عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: جنبش اصلاحات موفقترین حرکت سیاسی در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران است، عدم تداوم آن محصول عدول راهبرانش از این جنبش بود و نه پایبندی به آن. مسوول اول آن نیز شخص آقای خاتمی است که امیدوارم جبران کند.
این روزها به سبب اعتراضاتی که در فضای سیاسی اجتماعی جریان دارد، پرسشهای بسیار مهم و بنیادینی مطرح میشود که پرداختن به آنها برای آینده ایران ضروری است. نظرات و پرسشهایی که احتمالا در شرایط عادی به صراحت مطرح نمیشود ولی اکنون که فضای سیاسی- اجتماعی متلاطم و ملتهب است، مجال پیدا کردهاند که به نحوی صریح طرح شوند.
اصلاحطلبان به نظر من هنوز هم از قدرت رانده نشدهاند. در قدرت بودن به معنای آن نیست که لزوما رییسجمهور و وزیر و وکیل باشند، البته بودن افرادشان در چنین موقعیتهایی از قدرت، اوج چنین حضوری است ولی کف آن نیست. تعریفی که خودشان از موضوع میکنند و انتظاراتی که ساخت قدرت از آنان دارد، دقیقا معطوف به بقای این حضور است، هر چند کمرنگ باشد.
البته این حضور در شرایط کنونی و بیعملی برای آنان هزینه است ولی همچنان امکان تبدیل آن به فرصت وجود دارد.
جنبش سبز (چه خوب، چه بد) به کلی با جنبش اصلاحات متفاوت بود و بسیاری از تحلیلگران نیز از همین منظر از آن استقبال میکردند و طرفداران و متولیان آن نیز با اصلاحات مرزبندی روشنی دارند. نمونه آن تفاوت ادبیات و رویکرد مهندس موسوی و خاتمی است. نتیجه آن جنبش چه شد؟ هر چه بود؛ چرا نتیجه آن را باید به حساب اصلاحات گذاشت؟ آن جنبش متفاوت از جنبش اصلاحات بود و کسی نمیتواند شکست آن و تبعات بعدی آن از جمله امنیتی شدن جامعه را به عهده جنبش اصلاحات بیندازد.
آنچه شکست خورده یا موفق نشده است، جریان ۱۳۸۸ است که به نظر من دستاورد جدی جز امنیتی شدن فضای عمومی نداشت و اصلاحطلبان را دچار تناقضات خود کرد، به طوری که در سال ۱۳۹۲ سعی کردند با اصلاح سیاست خود به روال قبلی بازگردند، ولی به صورت نیابتی.
اصلاحطلبان در راهبرد خود جزمی نبودند چون قبلا انقلابی بودند و پس از حدود دو دهه آن را کنار گذاشتند و اصلاحطلب شدند سپس وارد جنبش سبز شدند و دوباره به سوی اصلاحات ولی از نوع نیابتی آمدند و الان هم بلاتکلیف هستند.
اصلاحات به دلیل جزمی بودن شکست نخورد به دلیل رسوبات انقلابیگری و تذبذب بود که شکست خورد. رسوباتی که در سال ۱۳۸۸ به شکل تراژیکی نمایان شد.
اصلاحات گر چه نتوانست خود را تثبیت کند و پس از ۱۳۸۴، عقبگرد کرد، ولی هزینه آن برای کشور به مراتب کمتر و کمتر از حرکات انقلابی بعدی بود. اگر اصلاحات شکست خورد، انقلاب به مراتب شکست بدتری خورده است.
جنبش اصلاحات موفقترین حرکت سیاسی در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران است، عدم تداوم آن محصول عدول راهبرانش از این جنبش بود و نه پایبندی به آن. مسوول اول آن نیز شخص آقای خاتمی است که امیدوارم جبران کند.