عصر ایران؛ مهرداد خدیر- به گفته معاون سازمان ثبت اسناد از ابتدای امسال تا کنون ۱۶۰ هزار و ۲۵۰ فقره مهریه در حوزه اجراییه شعبههای سراسر ایران ثبت شده و از این تعداد به ۱۴۰ هزار و ۳۰۲ پرونده رسیدگی و مختومه شده است. این عدد یعنی هر روز ۵۷۰ خانم درخواست مهریه کردهاند و در واقع مهریه خود را از طریق اسناد مالکیت شوهر به اجرا گذاشتهاند.
این خبر معانی و مفاهیم دیگری هم دارد و بر برخی از آنها میتوان درنگ کرد:
۱. هر ضربالمثلی درست نیست یا در همه زمانها کاربرد ندارد و اگر هم زمانی داشته اکنون منسوخ شده است. از جمله این ضرب المثل که «مهریه را کی داده کی گرفته» که برای تشویق و تشجیع داماد و خانواده او در جلسات بله برون یا نامزدی گفته میشود. چرا که همین خبر نشان میدهد مهریه را میتوانند به اجرا بگذارند مگر این که شخص هیچ نداشته باشد و در این صورت باز هم بدهکار خواهد بود.
۲. در برخی از مناطق ایران رسم است که مهریه را نقدا دریافت یا همان اوایل پرداخت میکنند. این سنت البته همه جا رایج نیست. موافقان میگویند بهتر است تا نقدا و روز اول یا سالهای اول پرداخت شود تا شخص از زیر دین بیرون بیاید و حربهای هم در دست طرف مقابل نباشد. مخالفان اما معتقدند پرداخت نقد مهریه شایبه معامله تن در مقابل تمتع را به میان میآورد و دون شان زن است. ضمن این که عندالمطالبه است و تا نخواسته چرا باید بپردازند؟
۳. آیا گران شدن نجومی قیمت سکه طلا موجب افزایش درخواست مهریه شده؟ یعنی افراد خواستهاند دارایی بالقوه را بالفعل کنند یا به عنوان حربهای برای واداشتن به طلاق به کار رفته است؟ چرا که اگر با فشار و اجبار باشد از علاقه مرد به ادامه زندگی میکاهد و راضی به طلاق میشود. هر یک از این گزارهها محتمل است ولی نیاز به بررسی آماری دارد و دستکم از یک جمعیت مشخص باید پرسید انگیزهشان چیست؟ فشار آوردن به قصد طلاق یا این که حق خود را بستانند؟ همچنین نمیدانیم چند درصد بعد از دریافت مهریه هم به زندگی مشترک ادامه دادهاند.
۴. زنان روشنفکرتر گمان میکنند چنانچه به مهریه کم رضایت دهند و به جای آن حقوق دیگر را مطالبه کنند مدرنترند. در عمل اما میبینند که هیچ ابزاری به اندازه مهریه کارآمدی ندارد. چه اگر واقعا بخواهند جدا شوند و چه وادار به ادامه زندگی کنند. به خاطر همین گرفتار نوعی تناقض شدهاند. مهریه بالا و استفاده از آن در صورت تمایل به جدایی یا مهریه پایین و گرفتار شدن در قوانینی که به نفع مردان است یا خروج از زندگی مشترک بی هیچ اندوخته و سقوط آزاد به طبقات پایینتر اجتماعی و اقتصادی؟
۵. همان شرع و قانون که برای زنان محدودیتهایی را قایل شده ابزار یا دارایی مهریه را هم در اختیار زنان قرار داده و مادام که قوانین به جانب مردان بیشتر گرایش دارد برای زنان مخالف مهریههای سنگین هم چارهای جز اتکا به آن باقی نمانده است. به همین خاطر مخالفان مهریه سنگین توجیه میکنند قصد ندارند آن را به اجرا بگذارند ولی به عنوان یک ابزار به کارشان میآید و بهتر از آن است که در دادگاهها و در یک فرآیند طولانی و فرساینده بخواهند حق خود را بستانند.
