بهنوش بختیاری با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش نوشت: «من چهطور حکومتی هستم که همین الان با وثیقه و جواز کسب تراشکاری پدر دوستم میان شمام؟» او در بخش دیگری از این متن اشاره کرده است که نه از مسئولین خیری دیده و نه از مردم.
بهنوش بختیاری، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر با انتشار متنی طولانی در صفحه اینستاگرامش خطاب به مردم گلایه کردید و پرسید چرا به او میگویند «حکومتی» در حالی که با وثیقه بیرون است.
او نوشت: «امسال گذشت... خطاب به بعضی از مردمم التماستون میکنم دیگه هیچکس رو انقدر ناجوانمردانه گوشه رینگ بوکس نندازید… جماعتی به روح انسانها مشت نزنید... ما همه برای اخلاقیات و آزادی و دموکراسی و انسانیتی که انتظار داشتیم و ندیدیم داریم میجنگیم… چطور دلتون میاد انسانی که همیشه زحمت کشیده… سعی کرده نهایت احترام رو به همه بذاره... اینطور عجولانه و با خشم قضاوت کنید؟ قطعا که نه من، نه شما روزی هم رو نمیدهیم... ولی حرمت انسانی کجاست؟؟ اگر رفتار ما با هم اینی باشه که در سال پیش شاهد بودیم چطور انتظار داریم حکومت بهتری بر ما حکومت کند؟چطور دم از آزادی بیان میزنیم در حالی که کسی اجازه نداره ذرهای با ما فرق کنه؟؟ مگه یه آدمی که چهرهاس دلش از آهنه که باید تحمل این همه زجر و تهمت و فشار از هر طرف رو داشته باشه؟؟؟چطور فکر میکنید من که سالیان سال کار هنری کردم با حکومتی باشم که خودم باهاش مشکل دارم؟؟؟ چطور ممکنه انقد راحت یکی رو دوخت و برید و پوشید؟؟
من نه از این دولت و مسئولینش خیری دیدم و نه راستش از بعضی از مردمم… یه آدم عادی هستم که از قضا در دل این روزگار سخت با بیشترین زحمت و حجم زیادی شرافت و مهربانی… کار هنر و نمایش کردم. من از دل همین مردم با یک خانواده معمولی، سنتی و شریف و نجیبم… ماهها کار کردم و دستمزدم رو خوردن و بردن… زیر آبم رو زدن… آزارم دادن… هزار جا احضارم کردن… روزای بسیار تاریکی رو تجربه کردم و همیشه سعی کردم پاک و با شرافت زندگی کنم… تهمت ضربهای سنگین به روح هر انسانی وارد میکند که تحملش در هر کسی نیست… راستش دلم خیلی شکسته این آخر سالی… از مردمی که کمتر از گل بهشون نگفتم… من چطور حکومتی هستم که همین الان با وثیقه و جواز کسب تراشکاری پدر دوستم میون شمام؟؟؟ دقیقا بخاطر رد کردن گشت ارشاد و دفاع از مردمم قبل از فوت مهسا امینی و قبل از تمام این جریانات اخیر…؟؟؟ پابهپاتون برای اعدامیا اشک ریختم و غصه شما رو خوردم…
یک نمک به حرومی روزی فیلمی گرفت و بماند چهها که پشتش نبود… و چقدر من بیچاره رو ساده گیر آوردن… دوستان روشنفکرنمای من باید اینطور پشتم رو خالی میکردن؟؟؟ دلم خیلی شکسته… با زیر خاک رفتن دختری ساده اما مظلوم به نام ژینا عرش خدا لرزید… چرا فکر میکنید با شکستن دل ما فقط سرگرم میشید و قانون کارما بیخیالتون میشه عزیزان دلم؟؟؟ چطور فکر میکنید کائنات با شمای بیننده کاری نداره ولی من هنرپیشه را باید خورد و خمیرم کنه؟؟؟ جرمم چیه؟؟؟ دقیقا گناه امثال ما چیه که دم دستیم و خشمتون رو سر ما خالی میکنید؟؟ من نه حکومتی بودم نه خواهم بود… کسی اگر تونست ثابت کنه که نخواهد تونست…چون نیستم. یاعلی.»