۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۵۶۸۵۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ - ۱۵-۰۶-۱۴۰۱
کد ۸۵۶۸۵۳
انتشار: ۱۰:۱۶ - ۱۵-۰۶-۱۴۰۱

لباس رزمی که روحانی دیر به تن کرده است!

لباس رزمی که روحانی دیر به تن کرده است!
به نظر می‌رسد رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم و تیم رسانه‌ای او، کمی دیر به یاد جبران سکوت‌های خود افتاده‌اند. البته این شکستن سکوت هم در این روزها یک دلیل مشخص دارد. آن هم رفتار دولت رئیسی است.

عصرایران؛ مصطفی داننده- انتشار بخشی از محتوای کتاب «جنگ بدون آتش و دود» در رسانه‌ها بازهم نام حسن روحانی و کابینه او، سر زبان‌ها افتاد. در این کتاب که روایت جلسه‌ای محدود که در اواخر دوران ریاست جمهوری روحانی در ساختمان «همراهان» سعد آباد برگزار شده بود به نکاتی اشاره می‌شود که شاید برای اولین بار است که در فضای رسانه‌ای کشور مطرح می‌شود.

حاصل این گفت‌وگوها و حرف‌ها، دفاعی است که رئیس جمهور وقت ایران از خود و کابینه‌اش می‌کند. دفاعی که در زمان ریاست جمهوری شاهد آن نبودیم. بارها نوشتیم که آقای روحانی، راز سکوت شما در برابر مسائل چیست؟ اما نه تنها به پاسخی نرسیدیم بلکه بازهم شاهد سکوت بیشتر بودیم.

قبل از اینکه بحث را ادامه بدهیم، بهتر است بخش‌هایی از کتاب «جنگ بدون آتش و دود» را با هم مرور کنیم:

*ما سه مقطع در میانه جنگ اقتصادی داشتیم که کار به سمت صلح می‌رفت. مقطع اول اروپایی‌ها با محوریت مکرون واسطه شدند. مقطع دوم میانجیگری ژاپن بود و مقطع سوم مربوط به سفر نیویورک است.»

* «قصد داشتیم بنزین و گازوئیل را در بازار بفروشیم و برای دولت تأمین مالی کنیم. اما بدون اینکه به مردم فشار مضاعف وارد شود. ما سه قوه در مورد اجرای این طرح توافق کردیم، ولی وقتی زمان اجرا رسید، در کاسه ما گذاشتند.»

* «برای سفر استانی به کرمانشاه رفته بودم. به من خبر دادند که خبرگزاری فارس اعلام کرده که آخر هفته قرار است بنزین گران شود. مردم به خیابان ریختند، صف تشکیل شد، پمپ بنزین آتش زدند. در حالی که در آن مقطع اصلا قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم که برای چند ماه آینده را هم لغو کنید. هر روز یک داستان جدید پیش می‌آمد.»

*«غروب جمعه عده‌ای تصمیم گرفتند، دولت را زمین بزنند. بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجویی‌های آن‌ها موجود است که می‌گویند از چه کسانی دستور گرفته بودند.»

اخیرا هم نهاوندیان که زمانی رئیس دفتر روحانی بود و بعد شد معاون اقتصادی او گفته است:« کاش قید محرمانگی از حوادث سال‌های ۹۶ به بعد برداشته شود.»

به نظر می‌رسد رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم و تیم رسانه‌ای او، کمی دیر به یاد جبران سکوت‌های خود افتاده‌اند. البته این شکستن سکوت هم در این روزها یک دلیل مشخص دارد. آن هم رفتار دولت رئیسی است.

لباس رزمی که روحانی دیر به تن کرده است!

رئیسی و کابینه سیزدهم، هر اتفاقی که در کشور می‌افتد را حاصل زحمات خود می‌دانند و آن را به حساب خود می‌نویسند و هر کاستی را به دولت روحانی نسبت می‌دهند.

