ایران در جدیدترین رتبهبندی شاخص جهانی صلح و امنیت، در بین ۱۶۳ کشور در رتبه ۱۴۱جهان قرار گرفته است.
گزارش سالانه «شاخص جهانی صلح» توسط «مؤسسه اقتصاد و صلح» تدوین میشود و معیاری از صلح نسبی در ۱۶۳ کشور جهان را اندازهگیری میکند. این رتبهبندی که امن ترین و ناامن ترین کشورهای جهان را معرفی می کند، بر اساس دادههایی همچون میزان حرکت به سمت نظامی تر شدن، آزادی بیان، نرخ جرائم خشونتآمیز و جنسی، بلایای طبیعی، امنیت اجتماعی و درگیریهای داخلی اندازهگیری میشود.
بر اساس این گزارش که به تازگی منتشر شده است، کشور ایران در حوزه صلح وامنیت از ۱۴۱ کشور جهان عقب تر است. اگر آن طور که برخی ها می گویند ایران یکی از امن ترین کشورهای جهان است، پس آن ۱۴۱ کشور دیگر، چگونه امنیتی دارند که وضعیتی به مرتب از ما بهتر تجربه می کنند.
بسیاری از ما حتی نمی توانیم بفهمیم مردم جهان در آن چند کشور نخست این گزارش، که بالاترین میزان امنیت در جهان را دارند، رفاه و خوشبختی شان چگونه است. احتمالا یک جای کار ایراد دارد. بنظر می رسد ایراد اصلی در تعریف امنیت و یا احساس ناامنی است.
به عنوان مثال همین قدر که مردم شب می خوابند وصبح به چشم خود می بینند که نیازهای ضروری شان جهش قیمت داشته است به این معنی است که طبقه گسترده ای از جامعه، در حقیقت با احساس ناامنی از فردای خود، سر بر بالین می گذارند و نگران دایره امنیت خود هستند.
روزنامه اطلاعات چندی پیش نوشت " مردم احساس میکنند علاوه بر اینکه از حیث مالی و پولی، درگیر تورم و تحریم شدهاند، با کاهش ارزش پول ملی، باید خریدهایشان را نیز به قیمت ارزهای گران قیمت انجام دهند.
در کنار آن با بیماریها نیز به گرانترین قیمت در بیمارستانها و داروخانهها درگیر هستند؛ در این شرایط به لحاظ روانی، هر سفر و هر حضوری در مکانهای عمومی هم میتواند آنان را دچار سانحه و صدمه یا مرگ و فاجعه کند. باید به مردم حق داد که هم نگران باشند و هم از مسئولان بپرسند چرا دایره امنیت تا این حد کوچک و محقّر شده است؟"
یا اینکه وقتی گفته می شود ۷ استان ایران را ناامنی غذایی تهدید میکند، معنای روشنی دارد. ما در معرض یک ناامنی سهمگینی از فقر و گرسنگی قرار داریم.
" بر اساس نقشه بین المللی امنیت غذایی ایران در زمره کشورهای پرخطر قرار دارد که استانهای هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و یلوچستان در دسته بسیار ناامن و استانهای خوزستان، کرمان، ایلام و بوشهر در دسته ناامن قرار دارند.ایران طی سالهای گذشته به دلیل تحریمهای طولانیمدت بینالمللی دچار رکود اقتصادی شده است.
افزایش قیمت مواد غذایی و کاهش یارانه ها به طور مستقیم بر وضعیت امنیت غذایی در میان جمعیت فقیر و آسیب پذیر تأثیر گذاشته است.تولید نوسانات کشاورزی، افزایش قیمت مواد غذایی، بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و خشکسالی و بی ثباتی سیاسی کشورهای همسایه تأثیر منفی بر امنیت غذایی مردم خواهد داشت. مهاجرت افراد از مناطق جغرافیایی استراتژیک مرزی تهدیدهای امنیتی را به همراه دارد. برای تضمین امنیت غذایی و آبی کشور، اقدامات اساسی تری مورد نیاز است."
اتفاقاتی که هر کدام بستر ناامنی و یا احساس ناامنی در کشور است بیش از گذشته بروز کرده است. فروریختن ساختمان پلاسکو در تهران و یا متروپل در آبادان، واژگونی قطار و یا سرنگونی هواپیما، سرقت آشکار و گسترده از بانک ملی، ترور، اختلاس، خشکسالی، فساد و مواردی از این دست که به تازگی رخ داده است همگی خود نشانه ای از این حقیقت است که مقوله امنیت و یا احساس ناامنی در کشور ما به شدت دستخوش وضعیت تازه ای شده است.
ناامنی و یا احساس ناامنی ونگرانی از آینده، یکی از آسیب های مهم تورم افسارگسیخته جامعه ایران است. فرد احساس می کند در هاله ای از نا امنی زندگی خود را به سختی می گذراند و نسبت به موقعیت کنونی خود ترس ودلهره دارد.
تجربه های تلخ این سال های جامعه ایران و زندگی که شکننده تر از همیشه شده است سبب گردیده، فرد احساس کند دیگر دولت ها رفاه و امنیت جامعه را نمی توانند تضمین کنند و فرد در سایه ناامنی شدید، نگران مخاطرات امروز وفردای خود است.
مهم ترین وظیفه دولت ها کم کردن احساس ناامنی و خطر در جامعه است. در حقیقت وقتی انسان خود را در معرض ناامنی و خطر دید و احساس کرد نمی تواند به تنهایی بر آن مخاطرات غلبه پیدا کنند مجبور شد با دیگران مشارکت کند وبه قول ژانژاک روسو فرانسوی "با انعقاد یک عقد اجتماعی تشکیل دولت را عملی سازد."
منظور از تشکیل دولت تامین امنیت، سعادت و خوشبختی جامعه بوده است.ما به خاطر ترس از جان خویشتن و امنیت بیشتر تن به مدنیت دادیم و دولت تشکیل دادیم؛ پس اگر دولت ها نتوانند به جامعه احساس امنیت و رفاه دهند، این دستگاه عریض و طویل به چه دردی می آید.
مگر پروردگار عالم در توصیف خود از خلقت آدمی، همه ما را "احسن الخالقین" ننامید؟ یک زندگی سراسر ترس و بیمناک از آینده ناروشن، چگونه می تواند شایسته "احسنالخالقین" باشد؟چه می شود یک روز ما نیز در رتبهبندی شاخص جهانی صلح و امنیت در رتبه های نخست جهان قرار داشته باشیم.امنیت واقعی که از آسمان فرود نمی آید.ما نیز مانند همه جهان باید عقلانیت و علم، تکنولوژی و تئوری را در خدمت رفاه خلق ببینیم و آغوش خود را برای آن ها باز کنیم.