پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۱ اسفند، نگاههای بسیاری به نتایج این انتخابات معطوف شده است. یکی از مهمترین نکاتی که مورد توجه قرار گرفته است، افت جایگاه محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس فعلی در برابر چهرههای شناخته شده جبهه پایداری است.
به گزارش فرارو، نگاهی به آمار و ارقام انتخابات پیشین مجلس شورای اسلامی و انتخابات فعلی نشان دهنده عمق تغییر جایگاه محمدباقر قالیباف است. در انتخابات مجلس یازدهم، محمدباقر قالیباف توانسته بود با کسب ۱ میلیون و ۲۶۵ هزار و ۲۸۷ رأی، جایگاه اول را به خود اختصاص دهد. اما در انتخابات فعلی، محمود نبویان، عضو جبهه پایداری توانسته است به عنوان نفر اول تهران ۵۴۵۸۰۵ رأی را کسب کند.
یکی از اتفاقات دیگر در انتخابات فعلی حذف یاران همیشگی قالیباف از گردونه ورود به مجلس شورای اسلامی است. چهرههایی از جمله احدیان، نگاهداری، رسولی، اعطایی، شریفیان و آجرلو را میتوان به عنوان مثالهایی برای همین اتفاق مورد توجه قرار داد. سید محمود نبویان، حمید رسایی، امیرحسین ثابتی منفرد و محمدباقر قالیباف به ترتیب ۴ نفر اول فهرست راه یافتگان به انتخابات هستند، اما برای تعیین همه نمایندگانی که به مجلس وارد میشوند، به رای گیری دیگری نیاز است.
با توجه به این که فهرست صدای ملت که با هدف ساماندهی چهرههای میانه رو، اصلاح طلب و اصولگرا تشکیل شده بود، عملا کامیابی خاصی پیدا نکرده و سرلیست این فهرست؛ علی مطهری نیز حتی در دور دوم رقابتها حاضر نخواهد بود، اکنون چشمها به ترکیب جدید و نسبتا شکل گرفته مجلس شورای اسلامی معطوف شده است و پرسشهایی نیز مطرح است، از جمله این که از این پس و با پررنگتر شدن اختلافات بین برخی جریانهای اصولگرایی، شاهد چه تغییراتی در مجلس شورای اسلامی خواهیم بود و آیا محمدباقر قالیباف بار دیگر به ریاست مجلس شورای اسلامی خواهد رسید یا خیر؟ منصور حقیقت پور، فعال سیاسی اصولگرا و محمد صادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده اند:
منصور حقیقت پور به فرارو گفت: «به نظر من خالص سازها پیروز شده اند و اراده خود را بر بقیه تحمیل خواهند کرد. آقای حداد عادل باید از این وضعیت درسی بگیرد. خالص سازها از آقای قالیباف هم عبور کردهاند. نه فقط برای این مقطع زمانی، بلکه برای سال ۱۴۰۴ نیز، قالیباف کنار گذاشته شده است. با این اعداد و ارقامی که در انتخابات ثبت شده، آقای قالیباف به راحتی نمیتواند به ریاست مجلس شورای اسلامی برسد. ائتلاف آقای قالیباف هم نتوانست در برابر رسایی و نبویان و یارانشان دوام بیاورد و یاران قالیباف، در حد انگشتشمار کامیاب شدند. همه اینها نشان میدهد که نسخه جدیدی از جریان خالص سازی را به ریاست آقایان نبویان و رسایی و امثالهم خواهیم دید. نقش عینی جریان خالص ساز بر عهده این افراد است، اما نمیتوانیم بگوییم که لیدرهای اصلی جریان خالص ساز این افراد هستند. برخی از لیدرها در صحنه نیستند و بیرون از صحنه ایفای نقش میکنند. لیدرهایی مثل آقای آقاتهرانی داخل صحنه ایفای نقش میکنند و از سوی دیگر نیز برخی خارج از صحنه مجلس، مدعی هستند.»
وی افزود: «افرادی که قید بسیاری از موضوعات را زده اند و چنارشان هم خشک شد و پاجوشها آمدند و چنارشان را خفه کردند، لابد پیش بینی بقیه ماجراها را هم کرده بودند. آقایان رسایی، نبویان و آقاتهرانی، برای ریاست مجلس خیز برداشته اند و بعید نیست یکی از آنها به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود.»
