روزنامه اطلاعات نوشت: انتخابات اخیر فرانسه نشان داد که مردم از وضعیت اقتصادی ناراضیند، اما همین مردم دست رد به سینه خانم مارین لوپن، نامزد حزب جناح راست افراطی، که میخواست از آب گل آلود این عدم رضایت ماهی بگیرد، زد و ترجیح داد کسی را انتخاب کند که در شرایط خطرناک اروپا، که جنگ به دروازههای آن رسیده، کفایت خود در مواجهه با بحرانها را نشان داده است.
وقتی در لحظه اعلام نتیجه انتخابات عکس آقای مکرون، به عنوان نامزد برتر در صفحه تلویزیون نشان داد شد، فقط طرفداران مکرون نبودند که با هیجان فریاد شادی سر دادند بلکه در مقر اتحادیه اروپا نیز همه نفسی راحت کشیدند و مسلمانان مقیم فرانسه نیز با لبخند روزه خود را شکستند، چون اگر خانم لوپن به قدرت میرسید هم اتحادیه اروپا تضعیف میشد و هم اسلام ستیزی در فرانسه جان تازهای میگرفت.
ذکر چند نکته در انتخابات دوازدهمین رئیس جمهور در جمهوری پنجم فرانسه حائز اهمیت است:
۱ـ حزبهای بزرگ و سابقه دار فرانسه نتوانستند، حتی در مجموع، بیش از ده در صد آرای ملت را به دست آورند.
۲ـ جوانان فرانسوی نشان دادند که به سرنوشت خود و کشورشان علاقمندند و میتوانند با رأی خویش تغییر ایجاد تغییر کنند.
۳ـ کسانی که نه از عمل کرد رئیس جمهور راضی بودند و نه میخواستند به تند روهای راست افراطی رأی دهند ترجیح دادند یا در دور دوم رأی ندهند و یا رای سفید در صندوقها بیندازند. به همین دلیل رقم کسانی که در رأی گیری شرکت نکردند به ۲۸ و دو دهم در صد رسید. البته این واقعیت هم که رأی گیری با تعطیلات عید پاک مصادف بود مزید بر علت شد.
۴ـ برای نخستین بار سه رهبر دارای تفکر سوسیال دموکراسی اروپا، یعنی نخست وزیران اسپانیا و پرتغال و صدر اعظم آلمان در بیانیه مشترکی در صحنه سیاسی فرانسه از مردم خواستند تا به آقای مکرون رأی دهند.
۵ـ رئیسجمهور منتخب در نطق پس از پیروزی خود رسماًً اعلام کرد عدهای از مردم برای مخالفت با برنامههای رقیب او به وی رای دادهاند نه بخاطر خود او، و از آنان تشکر نمود.
آقای مکرون در دوره دوم ریاست جمهوری خود با مشکلات عدیدهای روبرو خواهد بود. به همین علت او چشم امید به انتخابات قریب الوقوع مجلس قانون گذاری فرانسه دوخته است، که در ۱۲ و ۲۹ خرداد برگزار خواهد شد. اگر نمایندگان طرفدار رئیسجمهور در مجلس اکثریت نداشته باشند، یا او باید تن به ائتلاف دهد و یا با نخست وزیری کار کند که از حزب خود او نخواهد بود. البته چنین امری در زمان روسای جمهور دیگر نیز سابقه داشته است لیکن جامعه امروز فرانسه از چنان تشتتی رنج میبرد که رئیسجمهور برای حل معضلات پیش رو و تحقق برنامههای داخلی و اروپایی خود نیاز به نخست وزیری دارد که با وی هم فکری داشته باشد. همزیستی سیاسی بین رئیسجمهور و نخست وزیر که از یک حزب نباشند، علیرغم مشکلاتی که ایجاد میکند، نوعی تعادل در قدرت را موجب میشود.
