سه چهار سال اول ایفا میکرد طبیعی است که مادام که زنده بود تصویر او نمیتوانستند روی جلد نشریه داخلی بنشانند و اگر هم میتوانستند چون خود اهل سخن و قلم و رسانه بود و مخالف ترین مخالفان او هم بر این ویژگی تأکید داشتند، اگر پاسخی میداد چه میکردند؟ منتشر میکردند احتمالا اسباب دردسر میشد و اگر نه و اعتنا نمی کردند نیز اخلاقی نبود و از تریبون هایی که در اختیار داشت، میتاخت. مرگ اما تابوها را میشکند و این فرصت را فراهم ساخت بی بیم دردسر داخلی و واکنش او.
با این توضیحات طبیعی است که مطالب هم با نگاه انتقادی به او باشد اما نه از جنش اتهام افکنیهای اصولگرایی رادیکال ایرانی که هر که را نپسندند جاسوس و خائن میخوانند و ابایی از هیچ تهمتی ندارند و خود بنیصدر برای آنان یک ناسزا بود کما این که حسن روحانی را هم تهدید به تکرار آن سرنوشت می کردند غافل از آن که رییس جمهوری پیشین ایران خود از مخالفان بنی صدر و نمایندگان رأی دهنده به عزل او در خرداد 1360 بوده در روزگاری که جوانان تشبیه یا تهدید کنندۀ امروز چه بسا هنوز پا به عرصۀ وجود نگذاشته بودند!
گفتوگوها و نوشتههای پروندۀ ویژۀ ابوالحسن بنیصدر اولین رییس جمهوری ایران از موسی غنینژاد، علی اصغر سیدی، علیاکبر معینفر، سید مصطفی میرسلیم، احمد توکلی، فیضالله عربسرخی و محمد جواد مظفر است و البته شاید میتوانستند با احمد سلامتیان هم مصاحبه کنند یا دستکم با دکتر احمد غضنفرپور که در ایران زندگی میکند و در اصفهان به طبابت اشتغال دارد.
گفت و گو با مهندس معینفر که زودتر از بنیصدر از این دنیا رفت بسیار خواندنی است و به بسیاری از ابهامات و ادعا پاسخ می دهد خاصه این تأکید که تاریخ را از عقب به جلو نباید خواند و البته کمتر به بنیصدر پرداخته و بیشتر در دفاع از ملی کردن صنایع و بانکها در فضای خاص سال اول پس از انقلاب است که مدیران و صاحبان آنها رفته بودند و کارگران و سهامداران و سپرده گذاران بلاتکلیف بودند و چون حمله به بنی صدر در رسانههای داخلی هزینه ندارد هر که میخواسته از ملیکردنها خرده بگیرد پای او را پیش میکشد و مهندس معینفر اولین وزیر نفت ایران و عضو شورای انقلاب روایت دقیق و تاریخی ملی کردن ها را توضیح میدهد.
اگر «آگاهینو» برای شما نامی آشنا نیست کافی است یادآور شویم سردبیر آن «محمد قوچانی» است. هر روزنامه و مجله که روزنامهنگار خوشقریحه و برندساز ایرانی در آن باشد بیش از نام آن مجله به "نشریۀ قوچانی" شهرت مییابد و این بار نه تنها سردبیر که صاحب امتیاز و مدیر مسؤول هم هست.
واقعیت این است که حساسیت سیاسی و امنیتی نسبت به روزنامه بیش از هفتهنامه و به هفتهنامه بیش از ماهنامه و به ماهنامه بیش از دوماهنامه است و محمد قوچانی سراغ این آخری آمده تا فارغالبال نشریه خودش را منتشر کند چرا که نشریات ادواری قادر به جریانسازی نیستند هر چند که روزنامههای مکتوب و چاپی هم دیگر نیستند آن قدر که سر مردم در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و گوشی های هوشمند است و ذهن شان درگیر تأمین خوراک و پوشاک و آنچه از آن به عنوان معیشت یاد میشود.
