۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۶۲۴۱۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۹ - ۱۰-۰۲-۱۴۰۳
کد ۹۶۲۴۱۶
انتشار: ۰۰:۵۹ - ۱۰-۰۲-۱۴۰۳

سفر قهرمانی و مهاجرت

سفر قهرمانی و مهاجرت
در مرحله "زن وسوسه‌گر" قهرمان قصه ما با وسوسه‌های روحی و روانی، جسمانی و شاید لذت‌بخش برای رها کردن مسیرش مواجه و البته اغوا می‌شود!

عصر ایران ؛ احسان مهدی‌نژاد* - در این مطلب به ماجرای بسیار مهم سفر قهرمانی را که به نظر می‌رسد خصوصا به فرآیند مهاجرت از هر نوعش (کاری، تحصیلی، سرمایه‌گذاری و ...) بسیار مرتبط باشد پرداخته ام.احسان مهدی نژاد

اصطلاح سفر قهرمانی یک الگوی کلی است که برای اولین بار به صورت جهانی توسط جوزف کمپبل تاریخ‌دان و باستان‌شناس آمریکایی مطرح شد. او بعد از چندین دهه تحقیق و بررسی تمدن‌های مختلف باستانی تمام دنیا از سرخپوستان آمریکایی گرفته تا شمن‌های سیبری و بوشمن‌های استرالیا و ملت‌های دیگری از اروپا و آفریقا این کلیدواژه را در کتاب معروفش قهرمان هزارچهره آورده است.

مفهوم سفر قهرمانی یا  The hero’s Journey که بعدها بسیار معروف‌تر نیز شد، دستمایه ساخت ده‌ها و چه بسا صدها فیلم سینمایی جهانی از مجموعه جنگ ستارگان گرفته تا فیلم‌های اصغر فرهادی و صدها کتاب، توسط نویسندگان جهانی و حتی ایرانی شده است.

سفر قهرمانی و مهاجرت

کمپبل برای این الگو، هفده مرحله مختلف را نقل می‌کند، هرچند بیشتر اسطوره‌های جهان دقیقا تمام این هفده مرحله را طی نمی‌کنند اما کلیت آن‌ها به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود که تقریبا در تمام فرهنگ‌ها و اسطوره‌ای ملت‌ها وجود داشته‌اند. ما هم در این مطلب فشرده یک به یک این بخش‌ها و مراحل را برای شما به دلیل اهمیت بالای آن خصوصا برای کسانی که مهاجرت کرده یا به فکر مهاجرت هستند آورده‌ایم.

  • جدایی
  • استادی
  • بازگشت
  • در بخش جدایی، قهرمان داستان (که می‌توانیم هرکدام از ما باشیم) از دنیای عادی به دنیای ناشناخته‌ها سفر می‌کند.
  • بخش استادی که اصطلاحا تشرف هم نامیده می‌شود شرح ماجرای قهرمان در دنیای ناشناخته‌ها، جنگ با اژدها و نهایتا یافتن گنج و اصطلاحا رسیدن به استادی است.
  • اما سومین بخش یا بازگشت به موضوعی می‌پردازد که قهرمان برای کمک به مردمان سرزمین مادری‌اش باید به موطن خود بازگشته و علم و توان خود را در راه بهبود آن به کار ببندد.

سفر قهرمانی و مهاجرت

در ادامه و به صورت خلاصه این هفده مرحله را برای‌تان توضیح می‌دهیم.

1 - دعوت به ماجراجویی؛، قهرمان داستان که در حال زندگی روزمره خود است به سمت یک ماجراجویی یا نوعی سفر و حرکت به سمت دنیای ناشناخته دعوت می‌شود.

2 - رد دعوت؛ قهرمان داستان ما در این مرحله به دعوت انجام شده اعتنای زیادی نمی‌کند و آن را رد می‌کند، معمولا یکی از اصلی‌ترین دلایل رد دعوت این است که قهرمان نمی‌خواهد امنیت نسبی خودش را از دست بدهد و راهی سرزمین ناشناخته‌ها شود اما موضوع اصلی این است که اگر واقعا قهرمان باشید این رد دعوت‌ها نمی‌تواند زیاد ادامه پیدا کند... (این مطلب جای تامل زیادی دارد)

3 - امداد غیبی؛ وقتی که بالاخره قهرمان دعوت را پذیرفت، امدادی معجزه‌گونه بر او ظاهر می‌شود که اغلب به شکل یک مرشد و استاد است که به قهرمان، راز و رمز‌ها و احیانا ابزارهایی می‌دهد که در سفر پیش رو، به او یاری برساند.

