عصر ایران ؛ نهال موسوی - تا حرف از هنرمند و هنرمندان میشود بنابر عادت و به دلیل این که یک گروهی محدود همواره جلوی چشم مخاطب و در ویترین جامعه هستند فکر میکنند منظور فقط آن 4 بازیگر و خوانندهای است که در تلویزیون یا در سریالها و برنامههای مسابقه محور نمایش خانگی همیشه حضور دارند، در صورتی که اصلا این گونه این نیست.
اگر در این برنامهها هم دقت کنید فقط عده محدوی هستند که مدام در سریالها و یا برنامههای مسابقه محور حضور دارند که تعداد همه آنها به 50 نفر هم نمیرسد. از این برنامه به اون برنامه هجرت میکنند و یا مدام در روی صحنههای کنسرت هستند.
یعنی حتی دربین هنرپیشهها و خوانندگان هم فقط تعداد معدودی هستند که مدام در حال کارند، عده بسیار بیشتری از آنها شاید مدتهاست که هیچ کاری نکردهاند. برای احترام به جایگاه و شخصیت آنها از آوردن اسم خودداری میکنم ولی هر کسی کمی فکر کند متوجه عرضم خواهد شد.
اما باز هم در واقع هنرمندان کشور طیف بسیار وسیعتری از این گروه همیشه حاضر را در بر میگیرد که ذکر شد، از فعالین در حوزههای رشتههای تجسمی مانند نقاشان، مجسمه سازان، گرافیستها، خوشنویسان، نگارگران، عکاسان گرفته تا اهالی موسیقی (خوانندگان، نوازندگان، ساز سازان، صدابرداران و ...) همچنین نویسندگان، شاعران، مترجمان، روزنامه نگاران و ... حال باز اهالی تئاتر، سینما ، تلویزیون و ...
این گروههای که ذکر شد علاوه بر هنرمندان فعال در صنایع دستی و هنرهای بومی و محلی است که باید آنها را هم به این جمع اضافه کرد.
در زمان بحران اقتصادی مانند وجود تورم شدید و مصائب ناشی از آن طبیعتا خانوادهها و جامعه ترجیحش بر تامین نیازهای اولیه مانند مسکن، خوراک و پوشاک است و در مرحله بعد فرستادن بچهها به مدرسه و یا حفظ سلامت آنها و ...
در چنین شرایطی خرید کتاب و مجله یا رفتن به تئاتر و کنسرت و ... به سرعت از سبد زندگی حذف میشود و طبیعتا اقشاری که ذکر شد به سرعت بیکار میشوند.
حال این گروههای که ذکر شد برای همان نیازهای اولیه مثلا مسکن و اجاره خانه واقعا در زیر فشار قرار گرفتهاند و هیچ راه حل مشخصی هم ندارند. بیشتر آنها کارمند یا حقوق بگیر سازمان مشخصی نیستند و بیکار هم شدهاند. اگر بیمهای داشته باشند یا نداشته باشند شاید بتوانند از مزایای آن بهرمند شوند که آن هم چندان قابل توجه نیست.
دولت هم به شکل مشخص کمک خاصی برای این طیف در نظر ندارد. چند بار از طریق هنر کارت مبالغی به افرادی که عضو صندوق اعتباری هنر بودند کمک شد ولی از همان کمک ناچیز هم فکر کنم بیش از یک سال گذشته است.
همین چند روز گذشته بود که داریوش ارجمند (رئیس هیئت مدیره مؤسسه هنرمندان پیشکسوت) گفت: ۱۵ ماه پیش آقای رئیسی قولی به یکی از همکاران ما دادند که هنوز خبری از آن نیست؛ آقای رئیس جمهور ما را دریابید.
باز تاکید میکنم که آنچه داریوش ارجمند به آن اشاره کرده است درباره اعضای بسیار شناخته شدهای از موسسه هنرمندان پیشکسوت است ولی بسیاری از هنرمندان کشور هستند که در هیچ موسسه یا نهادی مانند آن هم عضو نیستند.
بیشتر روی سخن من برای آن دسته از هنرمندانی است که چنین امکانی را ندارند و اتفاقا با احتساب جمعیت آنها در سراسر کشور تعداد قابل توجهی را شامل میشوند.
در این روزها این هنرمندان یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند. آیا کسی به فکر زندگی و معیشت این عزیزان است؟ باور کنید که فشار زندگی برای این عزیزان شاید چند برابر است.
امیدوارم که مدیران و مسئولان، این قشر از هنرمندان را هم مورد توجه قرار دهند. و خواهشم این است که این توجه فقط مختص به چند هنرمند شناخته شده و مطرح یا ساکن در تهران نباشد در این مقوله هرچه هنرمندی دورافتادهتر و مهجورتر باشد توجه به او واقعا ضروریتر است. حال از نظر معیشت، سلامت و درمان و ...
امیدوارم و ما به امید زندهایم.