۶. برخی وقتی به عیان میبینند بسیاری از طلاقهای توافقی در ازای گذشت زن از مهریه به سرعت اتفاق افتاده و گرنه زن به سادگی نمیتواند درخواست طلاق خود را به جریان بیندازد یا با دریافت مهریه از چندرغاز حقوق ماهیانه رستهاند وسوسه می شوند. ماکیاولی میگوید آدمی ممکن است از خون پدر خود بگذرد ولی از مال خود نه! با همین نگاه مرد برای آن که بدهی خود به خاطر مهریه را نپردازد راضی به طلاق میشود و در غیر این صورت چه بسا نه.
۷. راه حل چیست؟ پسران بدانند مهریه دینی است بر گردن آنان و این ضربالمثل که کی داده و کی گرفته باطل شده است. چون هم میدهند و هم میگیرند! این که کسانی شانه خالی کنند یا از عهده پرداخت برنیایند به این معنی نیست که اصل بدهی منتفی است. بنا بر این از ابتدا زیر بار تعهد سنگین نروند یا مثلا به جای قیمت سکه که حساب و کتاب ندارد میتوانند معادل چند برابر آخرین حقوق دریافتی خود را تعیین کنند یا راههای دیگر. در هر صورت به موضوع به صورت واقعی نگاه کنند. اشتباه نکنیم. ازدواج در دنیای واقعی و بر بستر سنت اتفاق میافتد نه در خیال و رویا.
دختران هم بدانند هر چند مهریه ابزاری است تا از آنان در مقابل قوانینی که به سود زنان نیست حمایت کند ولی همین امر خیلی از مردان را هم از ازدواج فراری داده است و چه بسا اصرار بر تعیین مهریه بالا فرصت تشکیل خانواده را از آنان سلب کند. ضمن این که نمیتوان در پوشش و تحصیلات و کار بیرون مدرن بود و به مهریه که رسید مثل مادربزرگ شان فکر کنند!
۸. در این که مهریه دینی است بر گردن مرد تردیدی نیست و دریافت آن از طریق ثبت اسناد یک بحث است و به زندان انداختن شخص موضوعی دیگر و مشخص نیست چگونه در نظام اسلامی این اتفاق میافتد. جوانی از سر نادانی زیر بار مهریهای هنگفت و خارج از توان رفته یا خیال کرده لفظی است و جامه واقعیت نمیپوشد و حالا به عنوان بدهکار باید به زندان بیفتد تا بپردازد. وقتی گفته میشود در شرع -مگر در موارد بسیار معدود- زندان نداریم زندانی کردن به خاطر مهریه چه توجیهی دارد؟
۹. عاشق پیشگانی که زیر بار هر وصلتی میروند یا به گمان این که اگر داماد فلان کس شوند میتوانند طبقه اجتماعی خود را تغییر دهند و از مواهب زندگی جدید بهره ببرند زیر بار مهریههای غیر معقول میروند غافل از این که شوربختانه باید اذعان کرد هدف برخی از ازدواجها از ابتدا طلاق است! هم مهریهای دریافت میکنند هم زندگی مستقلی راه میاندازند. قبح طلاق در جامعه ایرانی ریخته و این را باید باور کنند و بر خلاف ضربالمثلی دیگر قرار نیست همه با لباس سفید بروند و با لباس سفید خارج شوند!
۱۰. این خبر هم میتواند نشانهای باشد بر این که مدعیترین جامعه دنیا در توجه و علاقه به امور معنوی شاید مادیترین مردم جهان شده باشد و این به لطف سیاست هایی است که با شعار معنویت جامعه را به شدت مادی و پولزده کرده و البته از تبعات تورم بالا هم هست که به جز دو سال بعد از برجام همواره گریبان اقتصاد ایران را گرفته و همین تازگی اعلام شد به ۴۴ درصد رسیده و به خاطر نیم واحد درصد نسبت به سال قبل خودشان برای خودشان هورا کشیدند!
