سمیه تاج الدین در خبرآنلاین نوشت: پیش از روی کار آمدن طالبان فعالیتهای موسیقی کمابیش در افغانستان انجام میگرفت؛ اما پس از روی کار آمدن طالبان نه تنها فعالیت در حوزهی موسیقی تعطیل شد بلکه بسیاری از هنرمندان این کشور مهاجرت کردند.
موسیقی افغانستان در سبکها و شیوههای گوناگون، هنرمندانی را پرورش داده که برخی از آنها به خاطر سبک، شهرت بسیاری را در خارج از افغانستان دارند. اما این کشور با وجود میراث غنی هنری، درگیر خشونتهای داخلی، جنگ و ... بوده است که مانع توسعهی هنر شده است، این امر زمینه را برای مهاجرت هنرمندان فراهم کرده است. به منظور بررسی وضعیت موسیقی در افغانستان قبل و بعد از طالبان با عارف جعفری گفتگو کردیم.
عارف جعفری، نوازنده، شاعر، آهنگساز افغانستانی اظهار داشت: پیش از طالبان یکسری مدارس موسیقی در افغانستان خصوصا در کابل راهاندازی شده بود که اساتیدی از افغانستان و از کشورهای اروپایی و آمریکایی موسیقی کلاسیک را تدریس میکردند. عدهی زیادی هنرجو تربیت شدند که در اروپا و آمریکا و سایر کشورها کنسرت برگزار میکردند؛ اما امکان برگزاری کنسرت در افغانستان به خاطر وجود طالبان و عدم امنیت وجود نداشت. در بیشتر شهرها کنسرتی برگزار نمیشد، فقط در شهر کابل آن هم محدود برگزار میشد.
جعفری گفت: پیش از طالبان مدرسهی موسیقی با عنوان "لیفهی موسیقی" در افغانستان فعالیت میکرد که شبیه هنرستان موسیقی ایران بود و در آن موسیقی کلاسیک تدریس میشد و اساتیدی از غرب، از کشورهای اروپایی و آمریکایی در آنجا تدریس میکردند. استادان افغانستانی هم سازهای افغانستانی، آسیایی یا هندی را آموزش میدادند.بعد از روی کار آمدن طالبان، بیشتر هنرمندان سرگردان شدند، آواره شدند و به کشورهایی چون اتریش، پرتغال، ایتالیا، کانادا یا آمریکا مهاجرت کردند.
این شاعر با بیان اینکه موسیقی افغانستان مانند موسیقی ایران، پاپ و سنتی ... دارد، گفت: استادانی از کشورهای اروپایی به افغانستان میآمدند و تدریس میکردند. استادان موسیقی سنتی در خود افغانستان بودند و آموزش میدادند و هنرجو تربیت میکردند.
او با بیان اینکه موسیقی پاپ و سازهای غربی قبل از جمهوریت به علت جنگ چندان در افغانستان رایج نشده بود و زیاد مطرح نشده بود، تصریح کرد: بعد از جمهوریت توجه به این مسئله پررنگ شد و عدهای به موسیقی پاپ پرداختند که ترکیبی از پاپ و سنتی بود.
این آهنگساز اظهار داشت: موسیقی پاپ نیازمند سازهایی بود که مخصوص افغانستان نبود تا هنرجوها بیاموزند؛ آنهایی که سازهای کلاسیک را مینواختند قطعاتی را اجرا میکردند که قطعات ماندگار افغانستان و فولکور بود که سینه به سینه به هنرمندان امروز رسید. آنها تمرین میکردند و در آمریکا و اروپا اجرا میکردند. آنها قطعاتی را که برای غربیها باشد را نمیتوانستند اجرا کنند. زیرا توان هنرمندان اروپا را نداشتند.
او با اشاره به اینکه بعد از طالبان فعالیت در حوزهی موسیقی کاملا تعطیل شد، گفت: از نگاه طالبان کلاسهای موسیقی و اجرای موسیقی جرم است؛ اگر کسی اجرای موسیقی داشته باشد یا خواننده و نوازنده باشد، توسط طالبان دستگیر میشود و مورد آزار و اذیت قرار میگیرد.
این شاعر افغان با تأکید بر اینکه این محدودیتها بر اقتصاد و معیشت هنرمندان تأثیر گذاشته، افزود: این امر منجر به مهاجرت و آواره شدن هنرمندان شد؛ زیرا مجبور بودند معیشت خانوادهی خود را تأمین کنند، از این رو به ایران و یا به کشورهای دیگر مهاجرت کردند.
