فارس نوشت: در یک سال گذشته، خبری بهصورت مکرر در رسانههای داخلی و خارجی مبنی بر آزاد شدن پولهای بلوکهشده ایران در بانکهای کره جنوبی مخابره میشود که به نحوی مورد تأیید و یا تکذیب طرف داخلی و خارجی قرار میگرفت.
آخرین خبر مبنی بر آزاد شدن 7 میلیارد دلار از منابع بلوکهشده، در بهمنماه سال گذشته مخابره شد و مدیرکل روابط عمومی بانک مرکزی در صفحه شخصی خود از برگزاری مذاکرات ایران و کره جنوبی در سئول برای آزادسازی ۷ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران خبر داد و گفت: این منابع مالی از ۴ سال پیش به بهانه تحریمها در ۲ بانک کره جنوبی مسدود شده است.
به گفته قمری وفا، ایران در این فرصت بر رفع محدودیت غیرقانونی از منابع ارزی بلوکهشده خود در کره جنوبی تأکید کرد؛ رسانههای کره جنوبی نیز از برنامه این کشور برای ازسرگیری واردات نفت از ایران پس از سه سال وقفه خبر دادند.
به تازگی نیز به نقل از یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، خبری مبنی بر آزادی اموال بلوکهشده از بانکهای کره جنوبی منتشر شد.
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، در رابطه با آزادسازی منابع بلوکهشده ایران در کره جنوبی گفت: در جلسه غیررسمی روز گذشته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با اعضای وزارت خارجه، بیان شد که طی تلاشهای صورت گرفته، منابع بلوکهشده ایران در کره جنوبی قرار است آزاد شود ولی زمان آن را بیان نکردند.
وی در ادامه تصریح کرد: البته کره جنوبی چندین بار از آزادسازی منابع بلوکهشده ایران صحبت کرده ولی آن را عملیاتی نکرده است اما امیدواریم در این مرحله این اتفاق صورت گیرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مطرح کرد: تلاشهای خوب و مؤثر برای آزادسازی پولهای بلوکهشده تا این لحظه صورت گرفته است. طی تماسها و جلسات با وزارت خارجه، گفتهشده که نزدیک به نتیجه برای دریافت این منابع بلوکهشده هستیم. امیدواریم منجر به نتیجه شده باشد و این پولها آزادشده باشند.
سؤالی که مطرح میشود این است که این میزان پول چرا و برای چه موضوعی و بر اساس کدام مذاکرات در حال آزادسازی است؟
آیا این آزادسازی اموال بلوکهشده ایران، در ازای اقدام خاصی قرار است اتفاق بیفتد؟ باید کمی به عقب برگردیم و به اخبار منتشرشده در سال گذشته دوباره توجه کنیم.
اردیبهشت سال گذشته بود که وبسایت المیادین در خبری نوشت که دولت بایدن قصد آزاد کردن اموال ایران در جریان مذاکرات با ایران را نداشت و موفق به پیشبرد خواست خود نشد و طرف ایرانی بر ضرورت آزادسازی بخشی از اموال ایران اصرار کرد.
این رسانه لبنانی همچنین به نقل از منابع مطلع خود که به نام آنها اشارهای نکرد، مدعی شد که چهار زندانی ایرانی از زندانهای آمریکا آزاد میشوند.
بر اساس این گزارش، ایران هم در مقابل آزادی چهار ایرانی، چهار آمریکایی محکوم به جاسوسی را آزاد خواهد کرد.
چهار ایرانی که در آمریکا آزاد میشوند، کسانی هستند که در دور زدن تحریمها علیه ایران نقش داشتهاند.
شبکه تلویزیونی المیادین همچنین به نقل از منابع ایرانی مسئول بدون ذکر نام نوشت: مذاکرات امنیتی مشابه بین ایران و انگلیس به توافقی برای آزادی نازنین زاغری محکوم به جاسوسی برای دستگاه جاسوسی انگلیس در قبال آزادسازی ۴۰۰ میلیون پوند پولهای بلوکهشده ایران در لندن منجر شده است.
اگرچه این خبر با تکذیب مقامات امریکایی روبرو شد ولی باگذشت 8 ماه از این خبر و آزاد شدن نازنین زاغری در قبال همان میزان پول، مشخص شد که این خبر خالی از واقعیت نیست و قرار است زندانیان آمریکایی در قابل 7 میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران، آزاد شوند.