تورم بالا مثل موریانه اخلاق و مناسبات عاطفی را از درون جویده و اگرچه مدعیان قطار پیشرفت انکار میکنند اما شاید این اعداد آنها را به خود آورد و کاش اعلام کنندگان اعشار اعداد را بردارند تا بهتر و ساده تر درک شود چه خبر است و از سخنان تکراری و کلیشهای دست بردارند و به توصیه های نخبگان توجه کنند.
جدای موضوعات اقتصادی مادام که قوانین اصلاح نشود برای زنان این انگاره وجود خواهد داشت که چارهای جز تاکید بر مهریه نیست.
قوانین را با اتکا به مصلحت و تجارب بشری میتوان اصلاح کرد تا دختران ناگزیر از تاکید بر تعیین مهریههای بالا نباشند. همانگونه که بر خلاف خوانشهای سطحی قانون دریافت مهریه به نرخ روز سالها قبل تصویب شد میتوان با نگاه به روزتر و با بهره از اجتهاد قوانین دیگر را هم اصلاح کرد تا دو طرف بیبیم خسرانهای بعدی به خانه بخت بروند و خوشبختی را به گونه ای دیگر جستو جو کنند. یادمان باشد نزد نیاکان ما ازدواج همتنی و همروانی بود.
---------------------------
مهریه بدهی ای است که میتواند قبل از تقسیم ارث از اموال مرد گرفته شود و اطمینان خاطری برای زن میشود.
ما این مورد را در خانواده داشتیم و اگر مهریه نبود عملا خانم هیچ چیزی جز چندرغازی که بیمه میدهد برای زندگی نداشت ولی با بدهی مهریه توانست خانه ای که در آن زندگی میکردند را برای خودش حفظ کند.
وقتی یک موضوعی اینقدر جنبه های اشکار و پنهان منفی دارد چرا نباید منتفی و یا اصلاح گردد.
چرا از تجربه دنیا استفاده نمیشود . مگر زندگی مشترک نام ندارد خب دارایی پس از ازدواج را نصف کنند موقع طلاق . این چه منطق و فلسفه ای است که یکی بدهکار و یکی طلبکار باشد . اینهمه طلا بخریدن و هزینه های مختلف برعهده داماد چیست و این مهریه دیگر چیست ؟؟؟
بجای مهریه بهتر است بعد از ازدواج همه دارایی هایی که در طول زندگی مشترک هر کدام از طرفین به دست میاورند بصورت مساوی در آن پول و سرمایه سهیم باشند . حق طلاق هم برابر .
1-"""""مدعیترین جامعه دنیا در توجه و علاقه به امور معنوی""""" من یادم نمی آید جامعه ایرانی چنین ادعایی داشته باشد. ادعای مسئولین بعضاً بوده که از سطح فهم و درکشان آگاهی داریم.
2-در بند 4 به """""خروج از زندگی مشترک بی هیچ اندوخته"""" اشاره کردید. شرایطی که زنان شاغل باشند را در نظر نگرفتید.
3-حکم الله به قیمت خون باید اجرا شود. چه قصاص، چه حجاب، چه مهریه، چه جهاد و ... . بهترین کار به نظرم همان اخذ مهریه در بدو نکاح است. اینکه در بند 2 گفتید مخالفین آن را تن در برابر تمتع می دانند هم بی مبناست. اگر الان بگیرند تن در برابر تمتع است ولی اگر 2 سال دیگر بگیرند تن در برابر تمتع نیست؟
به همین دلیل هم اقای خدیر میفرماید که ضرب المثل ها معنی خود را از دست داده اند
به سایر پسران پیشنهاد می کنم که به اندازه توان مالی خود مهریه را بپذیرند. و در همان اوایل آشنایی پیش از ازدواج بحث مهریه را مطرح کنند تا قبل از اینکه وابستگی عاطفی شکل بگیرد، تکلیف خودشان را مشخص کنند، که نه مجبور شوند به خاطر وابستگی شکل گرفته زیر بار مهریه بروند، و نه بالعکس؛ به خاطر نپذیرفتن مهریه بالا احساسات افراد را جریحه دار کنند.