آقای مکرون توجه به جوانان، ترمیم حقوق بازنشستگان، بالا بردن قدرت خرید مردم و بهبود سلامت جسمی و روحی جامعه فرانسه را در صدر برنامههای داخلی خود قرار داده است. در سیاست خارجی نیز تلاش برای پایان دادن به جنگ اوکراین، مهار قدرت تهاجمی روسیه، نزدیکی بیشتر به کشور آلمان، تلاش در قدرتمند کردن اتحادیه اروپا در مواجه با چین و روسیه و البته نزدیکی با آمریکا با حفظ استقلال کشور خود از برنامههای اصلی سیاست خارجی مکرون خواهد بود.
یکی از اولویتهای رئیسجمهور مکرون استقلال در تامین سوخت برای صنایع و مصارف خانگی مردم فرانسه خواهد بود. عدم وابستگی به نفت و گاز روسیه و دیگر کشورها، در دراز مدت، دولت آینده فرانسه را با چالش طرفداران محیط زیستی مواجه میکند زیرا آنها، هم با ساخت نیروگاههای هستهای مخالفند و هم با استفاده از ذغال سنگ در تامین برق. به همین سبب یکی از شعارهای دور دوم انتخابات آقای مکرون «فرانسه تمام محیط زیستی» انتخاب شده بود.
در تحقق این شعار رئیسجمهور باید در دولت آینده خود به طرفداران محیط زیست امتیاز دهد و لا اقل یک وزیر از آنها انتخاب نماید.
ذکر این نکته لازم است که به یمن قوانین مربوط به حفظ و تکثیر جنگل و سخت گیری در اجرای آن در فرانسه، این کشور، در مقایسه با دیگر ممالک اروپایی از بیشترین مساحت جنگل برخوردار است. روشن کردن آتش در جنگل جرم تلقی میشود و نیاز به مجوز رسمی دارد.
در سیاست خارجی فرانسه که منطقه جغرافیایی ما مربوط میشود، نزدیکی فرانسه با کشورهای تولید کننده نفت و گاز و خریدار اسلحه ادامه خواهد داشت. در خصوص کشور ما نیز تا زمانی که معضل برجام حل نشده باشد نمیتوان به بهبود چشمگیر روابط و مشارکت با فرانسه در برنامههای بزرگ صنعتی و سرمایه گذاری فکر کرد.
متأسفانه پیامد بعضی اقدامات انجام شده که منجر به دستگیری و باز داشت و زندانی کردن اتباع فرانسه که سمت دانشگاهی داشتهاند انجامیده، نه تنها در سه سال گذشته روابط رسمی پاریس با تهران را متأثر نموده بلکه به نشان دادن تصویر ناشایستی از کشور ما در افکار عمومی فرانسه منجر شده که آمدن جهانگردان فرانسوی به ایران را خطرناک جلوه دهد. به سبب این امر وزارت خارجه فرانسه هیچگونه سفر دانشگاهیان و پژوهشگران فرانسوی به ایران را توصیه نمیکند و روابط فرهنگی دو کشور در گونهای بلاتکلیفی فرو رفته است.
شاید خیلی از مردم ما مطلع نباشند که عکس بعضی از این دو ملیتیهای باز داشت شده بر دیوارهای شهر پاریس خود نمایی میکند، شماری از محققان فرانسوی کتابهای تألیفی خود را به آنها هدیه میکنند، برنامههای متعدد تلویزیونی در خصوص آنها ساخته میشود، در شماری از دانشگاههای اروپایی برای آنها بزرگداشت برگزار میگردد و عجیبتر از همه این که عکس یکی از آنها در روزهای مبارزات انتخاباتی بر سر در دانشگاه معروف سربن پاریس نصب شده بود.
ترسیم چنین تصویری از ایران و خطرناک نشان دادن کشور ما برای جهانگردان خارجی که از سوی معارضان و مخالفان جمهوری اسلامی نیز بشدت تبلیغ میگردد، به برنامههای جذب جهانگرد دولت محترم نیز آسیب جدی میرساند.