محمدصادق کوشکی به فرارو گفت: «به نظر من در بین منتخبین انتخابات یازدهم اسفند امسال در تهران، دخالت و هوشمندی مردم نسبت به دورههای قبل، تبلور بیشتری دارد. در دوره قبل، شاهد بودیم که در اسفندماه ۱۳۹۸ مردم به شکل لیست محور رای دادند و این رای دادن لیستی، موجب شد افرادی به عنوان نماینده تهران وارد مجلس شوند که به هیچ عنوان این توانایی، شانیت و لیاقت را نداشتند. به هر حال به دلایلی مردم تهران در آن دوره به این فهرست اعتماد کردند و رای دادند و نتیجه این شد که شاید ضعیفترین نمایندگان تهران در تاریخ مجلس شورای اسلامی وارد مجلس شدند که اغلب افراد آن فهرست، به عنوان افرادی لایق و کارامد برای این منصب (نمایندگی مردم تهران) نبودند. اما در این دوره، میبنیم که مردم یک تابوی غلط را شکستند و زیر پا گذاشتند. درواقع تصمیم گرفتند خودشان انتخاب کنند و تابع هیچ فهرستی نباشند و به هیچ فهرستی اعتماد نکنند و واقعا هم چنین شد. ما در این دوره شاهد «هوشمندی» خاصی از سوی رای دهندگان تهرانی بودیم. تعدادی از نمایندگانی که در طول دورههای گذشته، چندین بار وارد مجلس شده بودند و به هیچ عنوان لیاقت این جایگاه را نداشتند، با این که در فهرستها بودند، رای نیاوردند.»
وی افزود: «مردم دقیقا همانهایی را که باید حذف میکردند، حذف کردند و از سوی دیگر با نگاهی به نوع رای دادن افراد، میتوان تا حدودی، ملاحظات مردم را نیز مشاهده کرد. به همین خاطر این دوره را میتوان هوشمندانهترین دوره انتخابات، لااقل در بین دورههای اخیر دید. مردم دقیقا انتخاب و سلیقه خود را فارغ از هر فهرست و جریان و جناح و لیستی به نمایش گذاشتند و این رفتار، قابل تحسین است. اما این که این افرادی که وارد مجلس شده اند (به ویژه نمایندگان تهران) بتوانند وظایف خود را دقیق انجام دهند یا خیر، بحثی است که به شخصیت افراد بر میگردد. مردم تلاش کردند در سبد نامزدهای موجود، انتخابهای دقیقی داشته باشند، اما این که افرادی که موفق شده اند رای بیاورند، تا چه حد به تعهدات خود پایبندی خواهند داشت و قادر به ایفای نقش خود هستند، را باید صبر کنیم و در مجلس دوازدهم ببینیم.»
این استاد دانشگاه گفت: «مهم این است که مجلس وظایف قانونی خود را در حوزه نظارت بر قوه مجریه و بحث تصویب قوانین دقیقا طبق قانون انجام دهد. ما هیچ تعاملی، غیر از تعامل قانونی را نباید دنبال کنیم. این که مجلس وارد نوعی تعامل با دولت شود که جنبه نظارتی آن را تضعیف کند، غلط است. مجلس وظیفه دارد به عنوان وکیل مردم بر دولت نظارت کند و اگر دولت در جایی در انجام وظایف خود کوتاهی میکند، مجلس باید وارد برخورد قانونی شود. ما هیچ تعاملی به جز تعامل قانونی را از دولت و مجلس انتظار نداریم. این که بگوییم مجلس با دولت همسو است و به همین خاطر چشمهای خود را بر کوتاهیهای دولت ببندد، تخلف از قانون، غلط و به ضرر مردم است، به همین دلیل است که میگویم مجلس به عنوان وکیل مردم، باید وظایف خود را در بعد نظارتی بر دولت و در حوزه تصویب لوایح و طرحها به شکلی انجام دهد که بتوانیم با خط کش قانون، عملکرد مجلس دوازدهم را اندازه بگیریم و بگوییم مجلس در انجام وظایف قانونی خود سربلند است.»
وی افزود: «بسیاری از نمایندگان مجلس یازدهم از نحوه ریاست آقای قالیباف راضی نبودند و به اشکال مختلفی، این عدم رضایت قابل مشاهده بود. مسائلی در مجلس رخ میداد؛ مثل بلایی که به سر لایحه عفاف و حجاب آمد که ما در تاریخ بعد از انقلاب چنیین رخداد عجیبی را شاهد نبودیم و اصلا مشخص نشد که سرنوشت این لایحه به کجا رسید. به حدی درباره این لایحه، شک و تردید و ابهام و حرفهای متناقض مطرح شد که همه گیج شدند و مشخص نشد بالاخره این لایحه را، که رد میکرد، کمیسیون قضایی رد میکرد؟ پس ایرادات شورای نگهبان چه بود؟ به هر حال ریاست آقای قالیباف، ریاستی نبود که در شرایط فعلی و مقطع زمانی حال، موجب اعتلای مجلس شده باشد، بلکه گاهی اوقات حتی مانع از انجام وظایف قانونی نمایندگان میشد، یعنی دقیقا آقای قالیباف و دوستانشان مانع میشدند که نمایندگان وظایف قانونی خود را انجام دهند. برای نمونه میتوانم تلاشی را که برای استیضاح آقای روحانی انجام شد و متاسفانه آقای قالیباف و دوستانشان جلوی این روند را گرفتند، مثال بزنم. به همین خاطر شاید مجلس بعدی به این نتیجه برسد که در ریاست مجلس تجدید نظر کند. به هر حال همه چیز به خواست و نظر نمایندگان بستگی دارد. تا قبل از روز انتخاب رئیس بعدی مجلس، هر نظری که ارائه شود، ارزش علمی ندارد.»