۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۶۴۳۵۷
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۲ - ۱۷-۰۲-۱۴۰۳
کد ۹۶۴۳۵۷
انتشار: ۱۸:۴۲ - ۱۷-۰۲-۱۴۰۳

جدل ثریا قاسمی بازیگر با صادق قطب‌زاده در روزهای اوایل انقلاب ؛ من دیدم خانمی را کتک می‌زدند

جدل ثریا قاسمی بازیگر با صادق قطب‌زاده در روزهای اوایل انقلاب ؛ من دیدم خانمی را کتک می‌زدند
ثریا قاسمی در جلسه با صادق قطب‌زاده که اوایل انقلاب به‌عنوان سرپرست سازمان رادیو و تلویزیون منصوب شده بود، به بحث و جدل پرداخت

خبرآنلاین نوشت: از نخستین روز پیروزی انقلاب که صادق قطب‌زاده به دستور امام خمینی به عنوان سرپرست سازمان رادیو و تلویزیون معین شد، شمار زیادی از کارکنان این سازمان با وی به مخالفت پرداختند.

قطب‌زاده از سویی باید منویات انقلابیون را در تلویزیون پیش می‌برد و از سوی دیگر کارکنان این سازمان که نه‌تنها این قبا را بر قامت او گشاد می‌دانستند و نمی‌توانستند ریاستش را قبول کنند که در مقابل دستورات انقلابی او درباره‌ی مشی تازه‌ی سازمان، تصفیه‌ها یا نوع پوشش کارکنان و... - که بی‌تردید بسیاری‌شان نیز نه خواست شخصی خود او که تصویب شورای انقلاب یا دستور مسئولان ارشد حکومت تازه و گاه در رأس آن امام خمینی بود - مقاومت می‌کردند.

این کشمکش تا جایی پیش رفت که در روزهای نخست اردیبهشت ۵۸ قطب‌زاده تصمیم گرفت با کارکنان رادیو نشستی رو در رو داشته باشد. در این نشست که در ساختمان میدان ارک این سازمان و در استودیوی شماره‌ی ۸ با حضور ۳۰۰ نفر از کارکنان انجام شد سه ساعت به طول انجامید و رادیویی‌ها اعم از گویندگان و کارگردانان و... رئیس کل‌شان را بی‌پرده به باد انتقاد گرفتند. در ادامه بخش‌هایی آن‌چه در این نشست گذشت را به نقل از مجله‌ی «جوانان امروز» منتشرشده در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ می‌خوانید:

جلسه قرار بود ساعت ۲ تشکیل شود ولی چون تا یک ربع به سه از آمدن آقای قطب‌زاده خبری نشد کارکنان تصمیم داشتند دیدار را به هم بزنند که سرپرست رادیو تلویزیون از راه رسید. این دیدار به مدت سه ساعت به طول انجامید که در پایان وعده‌هایی از جانب آقای قطب‌زاده به آنان داده شد.

در آغاز آقای صادق قطب‌زاده پیرامون مشکلات موجود و گذشته‌ی واحد رادیو، انتظارات مردم صحبت کوتاهی کرد و آمادگی خود را برای شنیدن نظریات کارکنان رادیو اعلام داشت و گفت: «حالا این شما و این من»

ثریا قاسمی: من اسمم ثریا قاسمیه، برنامه‌ساز، هنرپیشه و گوینده‌ی رادیو هستم. می‌خواستم بدانم خط مشی شما بعد از این همین خواهد بود که تا حالا بوده یا فرم‌های دیگری خواهد بود؟

قطب‌زاده: ان‌شاءالله که نه، ولی ما تا حالا خط مشی مشخصی نداشتیم.

ثریا قاسمی: همین مقدار که دیدیم.

قطب‌زاده: شما چی دیدید؟ یک مقدار شایعاته یک مقدار واقعیات.

ثریا قاسمی: نخیر، ما مال این سازمان هستیم.

قطب‌زاده: نه متاسفانه این‌که عرض می‌کنم یک مقدار زیادی راجع به ما شایعاته، اون چیزهایی که مورد قبولتونه مشخص کنید.