عارف جعفری در پاسخ به این سؤال که آیا موسیقی زیرزمینی یا اعتراضی در افغانستان وجود دارد، اظهار داشت: در گذشته چون آزادی بیان در افغانستان به اندازهای رسیده بود که اگر کسی میخواست اعتراضی کند میتوانست و کسی مانع اجرای موسیقی نمیشد؛ از این رو نیاز به موسیقی زیرزمینی نبود. بنابراین کار را تولید میکردند و در اختیار مردم قرار میدادند؛ از سوی دیگر چون رسانهها تا حدودی تحت کنترل دولت بود، رسانهها نمیتوانستند برخی از آثار را منتشر کنند؛ زیرا دولت گاهی ممانعت میکرد. ولی اگر در فضای مجازی منتشر میشد، نه دولت مزاحمت ایجاد میکرد و نه مخالفان آن اثر. هر چند باز هم زیرزمینی نبود و علنا کار میکردند. موسیقی امروز در افغانستان بسیار بسیار مخفیانه است؛ حتی کسی اطلاعی از اجرای این موسیقیها هم ندارد.
این شاعر با بیان اینکه حدود ۸۰ درصد هنرمندان افغانستان مهاجرت کردهاند، گفت: هنرمندان موسیقی که زمینهی چندانی برای فعالیت ندارند، در ایران، پاکستان، اروپا و آمریکا زندگی میکنند.
او اظهار داشت: پیش از روی کار آمدن طالبان، کنسرت برگزار میشد فقط در شهر کابل، آن هم بسیار محدود؛ زیرا به علت وجود طالبان احساس ناامنی وجود داشت و کنسرت چندان برگزار نمیشد. کنسرت هنرمندان افغان در کشورهای دیگر برگزار میشد. اما هنرمندان میتوانستند ویدئو کلیپ درست کنند. آن زمان در خود افغانستان بیشتر اجراها تلویزیونی بود. شبکههای تلویزیونی درخواست میکردند و گروههای مختلف برنامه اجرا میکردند. برنامهی تلنت هم بود به نام "ستارهی افغانستان" که برگرفته از تلنت آمریکا بود. این برنامه استعدادیابی در زمینههای مختلف، از جمله هنر بود که در آخرین دوره یک خواننده خانم برنده شد.
این شاعر افزود: بعد از روی کار آمدن طالبان، هنرمندان خانم افغانستان خانهنشین شدند، عدهای که تحصیل کردهی لیفهی موسیقی بودند و امکان داشتند توانستند از افغانستان مهاجرت کنند. عدهای که ماندند، مخفیانه زندگی میکنند که مبادا طالبان بفهمند خواننده هستند و مورد پیگرد و آزار و اذیت قرار گیرند.
او اظهار داشت: در دورههای قبل حوزهی ادبیات در مهاجرت بسیار رشد کرد. حتی هنرجویان مختلف موسیقی که در کشورهای مختلف آموزش دیدند و برگشتند، فعالیت خود را از سر گرفتند و آموزش دادند و کار تولید کردند و نوازندههای خوبی را هم تربیت کردند. رشد هنر فقط میتواند در مهاجرت اتفاق بیفتد و هنرمندان در کشورهایی که مهاجرت کردند میتوانند هنر را رشد دهند.
این آهنگساز با بیان اینکه در گذشته هنر مردمی بود و دولت حمایت نمی کرد؛ یادآور شد: اگر طالبان نبودند، قطعا زمینه رشد هنر فراهم میشد؛ زیرا خیلیها علاقمند به کارهای هنری مثل موسیقی بودند، درصدد بودند که حرفهای یاد بگیرند. رقابت زیاد شده بود و هنرمندان می خواستند خودشان را با هنرمندان خارج از کشور همطراز کنند.
جعفری با اشاره به گروههای مختلف موسیقی اظهار داشت: گروههای متال مثل هاگارد یا ... در خود افغانستان چندان طرفداری نداشتند. آنها تنها در بیرون از افغانستان مورد توجه قرار گرفتند. حتی گروههای راک و یا سبکهای مختلف هم تشکیل شد، اما از هم پاشیدند. چون طرفدار نداشتند. بنابراین هنرمندان طرفدار ان سبکها مهاجرت کردند.
او در ادامه گفت: وظیفه مهاجرین است که در بیرون از افغانستان با جامعهی هنری همان کشور ارتباط برقرار کنند و موسیقی افغانستان را معرفی کنند. حتی در موسیقی همان کشور هم تأثیر بگذارد. مثلان در گذشته (پیش ار انقلاب) فرید زلاند با هنرمندان و خوانندگان ایرانی همکاری میکرد. این اتفاق میتواند امروز هم بیفتد.
جعفری به وضعیت هنرمندان افغانستانی در ایران اشاره کرد و گفت: اگر هنرمندان بخواهند شخصی کار کنند میتوانند در خانه و منزل خود آموزش بدهند. اما اگر بخواهند آموزشگاه موسیقی دایر کنند، نیاز به مجوز دارند که شرایط آن اقامت بلندمدت است که بیشتر آنها اقامت کوتاه مدت دارند که شش ماهه تمدید میشود. اعطای مجوز برای اتباع غیر ایرانی به لحاظ امنیتی دشوار است و باید از فیلتر امنیتی عبور کنند. اما متأسفانه بیشتر آنها وضعیت مناسبی ندارند و به کارهای غیرهنری روی آوردهاند. مثلا یا کارگر ساختمانی شدهاند یا شاگرد مغازه تا اموراتشان را بگذرانند.