بهترین گواه برای این که محمد قوچانی این کنج دنج را برگزیده تا نشریه خودش را منتشر کند سرمقالۀ خود اوست در نخستین شمارۀ «آگاهینو» در پاییز 1399 که با جملاتی از محمود عنایت مدیر مجلۀ «نگین» در سال 1344 آغاز شد تا هدف خود را از انتشار دوماهنامهای که صاحب امتیاز و مدیر هم جدای سردبیر خود اوست به روشنی اما از زبان دیگری و از نشریهای مربوط به بیش از نیم قرن قبل بیان کرده باشد.
محمود عنایت در مجلۀ «نگین» و در خرداد 1344 نوشته بود:
«با اجازۀ شما میخواهم از این طرف میز به آن طرف میز بروم و بنشینم. تا به حال ما میکاشتیم و دیگران می خوردند. حالا خودمان میکاریم و خودمان هم میخوریم. این خودمان شامل همۀ کسانی است که این چند سال پا به پا و در رکابشان یدک مجلات سنگین و نیمه سنگین را میکشیدیم و قلم صد تا یک غاز میزدیم و آب در هاون میکوبیدیم و چندگاهی نیز با دلیسرد و بی تپش و هزار گونهسخن در دهان و لب خاموش بر کناره می رفتیم.اکنون نیز البته حجره و دکه ای باز نکرده ایم اما همین قدر بس که منزل بی ریا است و سودای بهره کشی و سوء استفاده از کار و اندیشۀ دیگران نیز در طریقت ما نیست.»
مدیر آگاهینو البته می دانست که صرف امتیاز و مدیر مسؤولی برای استقلال کافی نیست و از این رو در بخشی از سرمقاله نوشت:
«پس از 25 سال کار مطبوعاتی این قلم، به لطف هیأت نظارت بر مطبوعات، مجوز این مجله صادر شد تا ما هم شاید بتوانیم " خودمان بکاریم و خودمان بخوریم" هر چند که در مقام " صاحب امتیاز" هم نیازمند "سرمایه گذار" هستیم و هنوز داستان "کار و سرمایه" باقی است!»
( شاید هم اگر سرمایهگذار این متن را خوانده باشد زیر لب گفته باشد کاشتن آری اما از مطبوعات که نمیتوان خورد!)
شاید برای خوانندۀ این سطور این پرسش پدید آید که اگر قرار بر معرفی ویژه نامۀ نوروزی است چرا نقب به شمارۀ نیمۀ 99؟
علت این است که در «ته مقاله» شمارۀ 400 صفحهای نوروزی خبر داده به لحاظ اقتصادی مستقل شده با پیش فروش اینترنتی و از آخر که به اول بازمیگردیم میبینیم فرم اشتراک یک ساله (6 شماره) به قیمت 570 هزار تومان را منتشر کرده با شمارۀ کارت خود مدیر مسؤول و نه سرمایه گذار.
چون نام محمد قوچانی کافی است تا بدانید آگاهینو چگونه است، به همین معرفی بسنده می کنیم و البته از جالبترین بخشها نوشتۀ سید عبدالجواد موسوی است که بار دیگر از آنچه در دوران خامی و جوانی علیه احمد شاملو نوشته بود اگر نه عذرخواهی که باز اعلام برائت کند.
جالب این که مشخص است مجله قبل از حملۀ روسیه به اوکراین نهایی و منتشر شده ولی به مستندی دربارۀ پوتین پرداخته با عنوان «چهرۀ خطرناک یک رییس جمهور». کاش اگر جلد و پروندۀ شمارۀ بعد به پوتین اختصاص یابد باز هم به این مستند بپردازند.
«آگاهی نو» هم برای خواندن مناسب است و هم هدیه دادن والبته مشترک شدن.