اول – دولت طالبان (امارت اسلامی) در افغانستان، واقعیت عینی موجود است. یعنی دولتی است که بر سراسر این کشور کنترل و سیطره دارد و زمان اداره امور افغانستان را در دست دارد. این واقعیتی است که چه دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم (که اکثریت دوست نداریم) وجود دارد. چه از طالبان خوشمان بیاید یا نیاید (که اکثریت نمی آید) این حکومت حاکم است هر چند با هزار مشکل ریز و درشت مواجه باشد. هیچ مخالف و مخالفت ملموس ، اساسی و روی زمین هم در برابر دولت طالبان افغانستان وجود ندارد که حکمرانی آن را با خطر جدی روبه رو کند یا متزلزل سازد.
مثل همسایه ای که شما از او متنفر هستید اما ساکن دیوار به دیوار آپارتمان شماست و با او در پرداخت قبض های آب و گاز و دیگر هزینه های ساختمان اشتراک دارید. شما مجبور به ارتباط و تعامل برای حفظ منافع خود هستید.
لحظه حضور نیروهای طالبان در ارگ ریاست جمهوری در کابل - این لحظه به معنی سرنگونی دولت جمهوری اسلامی افغانستان و آغاز حکمرانی دولت امارات اسلامی افغانستان (طالبان) بود.
ایران یکی از طولانی ترین مرزهای زمینی را با افغانستان دارد (حدود 900 کیلومتر) معادل حدودی مسیر سفر زمینی تهران تا شیراز. این مرز مشترک زمینی در کنار ارتباطات اقتصادی و تجاری، روابط اقتصادی، خانوادگی دو سوی مرز ، اقامت جمعیت بزرگی از شهروندان افغانستانی در ایران (حدود 6 میلیون نفر)، وجود تعداد زیاد خانواده های ایرانی – افغانستانی (خانواده ای که پدر یا مادر، ایرانی یا افغانستانی هستند)، تهدیدات و چالش های مشترک از جمله ناامنی، مواد مخدر و داعش، وضعیت آب های مرزی، شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مناطق مرزی شرقی ایران، ارتباطات و اشتراکات فرهنگی، دینی و مذهبی و زبانی همه اینها و بیش از اینها، تعامل دولت ایران را با دولت طالبان افغانستان به یک الزام و نه انتخاب، تبدیل کرده است. این الزام فراتر از چیستی و چگونگی دولت حاکم بر افغانستان است.
اگر دولت ایران فقط و فقط به دنبال کنترل امنیت مرزی خود با افغانستان باشد حتما نیازمند تعامل و ارتباط با حاکمان کابل است. فارغ از اینکه چه کسی حاکم باشد.
براساس آمارهای رسمی، بیشترین سرمایه گذاری خارجی در ایران از سوی سرمایه گذاران افغانستانی انجام شده است. همزمان، بخش مهمی از صادرات کالاهای ایران به مقصد افغانستان انجام می شود و ایران، یکی از تامین کنندگان اصلی کالاهای مورد نیاز این کشور است. کافی است سری به بازارهای افغانستان بزنیم تا حجم گسترده کالاهای ایرانی را ببینیم. افغانستان فعلی، سرزمین بکر فرصت های اقتصادی است. بهره مندی از مزیت های اقتصادی افغانستان، نیازمند ارتباط و تعامل با دولت و حکمرانان این کشور است.
علاوه بر این ، هر گونه ناامنی یا آغاز دوباره جنگ داخلی در افغانستان، به سود ایران نیست و می تواند کشور را با تهدیدات جدی امنیتی - اقتصادی - اجتماعی روبه رو کند.
با وجود افتراقات جدی ماهیتی دولت های طالبان (امارت اسلامی افغانستان) و جمهوری اسلامی ایران اما هر دو طرف می دانند جز ارتباط و تعامل با یکدیگر راه سودمند دیگری وجود ندارد.