شاید بتوان به جرات گفت دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی از نظر گسترش تحریم‌های اقتصادی، در تاریخ جمهوری اسلامی بی‌ سابقه بوده است. ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا، پایش را روی گلوی اقتصاد کشور گذاشته بود و اجازه کوچک‌ترین معاملات بین‌المللی را به ایران نمی‌داد.

حتی دوستان ایران هم نمی‌توانستند به صورت قانونی با کشور معامله داشته باشند. در این شرایط حسن روحانی توانست کشور را اداره کند. کاری که اگر رئیسی انجام داده بود از آن با عنوان معجزه قرن یاد می‌کردند و از ناتوانی آمریکا در زمین زدن قطعی جمهوری اسلامی چه قصه‌ها که نمی‌نوشتند.

سکوت روحانی و تیم او در مورد همین مشکلات باعث شد تا مردم متوجه جنگی که اتفاق افتاده بود نباشند.

یک پزشک وقتی متوجه مشکلات بیمار می‌شود که یا خود بیمار به حرف بیاید یا آزمایش‌ها روایت‌گر وضع فرد باشند. بالا رفتن قیمت دلار و کالاها در کشور نشان می‌داد که ما در موقعیت عادی نیستیم اما ساکت بودن دولت، این برداشت را بوجود می‌آورد که دست روی دست گذاشته‌اند و کاری نمی‌کنند.

در همان زمان‌ها ما شاهد بودیم که قالیباف به عنوان رئیس مجلس با علم به شرایط آن روز کشور  در مورد دولت روحانی و گرانی‌ها می‌گفت:« ما شاهد افزایش قیمت مرغ تا ۲۹ هزار تومان بودیم و به نظرم این اوج بی‌عرضگی مدیران اجرایی است‌.» و این درحالی است که امروز قیمت مرغ هیچ ارتباطی با مدیران اجرایی کشور ندارد!

ساکت بودن این حس را به مردم القا کرد که رئیس جمهوری که با هزار امید به او رای دادن بودند، منفعل شده است و همین زمینه ساز موج ناامیدی در کشور شد. انتخاباتی با پایین‌ترین مشارکت در طول تاریخ، حاصل همین برداشت‌ها بود.

اگر رییس جمهور همان زمان لباس رزم می‌پوشید و گزارش تمام کارهای خود را به مردم می‌داد و تلقین نمی‌کرد که همه چیز آروم است و ما چقدر خوبیم، شرایط امروز کشور اینگونه نبود.

انتخاب یک استراتژی غلط، کار را به جایی رساند که می‌بینیم.

البته همین‌ها باعث نمی‌شود که بگوییم دولت دوم روحانی، تصمیم‌های غلط بسیار داشت. او نتوانست بعد از خروج آمریکا از برجام، دولتی متناسب با وضعیت کشور تدارک ببیند. کابینه او آماده جهش اقتصادی بعد از برجام بود اما وقتی سد ترامپ مثل قارچ از زمین بیرون زد، آنها نتوانستند به خوبی وضع را مدیریت کنند و تا کنترل شرایط ایران زمان زیادی را از دست داد.

البته ماهی را هر زمانی از آب بگیرید، تازه است. الان هم فرصت خوبی است تا مردم با حقایق آشنا شوند. الان که دولتمردان مدعی هستند شرایط کشور را به مذاکرات هسته‌ای گره نزده‌اند و می‌توانند بدون برجام هم کشتی طوفان زده اقتصاد ایران را به ساحل امن آرامش برسانند. البته این در ظاهر است و در باطن می‌بینیم که چشم‌های اقتصاد ایران به وین؛ محل مذاکرات هسته‌ای است.

بر کسی پوشیده نیست اگر از صندوق‌های آمریکا نام ترامپ بیرون نیامده بود، شاید امروز دلار نهایت به 5 هزار تومان رسیده بود، یکی از نزدیکان روحانی به کرسی ریاست جمهوری تکیه زده بود و اوضاع مجلس به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

حال روز دولتمردان و مجلسی‌ها هم همان منتقد و سخنران در دانشگاه و برخی مجامع عمومی باقی می‌ماند.

 

 

 

 

ارسال به دوستان