در روزهای گذشته دو خبر درباره امور متوفیان در رسانهها منتشر شده است. مدیرعامل سازمان بهشت زهرا گفته که هزینه قبر و خدمات کفنودفن قرار است ۳۰ درصد گران شود.
به گزارش شرق، خبر دیگر نیز حاکی است که بهشت زهرا از سال آینده دیگر جای خالی ندارد و باید به فکر آرامستانهای دیگری بود. تمرکز دفن متوفیان تهران در یک نقطه (یعنی بهشت زهرا) علاوه بر اینکه نیاز به یک گورستان بسیار بزرگ (و دائما در حال توسعه) را اجتنابناپذیر میکند، مشکلات زیادی را نیز برای بازماندگان ایجاد میکند؛ اما هر نفر فقط یک بار میمیرد و بازماندگان نیز ابایی از این زحمت برای شادی روح درگذشتگان خود ندارند. درعینحال این تمرکز موجب توسعه برخی از نقاط در حوالی بهشت زهرا هم شده؛ به گونهای که برخی روستاهای آن حوالی از نظر تقسیمات کشوری به مراتب بالاتر ارتقا پیدا کردهاند. آنگونه که در خبرها آمده است، ظرفیت بهشت زهرا سال آینده کامل میشود و حداکثر تا آخر سال بعد امکان دفن متوفیان را دارد.
در این زمینه مکانیابی برای چهار آرامستان جدید از مدتها قبل در دست اقدام بوده که گویا تاکنون به نتیجه نرسیده است. اما موضوع آرامستانهای جدید برای تهران چندان نمیتواند جدی و پیگیرانه باشد. دلایل عدیدهای را میتوان برای اثبات این مدعا ذکر کرد. از سالها قبل قرار بود در تهران چندین گورستان جدید طراحی و آماده شود که با وجود گذشت سالها در همان حد حرف و سخن باقی مانده است.
واقعیت آن است که با قیمتهای کنونی زمین (حتی در نقاط حاشیهای تهران) عملا تحصیل زمین برای تبدیل به آرامستان نیاز به بودجه بسیار کلانی دارد. احتمالا مشکل اصلی همین منابع لازم برای خرید زمین باشد؛ آنهم در چندین نقطه از اطراف تهران که تقریبا تا رسیدن به استان مجاور از قیمت بالایی برخوردار هستند. اما مقامات بهشت زهرا نکات دیگری را نیز بیان کردهاند؛ ازجمله آنکه از ۱۸۰ ورودی روزانه، حدود ۵۰ نفر در قطعات جدید دفن میشوند. اگر این رقم را مبنا قرار دهم، به آن معناست که ۷۳ درصد متوفیان روزانه پیشاپیش جای خود را در بهشت زهرا تعیین کردهاند.
با این اوصاف چگونه میتوان از پذیرش متوفی جدید سر باز زد؟ بسیاری از مردم در دوران حیات خود به فکر مکان و جای قبر خود هستند و قبر خود را تهیه و سند لازم را دریافت کردهاند. امکان اینکه برای مثال بتوان در یک روز خاص اعلام کرد که دیگر فرد جدیدی در بهشت زهرا دفن نخواهد شد، وجود ندارد. به لحاظ باورهای فرهنگی نیز بسیاری از مردم تمایل دارند در کنار عزیزانشان دفن شوند و بهاینترتیب با پرداخت هزینههای مربوطه قبر خود را تهیه کردهاند. این یک فرایند مستمر است که نمیتوان از یک روز خاص آن را متوقف کرد. از سوی دیگر چنانکه مسئولان بیان کردهاند، پیشفروش (یا پیشخرید) قبر ادامه دارد. این در حالی است که طبق مصوبه شورا پیشفروش قبر ۳۰ درصد در مقایسه با فروش قبر (که از آن با عنوان «روز» یاد میکنند) افزایش خواهد داشت.
اکنون شهرداری ضمن احترام به این سنت عمومی و مردمی، عملا درآمد بیشتری هم کسب میکند. درواقع اعلام این نرخ بهمثابه دعوتی برای تعیین تکلیف و احتمالا اقدام برای خرید قبر از سوی کسانی است که تاکنون به این مهم اقدام نکردهاند. نکته مهم دیگر این است که مسئولان مربوطه در طول دستکم یک سال اخیر درباره تعداد این آرامستانهای جدید ارقام متفاوتی را بیان کردهاند. برخی از یک آرامستان، برخی دو آرامستان و عدهای از سه و نهایتا تا چهار آرامستان یاد کردهاند. آنطورکه مقامات بیان کردهاند، در سال بعد دستکم یک آرامستان ایجاد خواهد شد.
مراحل انجام کار به این صورت است که ابتدا نقطهیابی انجام میشود؛ سپس تملک و آنگاه مراحل اجرائی ایجاد آرامستان به همراه تأسیسات و تجهیزات آن در دستور کار قرار خواهد گرفت. جالب آنکه مسئولان مربوطه هنوز مکان آرامستانی را که قرار است سال بعد ایجاد شود، اعلام نکردهاند. دلیل کاملا مشخص است. افشای منطقه به معنای ایجاد بازار پرسود زمین، مغازه، صنایع و خدمات جانبی (سنگ مزار، گل و گلابفروشی، رستوران، تالار، مداح، اکو، حملونقل، فروش کالاهای مورد نیاز مردمی که به آرامستان میروند و دهها و صدها مشاغل و خدمات دیگر و در رأس آنها اختصاصا بازار فروش و پیشخرید قبر) خواهد بود. اکنون چهبسا تشکیلات وابسته به شهرداری در نظر دارد انحصار همه این خدمات و کالاها و بازارها را در اختیار خود داشته باشد؛ بنابراین تمایلی به اعلام نام منطقه مزبور ندارد.
اما به نظر میرسد موضوع چندان جدی نیست؛ چراکه اگر احداث چنین آرامستانی تا این درجه پیشرفت میداشت، قطعا افکار عمومی در جریان ماجرا قرار میگرفتند و انحصارگران مربوطه به آن منطقه مهاجرت کرده و تبلیغات خود را آغاز میکردند. به هر حال همین که چهار عدد مختلف برای تعداد آرامستانها ذکر شده، گواهی است که فعلا بازار کنونی همچنان سود مناسبی دارد.