ایران و عراق در زمان جنگ 8 ساله با وجود اینکه در خط مرزی درگیری مستقیم نظامی و تن به تن وجود داشت ؛ با اینکه دو طرف، سرزمین یکدیگر را بمباران می کردند و هدف قرار می دادند اما سفارتخانه های ایران و عراق در بغداد و تهران، باز بودند. دولت های جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق، یکدیگر را به رسمیت می شناختند و باهم ارتباط مستقیم داشتند. چه برسد به اکنون که ایران و دولت طالبان هر دو در زمینه هایی چون اخراج ارتش امریکا از افغانستان، مبارزه با داعش ، مقابله با مواد مخدر، مدیریت وضعیت مهاجران افغانستانی و حفظ امنیت مرزی توافق و همکاری دارند.
دوم – ارتباط و تعامل با دولت طالبان، به معنی تایید همه رفتارها و تصمیمات و نگاه های این دولت نیست. نزدیک به 193 کشور در جهان وجود دارد که دولت ایران با بسیاری از آنها روابط دیپلماتیک دارد اما این به معنی تایید همه عملکردها، تصمیمات و رفتارهای این دولت ها نیست.
گرچه دولت طالبان افغانستان نیز در برخی ویژگی ها هم اکنون در جهان بدون شبیه است و رفتارهای ضدانسانی دارد. ممنوعیت تحصیل برای دختران در مدارس و دانشگاه ها، ممنوعیت دختران و زنان از کار در ادارات و مراکز دولتی و خصوصی، ممنوعیت ورود زنان به مراکز تفریحی و گردشگری بخشی از ممنوعیت های عجیب و غریبی و ضدبشری است که دولت طالبان در افغانستان علیه زنان و دختران این کشور اعمال می کند.
این یکی از دلایلی است که در حال حاضر دولت طالبان افغانستان جز از سوی دولت چین، از سوی هیچ کشوری در جهان و حتی ایران، به رسمیت شناخته نشده است.
نه قطع روابط تهران با دولت طالبان افغانستان، منافعی را برای ایران و ایرانیان جلب می کند و نه ستیز و دشمنی با این دولت، منافعی را برای مردم افغانستان خواهد داشت. برخی نیز احتمالا با تکیه بر تخلیات و شعار، انتظار داشتند به هنگام قدرت گیری طالبان در افغانستان ، نیروهای نظامی ایران با حمله به خاک افغانستان، کابل را تصرف می کردند؛ طالبان را شکست می دادند و حکومت مورد حمایت خود را بر سر کار می آوردند. کاری که نه ارتش شوروی موفق به انجام آن شد نه ارتش آمریکا عاقبت بخیر شد. ورای همه شعارها و تبلیغات و فضای شعارزده، نگاه به افغانستان فعلی باید همراه با تعقل و آینده نگری و دوری از فضای هیجان و احساسات باشد.
دیدار حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران و ملا برادر معاون اقتصادی نخست وزیر دولت طالبان (امارت اسلامی افغانستان) - تهران
سوم – به نظر می رسد سیاست ایران در برابر دولت طالبان افغانستان، سیاست کج دار و مریز است. از یک سو ایران از به رسمیت شناختن دولت طالبان افغانستان خودداری می کند و از سوی دیگر، سفارت ایران در کابل فعال است. دولت ایران، سفارت افغانستان در تهران را به نمایندگان دولت طالبان سپرده اما تا این لحظه، وزارت خارجه ایران از معرفی سفیر در کابل یا پذیرش سفیر از سوی دولت طالبان خودداری کرده است. با این وجود ارتباطات سیاسی – امنیتی – اقتصادی میان دو طرف وجود دارد.
به نظر می رسد ایران سیاست موازی را در برابر دولت طالبان در پیش گرفته است. نه برای تقویت دولت طالبان حمایت جدی می کند و نه گامی اساسی برای تقویت آن برمی دارد. همزمان تهران خواهان بازگشت جنگ داخلی و نزاع مسلحانه و بی ثباتی و ناامنی به افغانستان نیست و به این گزینه ها کمک نمیکند چرا که تهدیدات جدی را متوجه ایران خواهد کرد.