احمدی نژاد به پا خیز
فقط مطابق قرآن عمل کنید عندالمطالبه
بجای مهریه های سنگین که امکان وصول آن کاری است بسار طاقت فرسا، پیشنهاد میشود همان ابتدا در شروط ضمن عقد امتیازاتی رو برای زوجه در نظر بگیرند. ازجمله:اعطای وکالت تعیین محل زندگی مشترک از جانب زوج به زوجه، اعطای وکالت ادامه تحصیل تا هر مقطع واشتغال بکار از جانب زوج به زوجه، اعطای وکالت اخذ مجوز خروج از کشور ( پاسپورت) ونیز خروج از کشور دفعات متعدد جانب زوج به زوجه. اعطای وکالت سرپرستی فرزندان بدون تشریفات اداری قضایی از جانب زوج به زوجه. اعطای وکالت بلاعزل در مطلقه نمودن خود یا همان حق طلاق از جانب زوج به زوجه ودرنهایت شرط تنصیف مساوی اموال فی مابین زوج وزوجه.
دیگه دادگاه رفتن و مهریه و جهیزیه و... نباشد.
جالبه خانواده دختر ادعا میکنن اینکه جوونی دخترم رفته و... همه چی مطالبه میکنن از مهریه و نفقه و جهیزیه و...
مثلا مرد جوونی و... نداشته درصورتیکه جوون بدبخت جهیزیه هام نو کرده و...دوباره خریده و بایستی تاوان همه چی بده
شده منبع درامد برای برخی خانمها
موقعیت و فرصت تحصیل و شغل برای بانوان اگر بیشتر از اقایون نباشد کمتر نیس .منتها مهریه شده ابزار دختران برای تحت فشار قرار دادن پسران
از بزرگترین اساتید حقوقدان که می شناسید بپرسید قوانین به نفع مردان است یا زنان؟
بنده بعنوان یک دانشجوی حقوق عرض میکنم و پرسیده ام از اساتید، قوانین کاملا به نفع زنان است، در بحث حضانت، در بحث حق حبس، در بحث طلاق و اجرت المثل و ...
برایند قوانین به نفع زنان است و اینکه چندین جا نوشته اید قوانین به نفع مردان است نیاز به بازنگری دارد.
به نظر من دختر و پسرهای تحصیل کرده و شاغل می توانند مثل این کشورها و کشورهای دیگری اساس را برای نصف دارایی ها بعد از زندگی مشترک بنا نهند. البته در کشور ما این قانون خیلی سخت هست پیاده بشه. به نظر من این قوانین نانوشته را خودم مردم بایستی شروع کنند تا فرهنگ سازی بشه و دولت ها هم پس از مدت مدیدی این مجبورند این فرهنگ را به قانون تبدیل کنند. والاسلام.
در چنین مواردی چطور قاضی بفهمد مرد استطاعت دارد یا خیر ...
نا الان که بعضا هم زودتر از پسران وارد بازار کار میشوند و گاها درامد بیشتری نیز دارند
1- در دعاوی یی که تابه حال من داشته ام بدون استثنا خانم ها مقصر بودند. جای تاسف دارد.
2- با افزایش افسار گسیخته قیمت ها با توجه به فشاری که روی رییس خانواده برای تامین معاش به وجود آمده است، عده ای از خانم ها توان این تحمل را از دست داده و با مطالبه مهریه و انتقال هبه های خود به نام اقوام، فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
در حقیقت فقط مهاجرت به خارج مساله حیاتی امروز نیست بلکه گسسته شدن پیوندهای بی شمار خانوادگی نوعی مهاجرت درونی است که با شدت زیاد در حال انجام است.
این استحاله سبب شکل گرفتن هرج و مرج جنسی و بی بند و باری های وحشتناکی خواهد شد. زیرا [ممکن است برخی از] همسرانی که از هم جدا میشوند تمایل خود را به ازدواج و تشکیل خانواده از دست بدهند و برای تامین نیازهای جنسی شان -که طبیعی هم هست -به رفتارهای پر خطر روی آورده و به شدت آن در جامعه می افزایند.
