۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۱۹۸۰
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۴ - ۱۸-۱۲-۱۴۰۱
کد ۸۸۱۹۸۰
انتشار: ۱۴:۱۴ - ۱۸-۱۲-۱۴۰۱

روایت مرحوم مسعود دیانی، شاعر و کارشناس برنامه «سوره» از «تجارت سرطان»

روایت مرحوم مسعود دیانی، شاعر و کارشناس برنامه «سوره» از «تجارت سرطان»
به‌گمانم تجارت درمان سرطان در روزگار ما خوب خودش را به مفاهیم دینی و روانشناسی و ارزش‌های اخلاقی چسبانده بود. می‌مکید. و قهرمان می‌ساخت؛ ساکت و ویران و مظلوم. همین.
مسعود دیانی، شاعر و کارشناس برنامه «سوره» که روز گذشته در پی ماه ها مبارزه با بیماری سرطان درگذشت قبل از مرگ در یادداشتی به تجارت سرطان در بیمارستانها و برخی پزشکان پرداخت که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:

عمل جراحی سخت و سنگین بود. نزدیک به ده ساعت وقت برده بود. حدس نمی‌زدیم از عمل اول سخت‌تر باشد. که بود. در جراحی اول معده و طحال و نیمی از کبد و پاره‌ای ازمری و غدد فوق کلیوی را برداشته بودند. در جراحی دوم دیافراگم و روده و بخش دیگری از مری را. این بار مجبور شده بودند تیغ‌ها راتا پشت قلب ببرند. و این یعنی احتمال مرگ مضاعف.

میانه‌ی جراحی باز از فاطمه رضایت گرفته بودند که خطر مرگ را با تصمیم جدید بپذیرد. امضا کرده بود و می‌شد حدس زد مادرم، برادرم، فاطمه و دوستانم چه رنج و زجر وحشتناکی از سر گذرانده بودند. تا من نیمه‌شب از اتاق عمل بیرون بیایم. با لوله‌ای در روده که قرار بود از یکی دو هفته‌ی بعد دهان جدیدم شود.‌ برای خوردن غذاها و داروهایی که فقط می‌توانستند مایع باشند. و با سرنگ به روده تزریق شوند. مابقی درد وحشتناک بود، اضمحلال تن بود. و سکوت.

حالا دیگر کسی حرفی برای گفتن نداشت. این آخرین عمل جراحی ممکن روی بدن یک انسان بود. و ما به نقطه‌ی صفر که نه، به ماقبل صفر برگشته بودیم. هنوز لکه‌هایی از توده‌های سرطانی در کبد مشاهده می‌شدند و باید می‌سوختند. احتمالا آن هم بی‌حاصل.

حالا اما می‌توانستیم پرسشی که چند ماه پیش اجازه نیافت با آرامش و به دور از هیجان جواب بگیرد را دوباره مطرح کنیم. هرچند پاسخ این بارمان مشخص بود. دیگر نه تن به عمل می‌دادیم، نه با شیمی‌درمانی به تماشای خاکستری خود می‌نشستیم. اما هشت ماه پیش چه؟

هنوز هم حق جانب پزشک اول نبود که سایه‌ی سنگین مرگ را در این بیماری می‌دید و ما را به انتخاب روش تسکینی به جای روش تهاجمی دعوت می‌کرد؟

حالا بعد از تحمل انبوه درد و زخم و ویرانی عمل و شیمی‌درمانی، بعد از صرف چندصد میلیون تومان هزینه، بعد از زمین‌گیر شدن و خانه‌نشین شدن و فلج شدن در امور روزمره، بعد از اینکه آیه و ارغوان ماه‌ها پدرشان را جز افتاده‌ای بی‌جان و ملول بر تخت ندیدند باید به افتخار امید و مقاومت و توکل کف می‌زدیم؟

وقتی پژوهش‌های علمی نشان می‌دادند که عمل جراحی در سرطان پیشرفته و متاستاز داده بی‌فایده است، از در بیرونش کنی از پنجره برمی‌گردد. عدد بقا زیر یکسال است، آن‌هم به عذاب. اجازه نداشتیم جور دیگری تصمیم بگیریم که متهم به ترس از شیمی‌درمانی و زهرناکی‌اش نشویم؟ انگ بی‌مسئولیتی نخوریم؟ ضد علم و خرافاتی به حساب نیاییم؟ و داغ ننگ بی‌ایمانی روی پیشانی‌مان ننشیند؟

به‌گمانم تجارت درمان سرطان در روزگار ما خوب خودش را به مفاهیم دینی و روانشناسی و ارزش‌های اخلاقی چسبانده بود. می‌مکید. و قهرمان می‌ساخت؛ ساکت و ویران و مظلوم. همین.

ارسال به دوستان
تعطیلی دو روزه مدارس ابتدایی و مهدکودک‌های تهران تصاویرى از تصادف اتوبوس با تانکر حامل سوخت در زاهدان / ۹ نفر جان باختند (فیلم) ۴۵ روز تا بازی‌های آسیایی؛ اسکی‌بازان ایران در حسرت برف و مسابقه اعتراف تلخ گواردیولا: رکورد می‌زنیم، اما از نوعِ عکس! کمال خرازی: آمادگی همزمان ایران برای گفت‌وگو با آمریکا و مقابله با فشارها آتش‌زدن درخت کریسمس در شهر حماه سوریه پس از تسلط تحریر‌الشام (فیلم) ضرر ۲۵ میلیون یورویی الاهلی با اخراج ستاره سابق لیورپول دستگیری 4 متهم به فساد مالی در مرز رسمی پرویزخان بهترین‌های فصل ۲۰۲۴ فرمول یک از نگاه رانندگان؛ فرستاپن در صدر نتانیاهو: حمله ما به یمن آخرین حمله ما نخواهد بود/ چهره خاورمیانه را تغییر می‌دهیم هواشناسی: منتظر سامانۀ بارشی جدید باشید (فیلم) قطر: به زودی پروازها به سوریه را از سرخواهیم گرفت ناسازگار با روح زمان؛ لغو مسابقات انتخاب دختر شایسته در هلند فقط طلا! خط و نشان وزیر ورزش برای بازی‌های آسیایی و المپیک کریستیانو رونالدو: "چه کسی گفته مسی از من بهتره؟!"