4 - تصمیم نهایی؛ قهرمان برای آغاز سفر (مهاجرت) دلش را یکی می‌کند و اقدام آغاز می‌شود.

5 - عبور از نخستین آستانه؛ در این مرحله شخص برای شروع ماجراجویی‌اش از مرزهای زندگی شناخته‌شده گذشته و راهی سفر و سرزمین ناشناخته‌ها می‌شود.

6 - شکم نهنگ؛ این مرحله آخرین قسمت از بخش اول یعنی جدایی است. اینجا زمان و مکانی است که قهرمان جسارتی برای ورود به سرزمین جدید را از خود نشان داده است و به دنبال دگردیسی به درون جهان ناشناخته بلعیده می‌شود و حتی از نظر برخی به نظر می‌رسد که مرده است!

7 - جاده آزمون‌ها؛ مجموعه‌ای از امتحانات بعضا سخت است که قهرمان داستان (هر کدام از ما) باید بتواند از پس آن‌ها بربیاید تا آماده دگردیسی شود و باید بگوییم که قهرمان معمولا در چند آزمون شکست می‌خورد!

قهرمان، به صورت مخفیانه توسط نیروهای ماورایی و ابزارهایی که مرشد یا معلم پیش از سفر به او داده بارها کمک می‌شود و در میانه شکست‌ها و پیروزی‌ها درمی‌یابد که یک نیروی خیرخواه می‌خواهد او سفرش را با موفقیت به انجام برساند!

در این مسیر اما اژدهایانی را باید کشت، از موانع غیرمنتظره  باید گذشت، راه‌های طولانی و گاها تاریک، اجزای جدایی‌ناپذیری از این سفر هستند شاید درست به‌مانند هفت‌خان رستم و ...

8 - زن وسوسه‌گر؛ اینجا زمانی است که قهرمان قصه ما با وسوسه‌های روحی و روانی، جسمانی و شاید لذت‌بخش، برای رها کردن مسیر و برگشت به شرایط امن سابق مواجه و البته اغوا می‌شود: سفرت را ول کن، برگرد به همان‌جایی که بودی! چرا باید اینهمه دردسر و سختی بکشی؟ و ... 
چون مسیر دقیقا در جای سخت یا حتی در سخت‌ترین جای خودش است متاسفانه بخشی از افراد سفرشان را دقیقا در این مرحله ترک می‌کنند!

وسوسه‌گر الزاما یک زن نیست و زن بودن صرفا یک استعاره باستانی از اغواگری است.

9 - روبرویی با غول؛ نام مرحله بعدی است، اینجا درست جایی است که قهرمان باید با چیزی که بیشترین قدرت را در زندگی‌اش دارد روبرو شود، این قدرت، معمولا ظالم و بی‌رحم است و در بسیاری از اسطوره‌ها آن را پدری قدرتمند و زورگو می‌نامند که می‌تواند همه چیز را زنده‌کند و بمیراند! قهرمان واقعی اما نهایتا بر قدرت او فائق می‌آید یا با او یکی می‌شود.

10 - خدای‌گون شدن؛ در این مرحله، قهرمان به مرگ روحانی دچار می‌شود به ماورای دوگانگی رسیده و نهایتا به آرامش می‌رسد. اینجا همان‌جایی است که او دانش والایی را کسب کرده و اکنون برای سخت‌ترین مرحله آماده می‌شود.

11 -برکت نهایی؛ این مرحله رسیدن به مقصد نهایی سفری است که قهرمان آغاز کرده بود. تا پیش از این قهرمان هرچه کرده بود برای رسیدن به این نقطه بوده است. اینجا دقیقا مرحله استادی است و در بیشتر اسطوره‌ها از آن به رسیدن به جام مقدس یا آب زندگانی نام برده می‌شود.

