بین بروز اقدام به خودکشی با مناطق اقلیمی کشور رابطه معناداری وجود داشته که میتواند با عوامل جغرافیایی، تغییرات جوی مانند دما و رطوبت و نیز عوامل فرهنگی، اقتصادی، روانی و اجتماعی در ارتباط باشد.
به گزارش ایرنا، تا پیش از وقایع چهارشنبه خونبار کرمان که عواطف و احساسات میلیونها ایرانی را جریحهدار کرد ، اخبار متعددی در رسانههای منتشر شد که هر کدام زخمی بر پیکر این عواطف و نیز آرامش روانی مخاطبان بود. در روزهای اخیر رسانهها اخبار متعددی را درباره اقدام به خودکشی در مناطق مختلف کشور منتشر کردند؛ از خودکشی کارگران بیکار شده در شهرهایی مانند ایلام و مشهد تا اقدام ناموفق دختری که سالها مورد تعرض خانگی قرار داشت.
پای موضوع خودکشی در روزهای گذشته به مجلس نیز کشیده شد و نماینده ایلام در نشست علنی دهم دیماه مجلس شورای اسلامی در تذکری گفت: متاسفانه اتفاق شومی در استان ایلام هر روز رخ میدهد و آن خودکشی جوانان در سنین پایین است لذا واقعا ضروری است با اخطار و تذکر رئیس مجلس و دیگر مسئولان و به ویژه سازمان امور اجتماعی کشور به این پدیده شوم توجه ویژه شود. بنابراین باید کارشناسان سازمان امور اجتماعی به منطقه جهت بررسی موضوع اعزام شوند.
بیشترین درصد از مجموع خودکشیهای دهه ٨٠ در سطح کشور به گروه سنی ١٨- ٢٤ و ٢٥ - ٣٤ سال تعلق داشته است
همزمان، رسانهها به نقل از «حمید پیروی» نایب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران آمار تازهای را درباره این پدیده منتشر کردند. به گفته وی در سال ۱۴۰۱ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۷.۴ نفر اقدام به خودکشی کرده و فوت کردند. به عبارتی سال گذشته بیش از ۶۰۰۰ نفر اقدام به خودکشی منجر به فوت داشتند. به ازای هر خودکشی کامل (منجر به فوت)، حدود ۲۰ تا ۳۰ برابر آن اقدام به خودکشی میکنند. در سال گذشته حدود ۱۲۰ هزار نفر اقدام به خودکشی داشتند که در سامانه وزارت بهداشت ثبت رسمی شده است. ممکن است مواردی هم به موسسات خصوصی مراجعه کرده باشند که اقدام به خودکشی آنها ثبت نشده باشد.
نایب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران افزوده است: آمار خودکشی در ایران در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۵ حدود ۵۱ درصد افزایش داشته است؛ یعنی طی هفت سال. مبنای مقایسه، آمارهایی است که وی در همایش روز جهانی پیشگیری از خودکشی (۱۹ شهریور امسال) اعلام کرده است. او در آن همایش گفته بود سال ۱۳۹۵ در ایران ۷۹ هزار و ۱۰۲ نفر اقدام به خودکشی کردند.
خودکشی در جوامع بشری از گذشتههای دور تا دوران کنونی در زمره مسائل سؤالبرانگیز، پیچیده و متناقضنمای انسانها بوده است. عمل خودکشی با نیاز دوست داشتن خود تضاد آشکاری دارد، اعتقادات افراد و توصیههای مذهب را به چالش میکشد و ارزشهای جامعه انسانی را در مورد معنای زندگی هم به صورت فردی و هم در بستر اجتماعی نقض میکند.
در حوزه خودکشی پژوهشهای متعددی صورت گرفته است. در این راستا فریبا رزانی و زینب احمدی [۱] در مقالهای با عنوان «خودکشی در فرهنگ ایرانی: یک مطالعهی مروری نظاممند» ۲۵ مقاله را از ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۵ بررسی و مورد تحلیل قرار داده و به نتایج جالب توجهی دست پیدا کردهاند. در ادامه گزیدهای از آن را میخوانیم:
بروز خودکشی طی سالهای اخیر روند فزایندهای را به خود گرفته است که نه تنها موجب افزایش تنش و نگرانی در بین جوامع شده، بلکه کل جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است. این افزایش در آغاز هزاره سوم به حدی نگرانکننده بوده که سازمان جهانی بهداشت و انجمن بینالمللی پیشگیری از خودکشی، روز دهم سپتامبر (برابر با ۱۹ شهریور) را به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری کرده است.
