شرق نوشت: برخورد با بدحجابی گرچه یک حکم شرعی است، امروز به پدیدهای اجتماعی تبدیل شده و راهکار رویارویی با آن را نمیتوان از نیروی انتظامی یا بسیج خواست؛ همانگونه که نمیتوان از روحانیون و مبلغان دینی یا ستاد امر به معروف و نهی از منکر یا دستگاه قضائی خواست.
اگر بپذیریم بدحجابی یک رخداد جدی است به ناچار باید مجمعی از جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی، حقوقدانان و قضات، عالمان دین، نیروی انتظامی و... را گرد آورد تا به راهحلی مشترک دست یابند که ضمن برخورداری از ویژگیهای مثبت، کمترین زیان را به همراه داشته باشد و چه بهتر که بحثهای عمومی مطرحشده در این جلسات از تلویزیون پخش شود و جامعه حساسیتهای بحث را دریابد.
متأسفانه اکنون مسئله از یک موضوع اجتماعی به یک معضل سیاسی تبدیل شده و اگر چارهجویی نشود تبعات امنیتی هم به دنبال خواهد داشت. اپوزیسیون خارج از کشور نیز با تصور اینکه لقمه دندانگیری به چنگ آورده بیش از پیش به آتش خواهد دمید.
خوشبختانه همه تلاش خارجنشینان برای تحریک بعضی بانوان برای برداشتن روسری در یکی از روزهای هفته گذشته، با شکست سنگین روبهرو شد و همین علامتی بود که نشان دهد همین جامعه بدحجاب، موضوع را به اپوزیسیون گره نمیزند و آن را موضوع داخلی میداند. این یک برگ برنده برای کشور است. به همین دلیل استفاده افراطی از کلیدواژه «دشمن» تنها نتیجهاش دفع است و چیزی در کاسه نظام نمیگذارد.
دست آخر اینکه فرهنگ جامعه بهطور عام و فرهنگ خانواده بهطور خاص و فرهنگ حجاب بهطور اخص با همه شعارهایی که دربارهشان دیدهایم موضوع دستچندم برای سیاستگذاران و مسئولان بوده است. یاد گرفتهایم در بازیهای سیاسی دائما توی سروکله همدیگر بزنیم و با کافر و معاند و دشمن خواندن حریف، سر مردم را به ادا و اطوارهای سیاسی گرم کنیم. حتی در همین مقوله فرهنگ (مثلا سینما، کتاب، فرهنگ عمومی و...) با سلاح سیاست ورود کردهایم. این وسط، فرهنگ بیسر و صاحب مانده و بازی خودش را کرده است.
کار فرهنگی زمانبر است و آدمهای پرحوصله میخواهد. اگر داریم چنین آدمهایی، بسمالله. و اگر نداریم در بر همین پاشنهای خواهد چرخید که تا حالا چرخیده. اگر ریل عوض کنیم و به این باور برسیم که مقابله با بدحجابی سیاست میخواهد نه آدم سیاسی، تازه در اول جادهای قرار میگیریم که میتواند پایانش مقصد مطلوب باشد.