در منابع باستانی از جمله سنگ نوشتههای دوره هخامنشی و نیز منابع یونانی و رومی و متون پهلوی، نشانههای روشنی از توجه و علاقه ایرانیان به انواع عطرها، بخورها و رایحههای شیرین یافت میشود. و این علت معروفیت اسم عطر ایرانی است.
به گزارش روزیاتو، خاستگاه اصلی تولید عطر مکانی در خاورمیانه بوده است. همین موضوع باعث شده است که ایران یکی از اولین فعالان این عرصه باشد. بنا بر اسناد به جا مانده، ابن سینا فرمولی برای تقطیر انواع گلها (از جمله گل رز) را در تاریخ ثبت کرده است. او با تقطیر گل رز، روغن این گل را نیز به دست میآورد و با ترکیب آن با عرق گل سرخ، در واقع همان عطرهای امروزی را درست میکرد.
حدود ۴۰۰۰ سال پیش بود که اولین عطرها به صورت بخار در بین النهرین تهیه شد. سیلک کاشان، قدیمیترین مکان کشف شده در ایران است و دستگاههای تقطیر و ظروف سفالی به همراه ظروف کوچک مرمری مخصوص نگهداری عطر در ان مکان توسط باستان شناسان کشف شده است. در واقع شهر کاشان به عنوان یکی از پیشرفتهترین شهرهای گلابگیری کشور شناخته میشود.
۲۵۰۰ سال پیش نیز ایرانیان باستان از عطرها به صورت تزیینی و مجلل استفاده میکردند. آنها برای نوشیدنیهای خود از مواد معطر و برای استحمام از مواد شوینده معطر استفاده میکردند. عطرها بسیار ساده و در واقع مخلوطی از ادویههای آسیاب شده بودند.
پودرهای آسیاب شده توسط مایعی به هم چسبیده بودند، اما بعداً با خیساندن آنها در چربی یا روغن، عطر مطبوع آنها باقی میماند. روغنهای دارویی معطر نیز پس از این مدت به بازار وارد شدند.
ایرانیان مبتکر بودند و تصمیم گرفتند صنعت عطر را بر دانش مصریان و رومیها بنا کنند. آنها نه تنها بیش از یک قرن تاجر متخصص عطر بودند، بلکه کسانی بودند که دستور العمل عطر را که تا آن زمان معمولاً مورد استفاده قرار میگرفت تغییر دادند و فرمول جدیدی را ارائه کردند.
ایرانیان عطرهای غیر روغنی را اختراع کردند که سلف معجون عطرهای مدرن است. ناگفته نماند که این موضوع سر و صدای زیادی به پا کرد زیرا تا آن زمان محصولات معطر و بدون نرم کننده ناقص در نظر گرفته میشدند.
ایرانیان در دوره ساسانی سرمایه گذاری زیادی در ساخت دم کردهها و عطرها داشتند. آنها همچنین مانند سایر تمدنهای باستانی عطر را نمادی از ثروت و موقعیت میدانستند. اشراف ایرانی از عطرهای گران قیمت برای بیان شخصی خود استفاده میکردند.
مفهوم امروزی داشتن یک رایحه خاص ممکن است از ایران نیز سرچشمه گرفته باشد. بسیاری از پادشاهان اغلب یک رایحه خاص را انتخاب میکردند و اطرافیان خود را از استفاده از آن منع میکردند.
به عنوان مثال، شاه تخت جمشید، داریوش با شیشههای عطر خود در تصویرهای سنگی همراه است. در تصاویر سنگی تخت جمشید، داریوش در حالی که روی یک صندلی زیبا نشسته و دو بطری عطر یا استخوان عود در جلوی خود دارد، نشان داده شده است و خشایارشا پشت سر او ایستاده در حالی که همان گلها را در دست چپ گرفته است. این گلها احتمالاً زنبق دره یا نرگس هستند که مخصوص استان فارس بوده و در منابع اسلامی به آن اشاره شده است.
در دوره هخامنشیان، ایرانیان به سنت ایجاد فضایی معطر متمایل شدند. آنها میخواستند فضایی دلپذیر با شیرینترین عطرها داشته باشند که منجر به سوزاندن بخور و سایر مواد معطر میشد. اسنادی از سخنوران آن زمان وجود دارد که در مورد عطر افشانی در هنگام پذیراییها و جشنهای سلطنتی صحبت میکنند.
ایرانیان باستان به تجهیزات مناسب عطرسازی دسترسی داشتند که ابداع انواع جدیدی از عطرها را برای آنها آسانتر میکرد. ایران همچنین کارگاههای عطرسازی فراوانی داشت. ایرانیان روشهای مختلف آزمایش را به کار میگرفتند و فرآیندهای تقطیر جدیدی را امتحان کردند. آنها نه تنها بر افزایش تنوع رایحهها تمرکز داشتند، بلکه مایل بودند تولید را برای دسترسی آسانتر سادهتر کنند.
بر اساس منابع متعدد، ایرانیان به گیاهان و گلهای خوشبو که اغلب در تهیه عطر استفاده میشد، علاقه داشتند. عشق آنها به محصولات معطر مانند بخور باعث میشد نتوانند عطرها را در آغوش بگیرند.
با این وجود ایران باستان از کشت گیاهان مختلف حمایت میکرد که به آنها اجازه میداد مواد مهم عطری مانند گلاب را بدست آورند. ایرانیان همچنین به مشک و عنبر دسترسی داشتند که تولید بخور را تسهیل میکرد.
کشت گسترده گیاهان و گلها در ایران به این معنی بود که حتی میتوان گونههای جدیدی از آن تولید کرد که تولید عطر را بیشتر کند. جغرافی دانان ایرانی و مسلمان از گلی زیبا و شیرین برآمده از تلاش باغداران ایرانی به نام «اسپورغامی» یاد کردهاند که در میان مردم به زنبق دره معروف است.