12 - بازگشت و اجتناب از آن؛ قهرمان که در جهان مقصد به موفقیت دست یافته است دیگر تمایلی برای بازگشت به زندگی قبلی و عادی خود ندارد و نمی‌خواهد تخصص یافته را در اختیار سرزمین مادرش‌اش قرار دهد.

13 - فرار جادویی؛ گاهی اگر پاداش نهایی چیزی بسیار چشمگیر و خداگونه باشد قهرمان باید از آن فرار کند و اینجا دقیقا جایی شبیه آغاز سفر است که کاری بس سخت است.

14 - گذشتن از آستانه بازگشت؛ در این مرحله قهرمان می‌آموزد که چطور حکمتی را که طی سفر آموخته با باقی جهان به اشتراک بگذارد. قهرمان باید در این قسمت واقعیت و سختی جهان موجود را بپذیرد و در نهایت به سرزمین مادری‌اش باز گردد.

15 - ارباب دوجهان؛ قهرمان‌های عادی و انسان‌هایی شبیه اکثر ما در این مرحله به بلوغی می‌رسند که آن‌ها را ارباب دوجهان خودشان می‌کند و به طور مثال در قهرمان‌های اسطوره‌ها  بودا را در این مرحله داریم. اینجا جایی است که مردمان سرزمینی که از آن هجرت کرده بودیم را از علم و اطلاعات و کرامات خود بهره‌مند می‌سازیم.

16 - زندگی آزاد؛ رهایی از ترس مرگ، حس درونی قهرمان در این مرحله از سفر است، آزادی برای زندگی کردن، گاهی به این مرحله دَم را دریافتن هم می‌گویند. جایی که فرد نه حسرت گذشته را می‌خورد و نه نگران آینده است.

17 - صعود به پله‌ای‌بالاتر؛ اینجا شاید قهرمان چند صباحی که ممکن است چندین و چند سال باشد در جای خود می‌ماند تا سفر جدیدی را آغاز کند و این یک مسیر دایره‌ای دائمی بی‌پایان خواهد بود.

سفر قهرمانی و مهاجرت

جمع‌بندی مبحث سفر قهرمانی و مهاجرت

  به نظر می‌رسد که مسیر مهاجرت، حال از هر نوعش که هست شباهت زیادی به سفر قهرمانی دارد. انسان‌هایی را داریم که خود به تنهایی یا به همراه خانواده‌های‌شان هزاران سال است که در سراسر جهان این سفر قهرمانی را طی کرده‌اند.

برخی از آن‌ها پیش از آغاز سفر خود بارها و بارها به آن نه گفته بودند، برخی هم اصلا سفرشان را آغاز نکرده‌اند و نخواهند کرد چون نگران هستند که از دایره امن خود خارج شوند.

اما هدف از خلاصه بسیار فشرده مطلب سفر قهرمانی برگرفته از کتاب قهرمان هزارچهره جوزف کمپبل در  عصر ایران این بود که بدانیم وقتی قدم در راه مهاجرت می‌‌گذاریم باید با چندین و چند آزمون و چالش خطرناک یا به روایت اسطوره‌ها، اژدهایان روبرو شویم و این اصلا راحت نیست!

ضمنا در این مسیر همیشه وسوسه‌گرانی داریم که بارها و بارها می‌توانند ما را از ادامه مسیر منصرف کنند!

در انتها، شمایی که سفر قهرمانی‌تان را ادامه می‌دهید اگر بخت یارتان باشد ارباب دوجهان می‌شوید حال این که به صورت فیزیکی یا معنوی به سرزمین مادری خود برگردید یا نه، نیز بخشی از این سفر خواهد بود.

این مطلب تنها قطره‌ای از مفهوم گسترده سفر قهرمانی بود و حتما لازم است که در آن عمیق‌تر شده و درباره آن از اساتید متخصص، بیشتر بیاموزید.

* نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران و یک ایرانی مهاجر

برچسب ها: مهاجرت ، سفر
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۵
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Germany
۰۸:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
3
5
یه عنوان کسی که مهارجرت کرده میگم که این مقاله واقعا فوق العاده و دقیق بود.