گذشته از اینها تجربه طلاق روی مجردها در خانواده های دارای طلاق اثر می گذارد و آنهایی را که توان اقتصادی دارند نیز از تشکیل خانواده گریزان می کند.
حتی در بعضی از موارد مرد به دنبال از بین بردن همسر خود است و با هدایت به مددکارهای اجتماعی و روان شناس های خانواده برحذر می داریم و متوجه تبعات آن می کنیم.
اگر نام فاجعه را در خصوص اتفاقات خانواده بخواهیم بدهیم خیلی دیر شده است و انتفاقی که دارد می افتد بسیار فراتر از فاجعه است. نمی دانم چه واژه ای مناسب است. تازه ما در بخشی که به نسبت قدیمی تر و سنتی تر هست کار میکنیم . قطعا باید در فضاهای بازتر و اعیانی اوضاع وخیم تر از اینها باشد. آنچه واضح و مبرهن است اینکه همه فعالیت های اجتماعی و اقتصادی در خدمت توسعه و تعمیق شاخص های فقر اعم از اقتصادی و فرهنگی قرار گرفته است. شما هیچ فعالیتی را در خلاف جهت یاد شده نمی توانید ارزیانی و مشاهده کنید.
زندانی کردن افراد هم به دلیل نپرداختن مهریه شرعی نیست، اینجا برای فرار از شرع، سراغ کلک مرغابی می رویم و افراد را طبق مقررات ماده (۲) قانون اجرای محکومیتهای مالی زندانی می کنیم.
فراموش نکنیم مطالبه مهریه علاوه بر زوجه برای وکلا و اداره ثبت و اجراییات هم نان دارد هر چه مبلغ بالاتر کمسیون بالاتر.
امیر محمدی کارشناس حقوقی
کار درست را همان جوامع مترقی امروزی میکنند، همه چیز نصف/نصف و در صورت جدایی نصف دارایی مجموع دو نفر به هر کدام میرسد. بچه هم در کار باشد، اول تکلیف خرج و زندگی او مشخص میشود. این مترقی ترین است و اگر این باشد، زندگی ، واقعا زندگی است و طلاق جدایی است نه ظاهر و ریاکاری و امراه و طلاق عاطفی و ... .
یک هفته نزد پیرمرد ماند و به شهر خودش رفت رفتند دنبالش گفته بود که مهریه ام را بده تا خانه ای برای بچه هایم بخرم و با خیالت راحت بیام سر زندگی
پیرمرد قبول کرد پول را گرفت آمد و یک هفته بعد درختان را فروخت و رفت و دیگر نیامد و گفت طلاق میخواهم یعنی بدون دادگاه و با زبان نرم تمام مهریه و اموال پیرمرد را بالا کشید و رفت
بعد محقق شد زن با یک وکیل در ارتباط هست و این چندمین زرنگی اوست قانون باید برای این خلا مهریه فکری بکند
"بار کج به منزل نمیرسه"، در حالی به وفور مشاهده شده که بار کج تا کانادا رفته و به سلامت هم رسیده!
این عالی بود...
عرف رو هم با زور نمیشه عوض کرد چون حاصل سال های سال تجربه هست!
کلا مهریه بالا در جامعه ایرانی کار درستی است.
باید قوانین را درست کرد که کسی نتواند به دیگری اجحاف کند .