این واقعیت که همچنان یکی از محبوبترین مواد در عطرسازی مدرن است، گواهی بر درخشش عطرسازان ایرانی است که بسیار جلوتر از زمان خود بودند.
پرورش انواع گیاهان و گلهای معطر، تهیه عطر و گلاب از آنها، تهیه روغن معطر، ساخت مشک و عنبر و مواد معطر و تهیه عودهای خوشبو در ایران باستان، به ویژه در ایران و استان فارس رواج داشت. کشت و پرورش بسیاری از گلها و گیاهان معطر که در دوران باستان رواج داشته است، قرنها پس از اسلام ادامه داشته و تعداد کمی از آنها تا امروز ادامه داشته است.
تجهیزات و تأسیسات کارگاههای تهیه گلاب و عطرسازی در بسیاری از شهرها و روستاهای استان فارس به ویژه بیشاپور، فیروزآباد و کازرون و بعدها در شیراز فراوان و کاملاً فعال بود و محصولات خوشبو و مواد معطر آنها به نقاط دوردست صادر میشد.
مروزه در گوشههای مختلف دنیا شاهد چند روش سنتی برای تهیه عطر و «آراک» برخی گیاهان و گلهای معطر و خوشبو هستیم. این روشها بر اساس تجربیات اجداد ما در دوران باستان است.
پادشاهان هخامنشی از عطرها و روغنهای معطر برای براق کردن موهای خود، ملکههای خود و سایر درباریان استفاده میکردند. Labyzos یکی از عطرهای گرانبهایی است که برای خوشبو کردن موهای خشایارشا استفاده میشد.
همچنین یکی از همسران او به نام استر، ۶ ماده را با عطر ترکیب میکرد و در نقوش به جا مانده از تخت جمشید نیز تصاویری از او و خدمتکارانش همراه با عود وجود دارد.
اسکندر مقدونی پس از حمله به هخامنشیان فهرستی از داراییهای داریوش سوم تهیه کرد که در آن به عطرها و رایحههای مورد علاقه او اشاره شده است.
پس از دوره هخامنشیان و در دوره اشکانیان و ساسانیان، روغنهای معطر هنوز به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از زندگی و آیینهای مذهبی ایرانیان مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع برای تکمیل آرایش زنان، پادشاهان و حتی روحانیون زرتشتی از روغنها و عرقیات معطر موجود در دوره اشکانی استفاده میشد.
همچنین در زمان ساسانیان تاجران عطر و عود و کافور و چوب صندل از هند به ایران آمدند و سود فراوانی به دست آوردند. جالب است بدانید که تقطیر عطرها به طور سیستماتیک در قرون وسطی توسط دانشمندان ایرانی کشف و انجام شد.
کشور ما به عنوان یکی از پیشگامان تولید مواد معطر، مراکزی برای تولید اسانسها و روغنهای گیاهی معطر تأسیس کرد و با استفاده از ظرافت، دقت و معنویت جامعه ایرانی، در صنعت عطرسازی پیشرفت کرد.
روشهای تقطیر در کشورهای شرقی از جمله ایران، تأثیر قابلتوجهی بر صنعت عطرسازی و به ویژه شیمی در جهان غرب گذاشت. همانطور که در ابتدا ذکر شد، ابن سینا، پزشک و دانشمند ایرانی، از اولین مبتکران روش تقطیر بود.
او برای اولین بار روش استخراج گل را با استفاده از تقطیر اختراع کرد. اولین تجربه ابن سینا در عطرسازی استفاده از گل رز بود. زکریای رازی دانشمند بزرگ ایرانی نیز با کشف الکل نقش بسیار مهمی در پیشرفت صنعت عطر و ادکلن داشت.
در آن زمان ایران به عنوان یکی از معتبرترین مراکز عطرسازی جهان شناخته میشد و در شهرهای مختلف انواع روغنهای معطر مانند عطر نرگس، عطر بنفشه، عطر زنبق، عطر مرزنجوش، خربزه وجود داشت
در آن زمان، عطر و عطر بهارنارنج (عطری که خیساندن گلبرگهای این گل در روغنهای مخصوص به دست میآمد و در فیروزآباد فارس تولید میشد) به کشورهای شرق صادر میشد.
ایرانیان علاوه بر گلهای معطر ذکر شده، عطرهای مختلفی را نیز از صمغ گیاهانی مانند کافور یا چوب درختانی مانند آبنوس و صندل و دانههای گلی مانند آنهایی که از درخت بان به دست میآمد عمدتاً از طریق تقطیر تهیه و تولید میکردند.
در واقع ایران از قدیم الایام یکی از مهمترین مراکز تولید روغنها و عصارههای معطر گیاهی بوده است. تاریخچه عطرسازی و تاریخ ادکلن ارتباط تنگاتنگی با تاریخچه عطرسازی در ایران دارد. البته این موضوع به کشف الکل توسط زکریای رازی و روشهای ابداعی ابن سینا در تقطیر نیز مربوط میشود.
در پایان باید بگوییم که امروزه مانند گذشته نمیتوان از مهارت عطرسازی ایرانی در کشور صحبت کرد و این هنر، مهارت و صنعت تاریخی به فراموشی سپرده شده است و عطرسازی منحصراً در کشورهای مختلف اروپایی مانند فرانسه و ایتالیا ادامه دارد.
اما هنوز عطرسازان ماهر ایرانی در سایر کشورهای جهان هستند که در تولید عطرهای معروف بسیاری نقش داشتهاند و ذائقه و هنر ایرانی را در عطرسازی در جهان زنده کردهاند.