عصر ایران ؛ سجاد بهزادی - چه کسی است نداند که جنون نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل برای بقا در قدرت است و برایش فرقی نمی کند در این وضعیت چه بحران دیگری جهان را فرا خواهد گرفت. تازه ترین نشانه این مدعا؛ وضعیت غزه و سیرناپذیری نتانیاهو برای کشتن و زجر دادن انسان هاست. تازه ترین نشانه این ادعا، بی تفاوتی یک نخست وزیر به تمام قوانین بین المللی و رجز خوانی برای مرگ و جنگ های بیشتر است.
جنون آمیز بودن رفتار نتانیاهو بر همه روشن است. حتی در درون اسرائیل نیز «یائیر لاپید» رئیس جناح اپوزیسیون می گوید " اینکه نتانیاهو همچنان پس از اتفاقات هفتم اکتبر در میان ما حضور دارد یک جنون است که دیگر نباید ادامه یابد."یک روز صدام حسین نیز جنون آمیز به کشور ما حمله کرد. او به سزای عملش رسید، اما شهیدان زیادی تقدیم این وطن شد و هزینه های فراوانی بر کشور تحمیل شد.
چرا رهبران دیوانه جهان که هر کدام به طریقی، جنون آمیز صاحب قدرت می شوند باید زهر خود را بر این سرزمین بپاشند و سپس از قدرت جدا شوند؟ دیروز صدام حسین در عراق بود و امروز بنیامین نتانیاهو در اسرائیل و فردا دونالد ترامپ در آمریکا.
ما سالهایی دورتر، یک بار توانستیم جنون طالبان در افغانستان را مهار کنیم. همان زمان نیز طالبان بر خلاف عرف بین الملل به کنسولگری ما در مزار شریف حمله کرد و افراد شریفی از ایرانیان به شهادت رسیدند. ما طالبان را در جایی دیگر و به شکلی دیگر تنبیه کردیم و اجازه ندادیم کشور با تنش و تکانه های اقتصادی روبرو باشد. حتی در دوران جنگ هشت ساله نیز، تنش های اقتصادی در کنار جنگ مانند امروز نبود.
تنبیه و انتقام سخت از رهبران دیوانه جهان آرزوی هر ستم دیده ای است؛ اما خیلی مهم است که این تنبیه و انتقام سخت با چه هزینه ای انجام می شود و فردای جنگ، کشور در چه وضعیتی به سر خواهد برد.
ایران در اقدامی بی سابقه به سوی اسرائیل ده ها پهپاد و موشک فرستاد. تنبیه و انتقام سخت هزاران بار حق اسرائیل است. اما کارگزاران اقتصادی کشور نباید اجازه دهند دلار در فردای جنگ سر به فلک بکشد. اگر ارز کنترل و مراقبت نشود شیرینی انتقام سخت، نزد جامعه کم اهمیت جلوه خواهد کرد.
حالا که انتقام سخت از اسرائیل گرفته شد و عملیات پایان یافت و به شکل بی سابقه ای این رژیم زورگو تنبیه شد، می بایست دو مسئله بیش از هر زمان مدنظر قرار گیرد.
اول اینکه؛ ایران بداند با یک رهبر جنون آمیزی روبرو است که برایش فرقی ندارد در گوشه دیگری از جهان، ملتی زیرو رو شود یا نشود، سرزمینی با خاک یکسان شود یا نشود. پس باید در ادامه مدبرانه تر با او برخورد شود و جنگ را کنترل کرد.
دوم هم اینکه؛ کنترل اقتصادی کشور در وضعیت فقر و گرانی کنونی، اهمیتی کم تر از انتقام سخت ندارد. سودمند تر وقتی است که حین جنگ، سرعت بالا رفتن دلار از موشک ها بیش تر نباشد و فردای آن جنگ، تکانه های اقتصادی زمینه تنش دیگری در داخل نگردد. جامعه ایران تحمل یک اقتصاد جنگی را ندارد.