زن هم پس از طلاق باید بتواند زندگی کند. نمی شود که یک عمر در خانه شوهر مفت و مجانی زحمت بکشد و بعد که طلاقش دادند چه کند برود گدایی؟
در حیرتم از اینکه آیا علمای دینی و جامعه شناسان و وکلا و ... با مشاهده عینی این همه معضلات اجتماعی ناشی از پیامدهای ازدواج و آمار بسیار بالای درخواست طلاق و مطالبه مهریه از سوی زنان در همان روزهای نخستین ازدواج در جامعه و عصری که معنویت دیگر رنگ باخته و مادیات تار و پود خانواده ها و جوامع را فرا گرفته،و ترس بی حد جوانان از ازدواج که منجر به تجرد هر 2 جنس جوامعه گردیده و این امر موجب گسترش به اصطلاح ازدواجهای «سفید»! و سایر ناهنجاری های اجتماعی شده است را نمی توانند برای یک بار حل بکنند؟!شما هم که اینقدر به (شرع) استناد می کنید ، آیا 1400 سال پیش مهریه های هنگفت اینچنینی بود یعنی؟! 200 تا 1000 سکه ؟!!!
واقعا مایه تاسف است که جامعه ایرانی دارد به لبه پرتگاه کامل اخلاقی رسیده ، اما 44 سال بعد از انقلاب مسئولین و دست اندر کاران عاجزند از حل یک معضل بزرگ اجتماعی!
همین
و
بس!
كتاب اسلام و مقتضيات زمان استاد مطهري به صراحت ميگه اسلام قابليت بروزرساني دارد قرار نيست همه قواعد و قانونها مربوط به 1400 سال پيش باشد جايي كه نياز باشد و با نظر فقها و علما مي تواند تغيير كند. مهريه مورد عجيبي هست . شخصا در حال پرداخت هستم . ميدانم تمامي كساني كه در زندان هستند به هيچ عنوان تن به پرداخت ندادند حتي حاضر به اعسار هم نشدند. حالا يا نداشتن و يا زندان را به پرداخت ترجيح دادند كه اكثرا هم قطعا شغل آزاد دارند. تقسيم دارايي يا استفاده از قوانين ديگر كشورها بهترين گزينه هست.تعداد دختران و خانمهايي كه به قصد مهريه ازدواج مي كنند بسيار كم هست . گزينه حق طلاق براي خانم به شرط كاهش مهريه گزينه مناسبي هست. در نهايت بهترين راه انتخاب مناسب هست و تعداد كم و زياد مهريه تاثيري در خوشبختي ندارد
به عنوان مثال خانم می تواند کار کند و درآمدش برای خودش خواهد بود. مرد نمی تواند به طور کلی جلوی کار کردن زن را بگیرد اما می تواند به طور غیرمستقیم اجازه خروج از منزل را به همسرش ندهد که بنابر این نتواند کار کند.
حالا شما چند مرد را دیده اید (چند درصد هستند به نظر شما) که به زنش اجازه خروج از منزل ندهد؟ حالا فرض کنید خانم رفته سر کار. بچه ها را چه کسی باید نگهداری کند؟
بر عهده مرد است که مثلا پرستار بگیرد و حقوقش را بدهد و یا مهدکودک بفرستد. یعنی خانم سر کار رفته و درآمد مستقلی کسب کرده و در ازای آن مخارج اضافه تری بر گردن آقا افتاده!
یا در خانه خانم موظف به کار کردن نیست و آقا اگر خیلی دلش خانه تمیز و مرتب یا غذای خوب می خواهد باید خودش کار کند یا کارگر بگیرد یا از بیرون تهیه کند.
تمام بار مالی بر عهده مرد است
در زندگی مشترک آقا فقط 3 حق دارد که از زن مطالبه کند
1 - هم بستری و تمکین (که فرض کنید زن تمکین نکند تازه آقا باید تشریف ببرد دادگاه و شکایت کند و ...)
2 - عدم خروج از منزل بدون اجازه (که بالا در موردش توضیح دادم و عرض شد بسیار به ندرت ممکن است این مورد توسط مردی استفاده شود)
3 - حفظ مالش توسط خانم (عدم هزینه مال شوهر بدون رضایت او که این هم واقعا کان لم یکن تلقی بشه بهتره!)
بعد شما میگی قوانین مردانه!
الان بسیاری از زنان تازه مسلمان به خاطر وظایف بسیار سبک خانم ها در فرهنگ اسلامی مسلمان میشن بعد شما معلوم نیست تو چه فضای تنفس میکنید؟!