ثریا قاسمی بازیگر به صادق قطب‌زاده در روزهای اوایل انقلاب ؛ من به چشمم دیدم خانومی را کتک می‌زدند

ثریا قاسمی: یک مقدار برنامه‌هایی این‌جا ساخته می‌شه به وسیله‌ی افرادی که از بیرون آمدند و غیرمتخصص هستند و از کسانی که دارای سابقه و تخصص هستند استفاده نمی‌کنند. دوم این بیرون کردن‌ها، سوم این کم‌کاری‌ها که این افراد نمی‌توانند با اشخاص غیرمتخصص کار کنند، این‌ها یادم بود که گفتم.

قطب‌زاده: عرض کنم در زمینه‌ی افراد متخصص و غیرمتخصص اگر از غیرمتخصصین به معنای واقعی که هیچ چیز سرش نمی‌شود صحبت می‌کنید طبیعتا عذرشان را خواهیم خواست یا آن‌ها را می‌گذاریم زیردست یک آدم متخصص ولی یک مسئله‌ را فراموش نکنید به علت وجود شرایط خفقانی که در مملکت ما بوده عده‌ی زیادی یا در زندان‌ها بودند و یا از درهای این سازمان و سازمان‌های مشابه بیرون رانده شده بودند.

استعدادهای زیادی بوده که هیچ دلیلی ندارد که از شما بالاتر نبوده باشند، تمام تلاش آن‌ها این بوده که نظام را برگردانند بنابراین درهای سازمان به روی استعدادهای جدید باز خواهد شد ولو این‌که تخصص‌شان کم باشد ولی این نمی‌شود عده‌ای که در گذشته مبارزاتی نداشته‌اند و امروز صاحب تخصص شده‌اند اجازه ندهند که این‌گونه افراد امروز هم به این سازمان راه نداشته باشند.

ثریا قاسمی: این عده به چه صورت دست‌چین می‌شوند!

قطب‌زاده: به صورت کسانی که ما کم و بیش از گذشته با آن‌ها آشنایی داشتیم، کسانی که هنرشون را در خدمت مبارزات گذاشته‌اند. فراموش نکنید این‌ها در طول سالیان قبل فعالیت‌های زیرزمینی می‌کردند بنابراین از این‌ها استفاده می‌کنیم، این‌ها روز به روز دارن میان، دیروز به سلامتی شما کسی آمده بود با ۵۰ ساعت کار تلویزیونی، البته با یک گروه فیلم‌برداری بسیار عالی، صدابرداری عالی، هیچ جا هم ثبت‌نام نکرده.

من رفتم خانه‌اش، خانه‌ای که یک اتاق داشت و چهار نفر در آن زندگی می‌کردند. من نمی‌توانم این فرد را خارج سازمان بگذارم. این‌ها جاشون داخل سازمانه.

کامبیز وحیدی: آقای قطب‌زاده! قبل از این‌که شما بیایید برای آن‌که وقت کمتری گرفته شود به من ماموریت داده شد سوالات را کلاسه کنم، اولین سوالی که آقایان خواستند شما جواب بدهید این است که عنوان کردن مسائل ویژه‌ی سازمان رادیو و تلویزیون از طریق تلویزیون و میکروفون رادیو علتش چیست؟

قطب‌زاده: عرض کنم حضورتان من بارها هدفی که از این معنی داریم گفتم، باز هم متذکر می‌شوم؛ انقلابی شده و این انقلاب با رای و خون مردم این مملکت انقلابی است اسلامی بنابراین چارچوب فکری این سازمان چارچوبی اسلامی است.

عرض کنم برای هنر و برای این سازمان و به اصطلاح معروف «بوق» رسالت اولیه‌اش این است که بتوانیم نیازهای واقعی مردم را برگردانیم با بهترین لسان به مجموع جامعه، و نیازهایی هم که باید در جامعه از بین بره، نیازهای کاذبی که قبلا ایجاد شده اون‌ها را از بین ببره و نیازهای متعالی را جای‌گزینش بکنه.