میزان بروز خودکشی در کشورهای مختلف متفاوت است آمار سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد که در اکثر کشورهای اسکاندیناوی، اروپای غربی و شرقی، ژاپن، چین و استرالیا میزان خودکشی بیش از ١٣ نفر در صدهزار نفر است. در آمریکای شمالی، نروژ، انگلستان، اسپانیا، ایتالیا و هند این میزان ۶.۵ تا ١٣ نفر در هر صدهزار نفر است و در آمریکای لاتین، پرتغال، یونان، ایران، آذربایجان، ارمنستان، مصر و سوریه میزان خودکشی کمتر از ۶.۵ نفر در هر صدهزار نفر است.
به نظر میرسد که علاوه بر عوامل اقلیمی، ممکن است عوامل دیگری از جمله روش اقدام به خودکشی، دسترسی به خدمات درمانی و عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز نقش داشته باشند
طبق فراتحلیل انجام شده بین سالهای ١٣٨٠ تا ١٣٩٣، میزان بروز خودکشی در ایران ٨ درصد هزار نفر برآورد شد (در مردان ۱۱.۱ در صد هزار مرد و در زنان ۷.۴ در صد هزار زن) نتایج حاکی از آن است که نرخ خودکشی در ایران نسبت به کشورهای غربی پایینتر اما از سایر کشورهای خاورمیانه بالاتر است.
البته لازم به ذکر است که با توجه به نبود شفافیت آماری در کشورهای پیرامونی ایران، بخش دوم یافته این فراتحلیل با تردیدهایی روبرو است.
بیشترین درصد از مجموع خودکشیهای دهه ٨٠ در سطح کشور به گروه سنی ١٨- ٢٤ و ٢٥ - ٣٤ سال تعلق داشته است.
در آمار کشور ما در سالهای بین ١٣٦٣تا ١٣٧٢، سالانه حدود ١٥٠٠- ٢٧٠٠ مورد مرگ مشکوک به خودکشی در کودکان و نوجوانان ثبت شده که بیشترین میزان شیوع بین ١٣تا ١٧ سالگی بوده است.
بین سالهای ١٣٧١- ١٣٨٠، کل موارد خودکشی کودکان و نوجوانان به حدود ٣ هزار و ۲۲۵ مورد رسیده است و شیوع جنسیتی آن به نسبت ۳.۷ پسر به یک دختر بوده و شایعترین روشهای خودکشی مسموم ساختن خود با داروها بوده است.
بین بروز اقدام به خودکشی و خودکشی موفق با مناطق اقلیمی کشور رابطه معنیداری وجود داشته که میتواند با عوامل جغرافیایی، تغییرات جوی مانند دما و رطوبت و نیز عوامل فرهنگی، اقتصادی، روانی و اجتماعی در ارتباط باشد.
به این صورت که منطقه اقلیمی١ (با توجه به جدول زیر) در معرض بالاتر خودکشی موفق قرار دارد و بالعکس منطقه اقلیمی٥ دارای کمترین میزان خودکشی موفق است. بیشترین میزان بروز اقدام به خودکشی مربوط به منطقه ٥ و کمترین میزان به منطقه ٦ تعلق داشته است. به نظر میرسد که علاوه بر عوامل اقلیمی، ممکن است عوامل دیگری از جمله روش اقدام به خودکشی، دسترسی به خدمات درمانی و عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز نقش داشته باشند.
گمان میرود محدودیتهای قانونی در استفاده از اسلحه در کشورهای مختلف اثر معنیداری بر روی استفاده از سلاح گرم برای خودکشی دارد
همچنان که اشاره شد بخش زیادی از اقدام به خودکشیها به ویژه در میان ردههای سنی پایین ناشی از مسمومیت خودخواسته بوده است. علاوه بر این، کسانی که اقدام به خودکشی داشتهاند (به ویژه کسانی که شکل نمایش و بروز اقدامشان برای آنها اهمیت چشمگیری داشته) دست به خودسوزی زدهاند نتایج مطالعات بیانگر آن است که خودسوزی در میان زنان استان ایلام به نسبت سایر استانها بیشتر رخ داده است. در تبیین این نوع خودکشی باید به مساله ضعف و بیقدرتی فرد منتحر در برابر هنجارهای مسلط و پایین بودن سطوح توسعه یافتگی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی) جامعه اشاره کرد؛ به این صورت که وضعیت پایین زنان متاهل در موقعیتی نابرابر از نظر جنسیتی در زمره زمینههای تمایل به خودکشی عنوان شده است. در بین پژوهشهای صورت گرفته برخی هم به بروز و شیوع افسردگی و خشونت در نسل کنونی به عنوان تبعات تجاوز بعثیها به خاک کشورمان در سالهای جنگ تحمیلی اشاره کردهاند.
