عصرایران؛ رضا غبیشاوی - سفیران دو کشور امارات و کویت بعد از 7 سال به ایران برگشتند تا به کار خود ادامه دهند. 7 سال قبل و بعد از حمله به سفارت سعودی در تهران و اشغال آن، دولت سعودی روابط با ایران را قطع کرد. دولت بحرین هم در حمایت از این موضع، روابط با ایران را قطع کرد و کویت و امارات هم سطح روابط با ایران را کاهش دادند. حالا اما این دو کشور تصمیم گرفتند دوباره سطرح روابط با تهران را ارتقا دهند.
1- دولت سیدابراهیم رئیسی یکی از سیاست های خود را توجه به همسایگان اعلام کرده و در همین راستا، تلاش می کند روابط با این کشورها را ترمیم و تقویت کند. این سیاست در برابر کویت و امارات همراه با نتیجه بوده است و در یک سال اخیر شاهد تغییرات اندک اما مهم در برابر کشورهای جنوب خلیچ فارس هستیم. از جمله می توان به کاهش طرح مسائل اختلاف برانگیز و هشدارها علیه کشورهای ساحل جنوبی اشاره کرد. نکته ای که حتی نخست وزیر اردن هم در مصاحبه خود به آن اشاره کرد.
2- ایران دارای حضور و نقش آفرینی تاریخی در زمینه های مختلف مذهبی، اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و ... در 6 کشور جنوب خلیج فارس (کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات و عمان) است. قدرت و نفوذ و حضور تاریخی ایران و ایرانیان و ایرانی تباران در ساحل جنوبی خلیج فارس در گرو رفت و آمد و ارتباط با این منطقه است. متاسفانه در 100 سال اخیر گام به گام از این نقش آفرینی کاسته شده.
نفوذ ایران و ایرانیان در جنوب خلیج فارس منوط به وجود ارتباط است. در تضعیف این ارتباط، نقش تاریخی ایران در کرانه دیگر خلیج فارس به حاشیه می رود. همانطور که روز به روز از تعداد ایرانیان مقیم در این منطقه کاسته می شود.
در چند دهه اخیر اما گاه روابط حداکثری میان دو سوی دریا وجود داشت (دولت دوم هاشمی و دولت خاتمی) و گاه این روابط در حداقل خود بود. هم اکنون روابط ایران با 2 کشور عمان و قطر، در سطح مناسب است. روابط با کویت و امارات، در سطح پایین است. روابط با عربستان سعودی و بحرین هم کاملا قطع است.
بخش مهمی از اقتصاد و معیشت ساکنان مناطق مرزی و ساحلی ایران در شمال خلیج فارس و دریای عمان، در نتیجه وجود ارتباط و رفت و آمد و تعاملات اقتصادی با جنوب این دو دریاست.
رونق اقتصادی مرزهای جنوبی ایران و ساحل نشینان آن بدون وجود رابطه خود و ارتباط خوب تر با ساحل جنوبی ممکن نخواهد بود. رونق نتیجه ارتباط است. در فضای تنش و تهدید و قطع روابط، آنکه ضرر می کند معیشت و زندگی و کسب و کار است.
3- بازگشت این سفرا را می توان از تاثیرات مذاکرات ایران و سعودی دانست. مذاکراتی که در چند مرحله به میزبانی بغداد و با میانجیگری عراق برگزار شده و احتمالا ادامه می یابد. دو طرف درباره این مذاکرات، ابراز خشنودی و از پیشرفت آن اعلام رضایت کرده اند. همچنین خبرهایی نیز از توافق دو طرف برای بازگشایی سفارتخانه های دو کشور در ریاض و تهران نیز به گوش می رسد. البته این توافق و بهبود روابط ایران و سعودی تنها منجر به بهبود روابط ایران و دو کشور کویت و امارات نشده بلکه تاثیر آن را می توان در آتش بس در یمن و برقراری آرامش در لبنان نیز مشاهده کرد.
4- دو کشور امارات و بحرین دو سال قبل با اسرائیل رابطه کامل برقرار کردند و هم اکنون از همکاری نزدیک امنیتی - نظامی میان دو طرف خبرهایی منتشر می شود. سفرهای علنی میان مقامات بحرین، امارات و اسرائیل رد و بدل شده است. میان اسرائیل با عمان هم رابطه رابطه غیررسمی خوبی برقرار است تا جایی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل سفر علنی به عمان داشت و با سلطان قابوس پادشاه وقت این کشور هم دیدار کرد.
همه این اتفاقات درباره اسرائیل در خلیج فارس با سکوت تایید امیز عربستان سعودی روبه رو شد. این کشور هم در چراغ سبز دیگری، به پروازهای شرکت هواپیمایی اسرائیل اجازه داد از آسمان سعودی عبور کنند. ورود اسرائیل به خلیج فارس معادلات این منطقه را تغییر داده است. هم کشورهای جنوب خلیج فارس را با محافظه کاری در برابر ایران روبه رو می کند و هم طرف ایرانی را در رویارویی با این کشورها، محتاط تر کرده است.
5- مقامات ایرانی برخلاف قبل دریافته اند کشورهای جنوب خلیج فارس از قدرت تاثیرگذاری در روابط خارجی و کسب منافع اقتصادی ایران برخوردارند و می توانند در داستان برجام، فعالیت های هسته ای ایران و تحریم ها علیه تهران، نقش ایفا کنند. اتفاقاتی که در دوره ریاست ترامپ روی داد و این تجربه را به تجربیات تهران اضافه کرد تا این کشورها را نادیده نگیرد.
کشورهای جنوب خلیج فارس نیز ایران را خوب نمی شناسند و در نوعی ناآگاهی نسبت به ایران فعلی به سر می برند. اتفاقات دوره ترامپ و جنگ یمن، به اطلاعات آنها از ایران افزود تا با واقعیت های ایران بیشتر آشنا شوند و به عنوان مثال درباره سعودی و امارات، با عقب نشینی از سیاست های گذشته خود راه مصالحه و توافق را با ایران در پیش بگیرند.
6- بزرگترین نگرانی کشورهای جنوب خلیج فارس، حفظ موجودیت این کشورهاست. این کشورها چون به لحاظ مساحت و جمعیت، بسیار کوچک و کم جمعیت و همزمان ثروتمندند همیشه این نگرانی را با خود دارند که ممکن است در اثر حمله خارجی و در چشم به هم زدنی، از نقشه جهان حذف شوند. همانطور که در سال 69 در حمله صدام حسین، کشوری به نام کویت از صحنه روزگار حذف شد.
کشورهای جنوب خلیج فارس، کمترین تهدیدات علیه خود را به شدت جدی می گیرند و در مقابل آن، موضع شدیدی می گیرند. رفع این نگرانی از سوی مقامات ایران و اطمینان بخشی به آنها در این زمینه، بخش عمده مشکلات را در روابط تهران و جنوب خلیج فارس کنار می زند.
راه گسترش روابط و نفوذ ایران در کشورهای جنوب خلیج فارس، از مسیر توقف تنش و اختلاف و تهدید در روابط میان دو طرف و اولویت دادن به روابط اقتصادی در برابر با آنهاست.