این نقش ماست، رادیو و تلویزیون چنین نقشی دارد و بنابراین باید سعی کرد یک مقدار زیادی فرهنگ جامعه را شناخت، یعنی اون‌هایی که نشستند و می‌خواهند در این بازسازی شرکت بکنند باید فرهنگ جامعه را بیش‌تر بشناسند. امیدوارم سوءتفاهم نشود که بگویم شما جامعه را نمی‌شناسید و یا ممکنه بنده خیلی کمتر از شما بشناسم.

یعنی همه‌ی ما باید دقت بیش‌تری در شناخت این فرهنگ بکنیم و سعی کنیم آن را به بهترین وجهی بشناسیم و این‌جاست که اون ظرافت هنر را می‌توانیم بشناسانیم به آن‌ها که نمی‌توانند از طریق خواندن و نوشتن بشناسند. این رسالت کلی است و ارشاد جامعه.

(همهمه‌ی حاضرین مبنی بر این‌که جواب سوال را ندادید آقای قطب‌زاده)

قطب‌زاده: سوال‌تان را دو مرتبه بخوانید.

کامبیز وحیدی: من سوال را مجددا می‌خوانم: عنوان کردن مسائل ویژه‌ی خصوصی کارکنان سازمان رادیو تلویزیون از طریق این دستگاه‌ها با مردم علتش چیست؟ شاید این مسائل احتمالا بین خود ما حل‌شدنی است.

قطب‌زاده: عرض کنم علتش این است که ما راستش از روز اول تلاش بر این داشتیم که تا آن‌جا که ممکن است از طریق تفاهم، گفت و شنود، بحث و بررسی، دوستی و رفاقت قضایا را حل کنیم تا بدان‌جا که حتی فشارهای داخلی که بود بر عده‌ای از افراد این سازمان توسط عده‌ای دیگر ما رفع کردیم و گفتیم نه بابا، بین خودتان رفاقت کنید، یک مقدار خاصه‌خرجی‌ها را سعی کردیم جلویش را بگیریم ولی متاسفانه آن‌طور که آرزوی من بود نتوانستیم کنار بیاییم تا این‌که حملات، شایعات و دروغ‌پردازی‌ها و اذیت شروع شد.

ما نه اعتقاد به ساواک داشتیم و نه اعتقاد به نیروی نظامی داشتیم ولی اعتقاد داشته و دارم که در هر چیزی باید نظارت مردم وجود داشته باشد و مسائل و مطالب را با مردم در میان گذاشت علتش هم به طور روشن در این مسئله‌ی اساسی است که یک عده‌ای یکهو برای خودشان حق آب و گلی قائل شده‌اند که ما در این‌جا هستیم و تمام کارهامون هم باید بر اساس انتخابات خودمان باشد.

سازمانی که متعلق به مردم است و با تمام ریشه‌های فرهنگی مردم ارتباط دارد یک عده‌ای هر عده‌ای بخواهند نظرات و عقاید خودشان را تحمیل کنند، بیان دارند که با نظرات و عقاید مردم ارتباط نداشته باشد، ما این را نمی‌پذیریم و به این دلیل حرف‌ها و مشکلات را با مردم در میان گذاشتیم و از این به بعد هم در میان خواهیم گذاشت ولی امیدوارم در آینده بتوانم زمینه‌های مثبتش را در میان بگذارم.

تمام مسئله این نیست که رادیو و تلویزیون فقط اون گوینده که صدایش زنگ داره یا چهره‌اش فلانه این نماینده‌ی رادیو و تلویزیون مملکت است بلکه اون کسی هم که زمین این‌جا را می‌شوره، اون کسی هم که خاک می‌خوره اون هم نماینده‌ی واقعی این سازمانه، باید همه‌ی این‌ها شناخته بشوند. تنها عده‌ای از هنرمندان که امکان دارد با مردم روبه‌رو شوند این‌ها نیستند که نماینده‌ی واقعی مجموع این سازمان‌اند، این‌ها فراورده‌های سازمان‌اند، تمام عناصری که در این سازمان کار می‌کنند، به هر شکلی، این‌ها در به ثمر رساندن اون هنر شریک‌اند، باید بهشون احترام گذاشت ولی این‌ها آرزوست.