درباره استفاده از سلاح گرم هم بررسی پژوهشها میگوید بیشترین تعداد خودکشیها با سلاح گرم در استانهای کرمانشاه، تهران و لرستان و خراسان و سیستان و بلوچستان و کمترین تعداد در استانهای زنجان و قم (صفر نفر) گزارش شده است.
مرگهای ناشی از سلاح گرم در ٣٦ کشور انجام شده است. نتایج نشان داد که بالاترین نرخ خودکشیها به کشورهای آمریکا، فنلاند، سوئیس و فرانسه و پایینترین نرخ به کشورهای کره جنوبی، ژاپن، کویت و هنگ کنگ تعلق داشت. با توجه به این نتایج گمان میرود محدودیتهای قانونی در استفاده از اسلحه در کشورهای مختلف اثر معنیداری بر روی استفاده از سلاح گرم برای خودکشی دارد. هم چنین بسیاری از محققین معتقدند که با در دسترس بودن اسلحه، دیگرکشی و خودکشی با آن نیز افزایش مییابد. استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان تا حد زیادی تحت تاثیر وضعیت نابسامان قاچاق اسلحه از کشورهای افغانستان و پاکستان قرار گرفتهاند. از طرف دیگر استانهای آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام، لرستان و خوزستان نیز تحت تاثیر اثرات به جامانده از جنگ تحمیلی با مشکل اسلحههای موجود در بین مردم مواجهاند. بنابراین تاثیر این مسائل بر افزایش خودکشیهای ناشی از سلاح گرم انکارناپذیر است.
مطالعات در ایران نشان میدهند که میزان اقدام به خودکشی و مرگ ناشی از خودکشی در زنان کمتر از مردان بوده است. در صورتی که آمارهای جهانی حاکی از نرخ بالای اقدام به خودکشی و نرخ پایین مرگ ناشی از خودکشی در زنان است. البته نسبت جنسیتی در استانهای کردستان و بوشهر معکوس بوده، به طوری که زنان ٢ برابر مردان خودکشی موفق داشتهاند. هم چنین آمارها حاکی از آن است که نسبت خودکشی زنان در استان ایلام و شیراز بیشتر از مردان به ثبت رسیده است.
برخی انگارههای فرهنگی مربوط به نقش جنسیتی مرد از جمله قوی بودن و تصورات قالبی جنسیتی در خصوص عاطفی بودن زنان، بر تجارب مردان تاثیر گذاشته و آنها کمتر به ابراز مشکلات و هیجانات خود میپردازند. بنابراین در شرایط تنش زا، احتمال خودکشی در مردان افزایش مییابد
در خصوص نرخ بالای اقدام به خودکشی در مردان ایرانی میتوان به رویکرد «جامعهشناسی» هیجان استناد کرد. این رویکرد احساس را امری فرهنگی و اجتماعی در نظر میگیرد، به این صورت که الگوهای فرهنگی بر مردم یک جامعه اثر گذاشته و افراد، آن دسته از احساسات را در خود میپرورانند که تصور میکنند باید در جامعه بروز دهند. به نظر میرسد که برخی انگارههای فرهنگی مربوط به نقش جنسیتی مرد از جمله قوی بودن و تصورات قالبی جنسیتی در خصوص عاطفی بودن زنان، بر تجارب مردان تاثیر گذاشته و آنها کمتر به ابراز مشکلات و هیجانات خود میپردازند. بنابراین در شرایط تنش زا، احتمال خودکشی در مردان افزایش مییابد.
مهمترین علل اجتماعی اقدام به خودکشی طی دو دهه اخیر به ترتیب مشکلات خانوادگی و زناشویی در افراد متاهل و نیز مشکلات اقتصادی و تحصیلی بیان شدهاند. تحلیل زیرگروه مشکلات خانوادگی بر اساس نوع اقلیم نشان داد که در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و گیلان، فراوانی مشکلات خانوادگی به عنوان علت خودکشی بیش از سایر اقلیمهای موجود در کشور بوده است.
بالاترین فراوانی گزارش شده از مشکلات اقتصادی نیز از استان خراسان جنوبی در سال ١٣٨١ و کمترین فراوانی از استان ایلام در سال ۱۳۷۶ بوده است. فراوانی مشکلات تحصیلی نیز در استانهای البرز و خراسان جنوبی بیشتر از سایر استانها بوده است در مطالعهای دیگر شایعترین عوامل زمینهساز خودکشی در ایران اختلالات روانی، مشکلات خانوادگی، سابقه اقدام به خودکشی، ناسازگاری با محیط، اعتیاد و مشکلات جسمانی ذکر شده است.