عصر ایران ؛ نهال موسوی - حسن عباسی باز در یک ویدئو از آن اظهار نظرهای عجیب و غریب خودش رونمایی کرده و در 30 ثانیه تکلیف تمام فوتبالیستها را با دین و دینداری و خدا و پیغمبر معلوم کرده است!
بسیار شیک و بیپروا میگوید: «آنها بالاترین درآمد را در جامعه دارند و همیشه هم ناراضی هستند، اما هیچ کدامشان لیاقت ندارند که شهید شوند. کسی که، آدمی باشه که زنش چادری و دیندار باشه اصلا نمیره دنبال فوتبال» !
ابتدا این مهم است ، آقای حسن عباسی بر چه پایهای خود را مرجع معیار سنجش دینداری دیگران قرار دادهاند؟ استاد شما دستگاه "دینداری سنج" دارید؟ یا خودتان دستگاه "دینداری سنج" هستید؟
از زمان پیامبر اسلام تا به امروز هیچ عالم و عارفی چنین ادعای نکرده است که شما به آن مشغولی!
سخت نیست فهم این قضیه که حرفهای حسن عباسی توهین به تمام فوتبالیستهای کشور است از قدیمی و پیشکسوت گرفته تا نسل کنونی ... چرا باید چنین جسور و وقیحانه توهین کرد؟ واقعا حد و اندازه این حرفهای سطحی را با هیچ تعبیری نمیتوان بیان کرد. فقط میتوان گفت نظریات صد من یه غازی استاد!
عباسی در حالی بازیکنان فوتبال را به بی دینی متهم میکند که شهید مهدی رضایی مجد کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال جوانان ایران در زمان شهادت، زیر لباس نظامی، گرمکن و ساق ورزشی پوشیده بود. مهدی رضایی مجد همدوره امیر قلعه نویی، صمد مرفاوی و بسیاری از چهره های شناخته شده فوتبال امروز بود. او علاقه بسیاری به فوتبال داشت و آرزوی بازی در اروپا را در سر می پروراند.
الان با مورد حاج احمدآقای خمینی که بسیار فوتبالی بودند چه کنیم؟ او که در شهر قم فوتبالیست بود و به گفته سیدحسن خمینی گوش چپ هم بازی میکرد.
سیدحسن خمینی درباره فوتبال بازی کردن پدرش در صفحه اینستاگرامش نوشته است : «من از کودکی در فضای خانه ای که با ورزش به خصوص فوتبال آشنا بود، حضور داشتم. پدرم به گفته آنها که او را می شناختند، در حد و اندازه ای بالاتر از شهر قم بازی می کرده اند. به همین جهت هم به تمرینات تیم شاهین که بعد ها تبدیل به پرسپولیس شد، دعوت شده بودند و شاید اگر نبود ورود به عرصه روحانیت و همچنین موانع سیاسی آن روزگار، به مراتب بالاتر هم می رسیدند. ایشان البته همیشه می گفت کاظم رحیمی(دوست نزدیک دوره ورزشی و جوانیشان ) از من بهتر بود.
پدر گوش چپ بازی می کرده و به عنوان بازیکنی بسیار سرعتی شناخته می شده اند. جالب است که احمد پسرم هم همین خصوصیات را در بازی فوتبالش دارد و کسانی که بازی هر دو را دیده اند به شباهت آنها حکم می کنند. البته بازی من نوعی دیگر بود. خدا همه رفتگان را بیامرزد؛ زندگی همراه با جریان زمان پیش می رود و نقش ها از ما به یکدیگر به ارث می رسد .»
وحید شمسایی معروفترین بازیکن فوتبال سالنی که همسر و دخترانش چادری هستند، همیشه هم با چادر در برنامههای تلویزیونی حاضر میشود، چی؟ او هم دیندار نیست؟!
یک روز رائفی پور و یک روز حسن عباسی، انگار شیفت توهین و نفرت پراکنی دارند، تا حرف این تمام نشده توهین جدید آن یکی از راه میرسد و بر همین روال ...
الان دیگر زمانهای نیست که رسانه یا مجاری خبر رسانی فقط در دست عدهای محدود باشد هر کسی از صفحه اینستاگرامی یا اکانت توئتری که دارد میتواند نسبت به هر پدیدهای واکنش نشان دهد. طبیعتا جواب های هم هوی است و فوتبالیستها و مردم هم جواب ایشان را دادهاند.
حمید رضا علیمی از مداحان و شاعران مذهبی را هم به واکنش وا داشت و او در توییتی در پاسخ به صحبتهای حسن عباسی نوشت: «به حسن عباسی باید بگم که من چندتا رفیق فوتبالیست دارم که هرگز تا خرخره نمیخورن و مقید به نماز و هیئت و شرعیات هستند و در آخر بسیار با شرفتر از تو هستند.»
علی کریمی هم در استوری اینستاگرامش با گذاشتن بخشی از صحبتهای حسن عباسی نوشت: «حداقل ما دل چند نفر رو شاد کردیم، تو چیکار کردی آدم دوزاری؟» او در انتها به ماجرای دانشگاه علامه طباطبایی اشاره کرد و نوشت: «تو نام ۵ تا اقتصاد دان رو یاد بگیر نمیخواد درباره فوتبال نظر بدی.»
وحید شمسایی در ویدیویی گفت: «من ناراحتم تو کشوری دارم زندگی میکنم که تو توش داری زندگی میکنی.» او این صحبتها را بر روی تصاویری از حسن عباسی و شهید مهدی رضایی مجد منتشر کرد. او در ادامه صحبت هایش متذکر شد که فوتبالیستها با رفتن به کشورهایی دیگر و بالا بردن پرچم ایران برای کشورشان کاری کرده اند.
حالا علاوه بر این واکنشها و قطعا دلخوری اهالی فوتبال، باید پرسید چگونه است که اشخاصی چون حسن عباسی همیشه طلبکار و هتاک ظاهر میشوند؟
بسیاری از بازیکنان فوتبال نیز برای آنچه بدست آورده اند رنج و ملال کشیده اند.
باهات موافقم
زدی تو خال
پيشنهاد ميكنم جامعه و فدراسيون فوتبال ازشون شكايت كنند و محاكمه شوند تا به اين راحتي كسي اجازه توهين به همه يك مجموعه نشوند . مثل بي احترامي كه بر و بچه هاي شاد تلوزيون به تركها كرده بودن گرچه بي منظور بود اما باعث شد حواس ديگر آحاد جامعه به صحبتهايشان باشد .