تا به حال زمینه‌های منفی را با مردم در میان گذاشتیم، زمینه‌های مثبت پیدا کنید آن‌ها را هم در میان خواهیم گذاشت.

ثریا قاسمی: شما فکر می‌کنید الان عقاید مردم حاکم بر سازمان است!

قطب‌زاده: حاکم بر سازمان متاسفانه تا تصفیه نشود نیست.

ثریا قاسمی: یعنی این درسته که شما کارکنان رادیو را رو در روی مردم قرار دهید و بگویید ما اسماشون را می‌گیم، من نمونه‌اش را دیدم. یک خانومی را در خیابان دیدم که گریه می‌کرد گفتم چرا گریه می‌کنی؟ گفت عکس آقای قطب‌زاده را در روزنامه دیدم و اعتراض کردم و این آقا مرا زده است!

قطب‌زاده: عرض کنم به حضور مقدستون من اعتقادم و علاقه‌ام این بود که تمام کسانی که در این سازمان زحمت کشیدند، و به حق خودشون نرسیدند در این مدت، خودشون نگاه کنند به کسانی که حق این‌ها را خوردند، لااقل این قدرت اخلاقی را نشان دهند که تنها روابط حرفه‌ای نباید باعث قبول یک سلسله بی‌عدالتی‌ها شود.

این گله‌ی من از کسانی است که مورد ظلم قرار گرفتند، با هر زبونی که من با این حضرات صحبت کردم متاسفانه هیچ بیانی که بتواند به تفهیم موضوع کمک کند و این‌ها بیفتن به یک سلسله کار کردن مثبت و قدم بردارند تاکنون نشده بنابراین من هر روز جنگ اعصاب را ادامه می‌دهم و تمام مردم خیال کنند همه چیز در این‌جا هست و این برنامه‌ها که یکی پس از دیگری درب و داغون می‌شه کسی که نمی‌آد یقه‌ی آقایون رو بگیره.

یک برنامه که خراب می‌شه در این مملکت تمام این فشارها روی شخص من متمرکز می‌شه، چرا فیلم آقای خمینی این‌طور شده، چرا فیلم آقای بازرگان اون‌طور شده، چرا نمی‌دونم فلان فیلم که اون‌جا هست این‌طوری شده، چرا مطلبی که از رادیو درآمده این‌طوری شده، یک میلیون نفر میاد جلوی جام‌جم حداقل این است که واقعیت را بگوییم، گوینده می‌گه هزاران نفر اون‌جا جمع شده بودند و اون می‌دونه اون یک میلیون نفر که اون‌جا بودند می‌دونن اون داره دروغ می‌گه چرا این‌طور شده و...

یک موقعی آدم اینا رو تحمل می‌کنه برای این‌که اصلاحی بشه ولی یک موقعی هر روز بدتر می‌شه (همهمه‌ی حاضرین) به جای این‌که به کار بپردازند آمفی‌تئاتر را گرفتند، حقوق هم که ماهیانه می‌گیرند، هی می‌نشینند مرتبا خودشون را شارژ می‌کنند و هم دیگران را و هر روز شایعه‌سازی، اون شب گفتم، از روزی که به این سازمان آمدم هشت بار مرا مستعفی قرار دادند، پریروز شیرینی می‌دادند (خنده‌ی حاضرین) جامعه‌ی توحیدی اومدن گفتن ما همین امروز می‌ریم سر فلانی را می‌آوریم. شما اینارو نمی‌شنوید؟

ثریا قاسمی: ما می‌شنویم ولی آقای قطب‌زاده! شما نباید بچه‌ها رو رو در رو قرار بدین.

قطب‌زاده: بچه‌ها نباید مرا رو در روی ملت قرار بدن.

ثریا قاسمی: شما قبول کردین، من به چشمم دیدم خانومی را کتک می‌زدند (همهمه)

ارسال به دوستان