۰۹ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۴۹۷۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۳ - ۰۳-۱۰-۱۳۸۸
کد ۹۴۹۷۳
انتشار: ۱۷:۵۳ - ۰۳-۱۰-۱۳۸۸

عظمتی قلابی!

کلاغک
همیشه از روبرو دیده بودمش.اوووووووه چه کوه بزرگی بود.

همیشه قله اش مرا خیره میکرد.بلند بود.خیلی بلند...و چقد گنده بود.

همیشه فکر میکردم خورشید از پشت آن کوه در می آید و صبح را مدیون او بودم.


امروز ماشینی مرا از کنار کوه رد کرد و من از کنار آن کوه را دیدم.

چه افتضاحی...چه فکر احمقانه ای...

کوه در برابر چشمهای من کوچک شد چون همه ی عظمتش را مدیون تپه های کوچک کناری اش بود.

آنقدرها هم بلند نبود .او فقط جلوی یک کوه بلند دیگر ایستاده بود.قله ی آن کوه را کلاهی کرده بود برای خودش.

منبع: کلاغک
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان