ابتدای این هفته خبر شرایط ثبتنام خودرو در طرح جدید یکی از خودروسازان خبرساز شد. در این طرح در قالب طرح ویژه مادران اعلام شد که مادران زیر 18 سالی که صاحب دو فرزند و یا بیشتر باشند،بدون داشتن گواهینامه میتوانند برای دریافت خودرو ثبتنام کنند.
این طرح درحالی مروج کودکهمسری محسوب میشد که منتقدان آن معتقد هستند، زن زیر 18 سالی که صاحب دو فرزند هم هست، براساس مشاهدات، از طبقه محروم و ضعیف جامعه است و اتفاقا نیازهایش بسیار اساسیتر و مهمتر از ثبتنام خودرو است.
دکتر سیمین کاظمی، جامعهشناس و پزشک نیز علاوه براینکه نسبت به عوارض بارداری زودهنگام هشدار میدهد، معتقد است:« چنین طرحهایی به معنی نادیده گرفتن سلامت و جان دختران نوجوان است و به معنی افزایش جمعیت به بهای جان و سلامت دختربچههاست. به نظر میرسد برای طراحان چنین طرحهایی جان زنان بیارزش است و نیازی به محافظت ندارد.»
گفتوگوی خبرآنلاین با دکتر سیمین کاظمی را در ادامه بخوانید:
امکان ثبتنام مادران زیر ۱۸ سال صاحب دو فرزند برای دریافت خودرو و طرحهایی از این دست، چقدر میتواند در جهت افزایش جمعیت موثر واقع شود؟
در چندسال گذشته کارشناسان و متخصصان بیطرف درباره علل واقعی کاهش فرزندآوری به روشهای گوناگون اظهار نظر و اطلاع رسانی کرده و هشدار دادهاند، ولی رویکرد رسمی برای افزایش جمعیت بیاعتنا به واقعیتهای علمی و اجتماعی به راهکارهایی متوسل شده که نه تنها تاثیر معنیداری در افزایش فرزندآوری نداشتهاند، بلکه پرخطر و ناقض حقوق و سلامت زنان هستند.
از جمله اصرار بر ازدواج در کودکی و بارداری و زایمان زیر سن ۱۸ سالگی. افراد زیر هجده سال، از جمله زنان جمعیت زیر سن مسوولیت قانونی هستند و وارد کردن آنها به مساله فرزندآوری نوعی اغفال و بهرهکشی از این جمعیت است.
یعنی بدون آنکه به خطرات بارداری و زایمان زیر سن ۱۸ سالگی و ضرورت فاصلهگذاری بین تولدها اشارهای بشود، کودکان را به طمع دستیابی به پاداشهای مادی به ازدواج و بارداری تشویق میکنند.
این پاداشهای مالی موجب خرید و فروش کودکان و بهرهکشی از آنان میشود که باید متوجه چنین تبعاتی بود.
عوارض فرزندآوری در سنین ۱۵ تا ۱۸ سال چیست؟ و اساسا زنی که ۱۸ ساله است و دو بار تجربه بارداری داشته، از نظر پزشکی پروسه درستی را طی کرده است؟
بارداری زیر ۱۹ سال از نظر پزشکی، پرخطر محسوب میشود و سازمان بهداشت جهانی نیز درباره خطرات آن هشدار داده است. بارداری زیر ۱۹ سال خطرات جسمی متعددی برای مادر و نوزاد در پی دارد. از جمله موجب پره اکلامپسی و اکلامپسی و عفونت رحم و عفونت سیستمیک در مادر و تولد نوزاد با وزن کم میشود که خود تهدیدکننده سلامت و حیات است. تشویق به دوبار زایمان در سنین زیر ۱۹ سال در واقع قرار دادن دختران در معرض خطر مضاعف است.
چرا مسئولان تا این اندازه برای تشویق به فرزندآوری دست به دامن اینگونه طرحها میشوند؟ این طرحها واقعا میتواند مشوق باشند؟
چنین طرحهایی به معنی نادیده گرفتن سلامت و جان دختران نوجوان است و به معنی افزایش جمعیت به بهای جان و سلامت دختربچههاست.
به نظر میرسد برای طراحان چنین طرحهایی جان زنان بیارزش است و نیازی به محافظت ندارد، برای همین چنین طرحهای تشویقی خطرناکی را ارائه میدهند.
از نظر این بعضی دست اندرکاران امر جمعیت، ظاهرا آنچه مهم است، افزایش کمی جمعیت به هر قیمتی است و به تبعات منفی آن اعتنا نمیکنند.
اگر قرار به توجه به آمارهای جمعیتی و افزایش جمعیت باشد، چه طرحهایی میتواند واقعا موثر واقع شود؟
کاهش فرزندآوری متآثر از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور است و تا وقتی وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهبود نیابد،نمیتوان منتظر معجزهای در افزایش جمعیت شد.
فقدان ثبات اقتصادی، وضعیت اجتماعی، افزایش افسردگی و ناامیدی، موجب میشود افراد نه توان و نه انگیزه ازدواج داشته باشند و نه فرزندآوری و بسیاری هم حتی اگر منابع مالی داشته باشند ترجیح میدهند مهاجرت کنند و خودشان را از چنین وضعیتی برهانند.
برخی معتقدند که مادر ۱۸ ساله، که صاحب دو فرزند باشد، یعنی شخص مورد نظر در این طرح، احتمالا از طبقه ضعیف جامعه خواهد بود که امکان تحصیل و حضور در جامعه را نداشته و دغدغه مالی این مادر اتفاقا بیشتر از این است که دنبال تهیه خودرو باشد، شما چه فکر میکنید؟
این پاداشهای مالی دقیقا تهیدستان را هدف قرار دادهاند و کودکان طبقه فرودست را در معرض خرید و فروش تحت عنوان ازدواج قرار میدهند. کودک از حق تحصیل و حق انتخاب شغل در آینده و دنبال کردن رویاهایش و رشد و پرورش در شرایط انسانی محروم میشود و مسوولیت یک بزرگسال به دوشش میافتد. با این پاداشهای مالی اغواکننده، کودک به ابزاری برای رفع محرومیتهای مالی خانواده والدینی یا شوهرش تبدیل میشود و در واقع در معرض سوءاستفاده قرار میگیرد. در این مورد خاص باید توجه داشت که اساسا شخص زیر ۱۸ سال قدرت آن را ندارد که حتی اگر خودرویی به او تعلق بگیرد آن را تحت مالکیت خود داشته باشد یا از آن استفاده کند. پس منافع چنین پاداشهایی برای کسی است که سرپرست او محسوب می شود.
تشویق به کودک همسری مدتهاست که از سوی مسئولان چه در طرح و برنامههای اقتصادی و چه اظهارنظرها دیده و شنیده میشود، به نظر شما و براساس شواهد آیا چنین برنامههایی توانسته دختران و پسران را به ازدواج ترغیب کند؟
کودک همسری پدیده ای اجتماعی است که درمناطقی که در انزوای فرهنگی و محرومیت اقتصادی هستند،رواج دارد و مسوولان به جای مقابله بااین پدیده آسیبزا کمربه تشویق و ازدیاد آن بستهاند. محصول چنین ازدواجهایی تاکنون خشونت،بیوه شدن و طلاق وآسیب های جسمی و روانی بوده که متاسفانه به آن توجهی نمیشود.درواقع محرومترین اقشار جامعه درمعرض آسیب کودک همسری قرار گرفتهاند. گمان نمیرود افزایش ازدواج در این قشر را بتوان موفقیت تلقی کرد.
گزارش: مستوره برادران نصیری