بر اساس اتفاقاتی که در سال گذشته شاهد بودیم و با توجه به تلاش یکی از زندانیان آمریکایی - اسراییلی - انگلیسی - ایرانی بعد از آزادی نازنین زاغری، میتوان حدس زد که یکی از زندانیانی که قرار است در موضوع تبادل از کشور خارج شود؛ مراد موشه طاهباز - سرپل امنیتی هر سه سرویس جاسوسی فوق است- که در پوشش فعالیتهای محیط زیستی و بهعنوان یکی از اعضای هیئتمدیره و بنیانگذار میراث پارسیان وارد ایران شده و اقدامات جاسوسی نامبرده تا جایی پیش رفته است که صدماتی در حوزه هستهای - نظامی به کشور وارد کرده است.
از سوی دیگر، بر اساس اخبار منابع مطلع، هم آمریکا؛ هم اسراییل و هم انگلیس برای آزادی چنین مهرهای از ایران تلاش کرده و میکنند و فعالیتها و اطلاعات این فرد آنچنان ارزشمند است که سرویس اطلاعاتی بیگانه با این استدلال که طاهباز جایگاه ویژهای در میان افسران امنیتی دارد، اگر یک روز زودتر وی را آزاد کند، برای ادامه فعالیتهای آتی خود در ایران، بهتر است.
سؤال این است که چرا چنین مهرهای و با چنین ارزش بالایی باید از ایران خارج شود؟ به چه دلیل باید خائنین به جمهوری اسلامی به این نقطه برسند که اگر علیه امنیت ملی و منافع مردم ایران اقدام کردند و دستگیر شدند، نباید نگرانی داشته باشند و بالاخره در یکزمانی با تبادل آزاد میشوند!
با توجه به گزارشهایی که درباره فعالیت نامبرده در سطح رسانههای مخابره شده است، اطلاعات و ارتباطات وی در کنار دیگر محکومان امنیتی در مقوله پرونده جاسوسهای محیط زیستی آنچنان ارزشمند است که به نظر میرسد یکی از بزرگترین فعالیتهای جاسوسی و شبکهسازی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همین پرونده مراد طاهباز صهیونیست مسلک است.
اگرچه منبع رسمی درباره آزادی طاهباز اظهارنظر نکرده است ولی فعالیتهای خاص خانواده طاهباز ازجمله خواهر وی -ترانه طاهباز- که ارتباط خاصی با اسراییل دارد درباره آزاد شدن برادرش و مطالبه از هیئت حاکمه انگلیسی نشان میدهد که قرار است در پشت پرده معاملهای انجام شود که بهاحتمال بسیار زیاد، طاهباز خودش را یکی از طرفین معامله میداند.
در کنار مسئله عدم تبادل مراد طاهباز، موضوع دیگری که باید به آن اشاره، آزادی سه فرد دیگری است که بهاحتمالزیاد یک پدر و پسر جزو آنها هستند، باقر و سیامک نمازی که این دو فرد نیز از مهرههای مهم جاسوسی امریکا در ایران محسوب میشوند و تا به همین امروز، تلاشهای متعددی برای آزادی وی توسط آمریکا صورت گرفته است و بسیاری از مقامات آمریکا در اظهارات رسمی از این افراد اسم بردهاند، لذا اهمیت رتبهای این دو فر نیز برای سرویس امنیتی آمریکا کم نیست ولی چرا باید در قبال 7 میلیارد دلار این افراد آزاد شوند؟
چرا باید آمریکا با پولهای بلوکهشده ایرانی و بهصورت یکطرفه با ایران مذاکره و معامله کند و دراینبین، وزن مذاکرات به سمت طرف آمریکایی بیشتر بشود؟ چه کسی و یا چه کسانی در موضوع تبادل در حال رایزنی هستند که اینچنین ارزان به دنبال آزادی خائنین آمریکایی هستند؟
به نظر میرسد که قیمت آزادی این دو فرد و نفر سوم، خیلی بیشتر از 7 میلیارد دلار باشد و باید مشخص شود که واقعاً بر اساس چه شاخصهای قرار است روی آزادی این افراد تخلیهشده، قیمتگذاری شود.
از سوی دیگر، موضوع بسیار مهمی که مورد غفلت قرارگرفته است، آزادی سه زندانی آمریکایی در قبال منابع ارزی است و علیالظاهر در این میان، خبری از آزادی هیچ زندانی ایرانی به میان نیامده است! چرا؟
کسانی که در حال مذاکره با طرف آمریکایی هستند بر اساس کدام شاخصه به این نتیجه رسیدهاند که باید نسبت به توافقی که در اردیبهشت سال گذشته خبرش منتشر شد و قرار بود چند نفر از ایرانیان در قبال جاسوسهای امریکایی آزاد شوند، کوتاه آمدهاند؟
قطعا هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند که این معامله یکطرفه و بدون آزادی هیچ ایرانی و یا با چنین قیمت نازلی انجام شود و قطعاً این معامله با چنین شاخصهای، خلاف عزت و مصلحت خواهد بود.