صابر گل عنبری
بیانیه پایانی نشست اخیر وزرای خارجه شش همسایه جنوبی ایران با وزیر خارجه آمریکا در نیویورک حاوی نکاتی مهم و جدید درباره ایران است:
1ـ این بیانیه پس از مقدمهای، بند نخست خود را تحت عنوان "ایران" به مسائل مرتبط با آن اختصاص داده است. قبل از هر چیز، اختصاص بند اول این بیانیه مشترک به ایران و موضوعات مرتبط با آن فی نفسه میتواند بیانگر این باشد که این مساله دغدغه و اولویت مشترک آمریکا و شرکای عرب خود در خلیج فارس است.
2ـ در مطلع بند، دو طرف آمریکایی عربی ضمن استقبال از ارتباطات دیپلماتیک میان عربستان و کشورهای عضو GCC با ایران برای توقف تشدید تنش در منطقه، بر اهمیت پایبندی کشورهای منطقه به قوانین بین الملل و منشور سازمان ملل تاکید کردهاند.
این چندمین بار است که آمریکا طی ماههای اخیر، چه در مواضعی جداگانه چه مشترک با همسایگان جنوبی و چه حتی در نشستهای بینالمللی مانند جی 7 از توافق ایران و عربستان استقبال میکند. همین خود نشان میدهد که بر خلاف برخی تحلیلها، از سرگیری روابط میان تهران و ریاض حداقل از نظر آمریکا در شرایط فعلی امری مطلوب برای کنترل تنشها در منطقه است.
از این منظر هم چنان که نگارنده قبلا نیز گفته است میانجیگری چین چندان برای آمریکا حساسیت برانگیز نبوده است و با توجه به روابط خوب ایران و چین، وجود یک هماهنگی پیشینی میان آمریکا و عربستان هم در خصوص وساطت چینی با هدف به نتیجه رساندن مذاکرات دو ساله دو طرف و تضمین اجرای توافق و آینده آن بعید به نظر نمیرسد.
3ـ در این بیانیه، در یک اقدام نسبتا بیسابقه در سالهای اخیر، آمریکا نیز به مساله جزایر سه گانه ورود کرده و پس از چین، روسیه، ژآپن پای امضای این کشور نیز به بیانیههای مشترک همسایگان جنوبی پیرامون جزایر سه گانه باز شده است.
تا جایی که نگارنده دنبال کرده، تقریبا در حدود دو دهه اخیر بیانیههای مشترک دو طرف خالی از اشاره به جزایر سه گانه بوده است. البته در گذشته چنین اشاراتی شده و در سال 1997 بیانیه مشترکی میان وارن کریستوفر و همتایان عرب خود در خلیج فارس از ایران خواست که برای حل و فصل مسالمت آمیز آن با امارات وارد "گفتگوی جدی" شود.
اما این که دوباره پای مساله جزایر به بیانیههای مشترک با آمریکا باز شده، در این شرایط زمانی که امارات روی این قضیه متمرکز شده، اتفاقی قابل تامل و توجه است.
امارات و عربستان در سالهای اخیر همواره از سیاستهای آمریکا در منطقه در قبال ایران ناخرسند بودهاند و بعید نیست که این اتفاق جدید گامی برای جلب رضایت ابوظبی باشد.
البته ناگفته هم نماند که ادبیاتی که در بیانیههای مشترک درباره این مساله به کار میرود بسیار هوشمندانه است و ساختار حقوقی خاصی دارد.
قبلا معمولا در چنین بیانیههای مشترکی بر گفتگو برای حل و فصل این قضیه تاکید میشد، اما نکته جدید در این بیانیهها حمایت از موضع امارات در ارجاع مساله جزایر به دیوان دادگستری بینالمللی است که تهران مخالفت کامل خود را با آن اعلام کرده است.
4ـ موضوعات مورد اشاره دیگر در بند مربوط به ایران چون امنیت کشتیراتی و دریایی و تاسیسات نفتی، برنامه هستهای ایران و دعوت از آن برای «همکاری کامل» با آژانس، درخواست از ایران برای «توقف گسترش پهبادها و دیگر اسلحههای خطرناک به عنوان تهدید امنیتی خطرناک برای منطقه»، تاکید بر مقابله مشترک با تهدیدات علیه کشتیرانی، حاکمیت، امنیت منطقه و دیگر «فعالیتهای بیثبات کننده»، همه و همه بیانگر این است که اتهامات و نگرانیهای همسایگان جنوبی ایران به ویژه عربستان و امارات در ارتباط با ایران همچنان پابرجاست و توافق تهران و ریاض تاثیری در کاهش آنها خصوص نداشته و به آن هم نپرداخته است. همین خود این توافق را در سطح معمولی خاصی نگه میدارد.
5ـ پرداختن به موضوعات یاد شده در رابطه با ایران در بیانیه مشترک با آمریکا همزمان با تاکید آن بر تعمیق شراکت راهبردی میان آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس در همه زمینهها از جمله همکاری امنیتی و دفاعی کاشف از یک اختلاف نظر بنیادین میان ایران و همسایگان جنوبیاش در مورد ماهیت نظم و امنیت منطقهای است.
در حالی که ایران بر خروج آمریکا از منطقه و حذف این مولفه تاثیرگذار فرامنطقهای در امنیت منطقه پافشاری میکند، اما راهبرد طرفهای عربی در سایه نگرانیهای پیشگفته تقویت شراکت و ائتلاف با آمریکاست که تاکید بر آن در بیانیه و همزمان با آن هم وارد کردن اتهامات و بیان نگرانیهایی درباره امنیت دریایی، برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران و تاکید مشترک با واشنگتن بر مقابله با "تهدیدات" نشانگر این است که طرفهای مقابل علی خصوص عربستان و امارات به تداوم حضور آمریکا در منطقه به عنوان یک مولفه موازنه ساز در مواجهه با ایران نگاه میکنند.